چرا روسها از اوکراینیها متنفرند؟
روسیه یک ملت نیست بلکه یک امپراتوری است که ملتهای مختلف را در خود گرد آورده است.
چرا روسها از اوکراینیها متنفرند؟
نویسنده: ولودیمیر یرمولنکو، فیلسوف اوکراینی
مترجم: سودابه قیصری
این یادداشت نتیجه تلاش من برای درک این است که چرا روسها تا این حد از اوکراینیها متنفرند یا آنان را "ناانسان" میدانند- که راهی است برای درک علل اصلی این جنگ:
شهادت اوکراینیها از دیدن "سربازان روس" طی اشغال، حاکی از این است که غالب سربازان اصالتا بوریات، بشکیر، چچن و...هستند.
این نشان میدهد که روسیه یک ملت نیست بلکه یک امپراتوری است که ملتهای مختلف را در خود گرد آورده است.
تنها راه بقایش این است که همهی "ملتهای تشکیلدهندهاش" را از هویت و فرهنگ خود بَری کند و آنان را "روس" بنامد.
اما به جای خلق "کشوری چند ملیتی" که در آن همهی اقوام همدیگر را تقویت و توانمند میکنند، جامعهای خلق کرده که در آن انسانها باید ریشههای خود را فراموش کنند.
این سیاستِ فراموشی، افراد را به واحدهایی از نظر بیولوژیکی و فیزیکی، بیریشه تبدیل کرده که فرهنگ و هویت باید از درونشان زدوده شود.
ماهیت "ملت شوروی" در اتحاد جماهیر شوروی اینگونه بود.
اما "ملت روسیه" نیز ساختاری امپراتوری بر پایهی فراموشی اجباری است. همین میتواند توضیح دهد که چرا روسها تا بدین حد از اوکراینیها متنفرند:
بهرغم قرنها تلاش برای زدایش هویت، حافظه، نسلکشی (هولودومور و...)، اوکراینیها به طرزی معجزهآسا موفق به ساخت یک ملت شدند.
ساخت یک ملت یعنی: داشتن جامعهای که بهرغم همهی تفاوتها، هویت جمعی و کُنش و رسوم مشترک دارد؛ از همه مهمتر نخبگان سیاسی خود را مرتبا تغییر میدهد و بر آنها اثر میگذارد، نه این که سیاستمداران آنها را شکل و تغییر دهند.
در مقایسه با اوکراینیها "ملت روس" هنوز به سختی موجودیت دارد؛ بنابراین، ایدئولوگهای کلیدی کرملین نومیدانه به دنبال یافتن استعارهای دیگر برای توصیف چیستی روسیهاند (تمدن، امپراتوری، مبارزان با نازی) اما همهی اینها بر یک خلاء سرپوش میگذارند:
عدم موجودیتِ ملت روس.
بنابراین اوکراینیها را اینگونه میبینند:
الف) خائنانی که از حلشدن در ظرف یکپارچهی ملت روس اجتناب میکنند
ب)رفیقی قدیمی که در ساخت ملتی اسلاوی شرقی موفق بوده است، چیزی که روسها در ایجادش شکست خوردهاند.
به طریقی، این رویکرد با رویکرد نازیها نسبت به یهودیان قابل مقایسه است ( هر دو دشمن "درونی" و رفیقیاند که خائن از آب درآمده، "سرمشقی" از "خلوص نژادی" پروپاگاندای نازی)، اما با تفاوتی مهم:
یهودیان برای نازیها "دیگرانی" بودند که میخواستند "از ما باشند"؛ اوکراینیها برای روسها "از ما" هستند که حالا میخواهند "دیگری" شوند.
بنابراین باید به عنوان دشمن اصلی (ضد روس) نابود شوند.
ارسال نظر