برایی تحلیلگر سیاسی در گفتگو با مستقل:

جنگ اوکراین موجب تقویت راست افراطی خواهد شد

دکتر بَرایی می‌گوید: جنگ اوکراین، به احتمال بسیار زیاد موجب تقویت رادیکالیسم و قدرت گرفتن اندیشه‌های افراطی، خصوصا راست افراطی، خواهد شد. توجه کنیم که درصد آرای خانم لوپن در انتخابات پیشین فرانسه، بیش از 30% بود.

جنگ اوکراین موجب تقویت راست افراطی خواهد شد

 

 

سرویس سیاسی

طی ۴۸ ساعت گذشته و با غافلگیری جهان از حملات پوتین به اوکراین، این نگرانی به وجود آمد که اقدام بعدی رهبران مسکو چه خواهد بود و این جدال سریع، چه تاثیراتی بر مذاکرات وین خواهد داشت. جهت بررسی این موضوع با دکتر فاتح برایی تحلیلگر سیاسی گفتگو کردیم که مشروح آن را می‌خوانید: 

 

 تنش اوکراین چه تاثیری بر مذاکرات وین خواهد داشت؟

 

بدون شک بحران اوکراین بر مذاکرات وین تاثیر خواهد گذاشت. کمترین تاثیر آن در این است که با بروز بحرانی جدید در چنین ابعاد بزرگ جهانی، تمرکز و توجه از موضوع ایران و مذاکرات وین، کاهش خواهد یافت و از سرعت مذاکرات و حصول نتیجه خواهد کاست. از آنجایی که برای ما حصول توافق سریعتر، یعنی رفع زودهنگام‌تر معضلات مرتبط با تحریم، کاهش سرعت مذاکرات و طولانی‌تر شدن توافق، زیان‌بار خواهد بود. 

آنچه را که عرض کردم، کمترین تاثیر بحران اوکراین بر مذاکرات وین است. اما می‌توان احتمالات و گزینه‌های دیگری را متصور شد، که در آن صورت تاثیرهای این بحران بر مذاکرات وین بیشتر خواهد بود.

در وضعیت خوش‌بینانه، نرمش و انعطاف بیشتر آمریکا، به منظور بستن پرونده مذاکرات وین، با هدف تمرکز بیشتر بر اوکراین و دفع تهدید بزرگی به نام روسیه، می‌تواند برای ایران یک فرصت باشد تا در این بزنگاه تاریخی، به کسب بیشترین امتیازات در این مذاکرات موفق شود.

در وضعیت بدبینانه، تیرگی به وجود آمده در روابط بین آمریکا و روسیه که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، تقریبا بی‌سابقه بوده است، می‌تواند از توان وساطت و میانجی‌گری روسیه، بر طرف اصلی مذاکره که امریکاست، بکاهد. 

بنابراین، با اظهار تاسف فراوان از رنج و دردی که هر جنگی برای مردم  به وجود می‌آورد، تصور بنده بر این است که بحران اوکراین می‌تواند برای ایران متضمن تهدید و در عین حال فرصت باشد. شخصا امیدوارم که دیپلمات‌های ما با درک تهدیدها و فرصت‌های موجود، بهترین تدبیر را به کار بگیرند. 

 

 آیا ممکن است تقویت ناتو را شاهد باشیم یا این جنگ فروپاشی ناتو را در پی دارد؟

 

خب شخصا آرزو دارم که با این جنگ نه تنها ناتو تضعیف شود، بلکه شاهد تضعیف هر بلوک‌بندی نظامی و هر اندیشه جنگ‌طلبانه باشیم. آرزو دارم که این جنگ پایان جنگ‌ها باشد، اما چه می‌شود کرد که واقعیت‌ها با آرزوهای بنده و مردمان صلح‌دوست دیگر، همسو و همراستا نیست.

شوربختانه، واقعیت این است که برای بسیاری از شرکت‌ها و سیاستمداران متنفذ در جهان، جنگ یک صنعت است. برای آن‌ها جنگ کسب و کار است. کارخانه‌های ساخت تسلیحات باید کار کنند و خلق دلار نمایند. در چنین دنیایی که ما زندگی می‌کنیم، صنایع تسلیحاتی با ساختن تهدیدهای موهوم و دروغین، با دشمن کردن ملت‌ها و دولت‌های مختلف و آن‌ها را به جان هم انداختن، چرخ صنایع خود را به حرکت در می‌آورند، وای به حال امروز که جنگ اوکراین، بهانه خوبی را تقدیم آن‌ها کرده است.

با این مقدمه، در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که جنگ اوکراین، در کوتاه مدت و در میان مدت، به احتمال بسیار زیاد موجب تقویت ناتو خواهد شد. اجازه دهید که اضافه کنم پس از فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال پیمان ورشو، بسیاری گمان داشتند که بهانه و توجیهی برای تداوم پیمان ناتو، وجود ندارد. با گذشت بیش از ۳۰ سال از انحلال پیمان ورشو، شاهد هستیم که پیمان ناتو به جغرافیایی بسیار گسترده تر از دهه ۹۰ میلادی گسترش یافته است. 

با بهانه بسیار خوبی که جنگ اوکراین به جنگ‌طلبان داده است، کار لابی‌های طرفدار گسترش مسابقه تسلیحاتی برای متقاعد کردن دولت‌ها، برای صرف هزینه در تقویت تسلیحاتی آسان‌تر شده است. به باور بنده، اینک با بروز جنگ اوکراین، دولت‌های بیشتری در اروپا برای پیوستن به ناتو، تمایل نشان خواهند داد.

 

با توجه به انفعال اروپا در این تنش و اینکه انگلیس دو سال پیش از اتحادیه خارج شد، الان با این وقایع سرنوشت اتحادیه اروپا را فروپاشی پیش بینی می‌کنید، یا مستحکم‌تر می‌شوند؟

 

تاثیر وقایع اخیر بر سرنوشت اتحادیه اروپا را متفاوت از سرنوشت ناتو، ارزیابی می‌کنم. از یک طرف توجه فرمایید که رابطه مستقیمی بین حضور در اتحادیه اروپا با عضویت در پیمان ناتو وجود ندارد. بنابراین یک کشور اروپایی می‌تواند عضو ناتو باشد، اما درون اتحادیه اروپا نباشد.  

جنگ اوکراین، به احتمال بسیار زیاد موجب تقویت رادیکالیسم و قدرت گرفتن اندیشه‌های افراطی، خصوصا راست افراطی، خواهد شد. توجه کنیم که درصد آرای خانم لوپن در انتخابات پیشین فرانسه، اگر اشتباه نکنم، بیش از 30% بود. این عدد برای کشوری مانند فرانسه با آن تمدن و سابقه دمکراسی و رواداری، یعنی فاجعه. یعنی خطر بیخ گوش نه تنها فرانسه بلکه اروپا و جهان. اگر کمی بدبینانه‌تر به موضوع نگاه کنم، تقویت تمایلات شووینیستی نیز دور از انتظار نخواهد بود.

وضعیتی را که به اختصار برایتان بیان کردم، در کمال تاسف و شوربختی؛ یعنی به احتمال فراوان بعد از تجربه برگزیت باید خودمان را برای فرگزیت (خروج فرانسه) و اگزیت‌های بعدی و نهایتا فروپاشی اتحادیه اروپا آماده نماییم. 

 

 آیا برنامه پوتین را در نهایت احیای اتحاد شوروی می‌دانید یا اهداف کوچکتری دارد؟

 

خب این را که باید از پوتین بپرسید! من حداکثر می‌توانم با توجه به توازن نیروهای جهانی، حدس‌هایی را که معلوم نیست چقدر می‌تواند دقیق باشد، بزنم.

بعد از آن اجازه دهید، سوال شما را مقداری اصلاح کنم. می‌دانید که کلمه شوروی، در لغت ناظر بر کشوری است که بر اساس حاکمیت شوراها، بخوانید شوراهای کارگری اداره می‌شود. این یک مفهوم سوسیالیستی است و با روسیه امروز که یک نظام سرمایه‌داری الیگارشی است کاملا متفاوت است. شما خوب می‌دانید که پویتن برآمده از زیر شنل بوریس یلتسین، یک ضد کمونیست تمام عیار است. پس ایشان از واژه شوروی، به شدت بیزار است.

پس من به این سوال، با عنوان تمایل پوتین به احیای امپراطوری روسیه، جواب می‌دهم. 

اما اگر به پرسش شما برگردیم، باید عرض کنم که؛ پوتین را چه دوست داشته باشیم یا متنفر باشیم، من قبول می‌کنم که انسان بسیار باهوشی است. چنین آدم باهوشی، به احتمال بسیار زیاد می‌داند که احیای امپراطوری روسیه در قرن ۲۱ به دلایل گوناگون، از جمله مناسبات جهانی و حقوق بین‌الملل، آگاهی ملت‌ها، قدرت افکار عمومی و نفوذ رسانه‌ها، ناممکن است. بنابراین اگرچه نمی‌توانم نیت خوانی ذهن پیچیده‌ای چون پوتین را انجام دهم، اما به احتمال زیاد، پوتین اهدافی محدودتر دارد. به باور بنده، کسب تضمین از ناتو برای خودداری از عضویت اوکراین در پیمان ناتو، برای پوتین یک دستاورد بزرگ است و به همین دستاورد راضی است.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها