پیچیدگیهای مذاکرات جدید؛
موانع احیای برجام
در مجموع به نظر میرسد باید منتظر پیچیدهتر شدن گره روابط میان ایران و آمریکا طی هفتهها و ماههای آینده باشیم.
موانع احیای برجام
روح الله سوری
پژوهشگر مرکز بین المللی مطالعات صلح
با گذشت هشت دور از مذاکرات هستهای، احیای برجام همچنان درهالهای از ابهام قرار دارد و مشخص نیست طی هفتههای آینده این مذاکرات به چه سمت و سویی خواهد رفت. اختلافات موجود میان تیمهای مذاکره کننده و البته مهمتر از آن اختلاف نظرها و مخالفتهای داخلی با مذاکرهکنندگان، رسیدن به یک توافق جامع و یا بازگشت به برجام را لااقل در کوتاهمدت بسیار دور از دسترس نموده است.
این یادداشت بر مهمترین موانع احیای برجام در طرف ایرانی و آمریکایی متمرکز شده است.
الف) موانع احیای برجام از نگاه ایران:
۱. از نگاه مذاکرهکنندگان ایرانی بازگشت به برجام به معنای پذیرش محدودیتهای مندرج در متن این توافقنامه میباشد. بر اساس متن برجام، برای مدت ۱۵ سال ذخایر اورانیوم ایران باید در حد ۳۰۰ کیلوگرم و با سطح غنیسازی ۳/۶۷ درصد باقی بماند و مقادیر اضافهتر از آن نیز باید به خارج از کشور منتقل گردد.
در ارتباط با سانتریفیوژها، ایران بر اساس توافق برجام متعهد شده است که سانتریفیوژهای IR-1 خود را طی مدت ده سال از رده خارج نمایند و در طی این مدت تحقیق و توسعه غنیسازی صرفا شامل ماشینهای IR-4 ,IR-5 ,IR-6 ,IR-8 خواهد بود. همچنین ایران طی مدت گفته شده مجاز به ساخت سانتریفیوژ نیست و تنها در پایان سال هشتم تولید سالانه ۲۰۰ عدد IR-8 ,IR-6 را آغاز میکند.
ج.ا.ا همچنین برای مدت ۱۵ سال و پس از آن نیز وارد بازفرآوری سوخت مصرف شده نبایست شود و برای ۱۵ سال تمام آب سنگین اراک باید از کشور خارج شود، همچنین برای مدت ۲۵ سال ایران میبایست به آژانس اجازه نظارت بر فعالیتهای هستهای خود را بدهد.
اما مساله اینجاست که ایران بر اساس سیاست کاهش گام به گام تعهدات برجامی خود پس از خروج آمریکا از برجام، بسیاری از این محدودیتها را از میان برداشته است.
به عبارت بهتر اکنون ج.ا.ا هم در مقدار اورانیوم غنی شده و هم در سطح غنیسازی هیچ یک از تعهدات برجامی خود را رعایت نمیکند. اکنون ایران هم مقدار اورانیوم غنی شدهاش از ۳۰۰ کیلوگرم عبور کرده است و هم سطح غنیسازی را به بیش از ۱۶ برابر سطح متعهد شده (3.67%) رسانده است.
در مورد آب سنگین اراک و محدودیتهای مرتبط با تعداد سانتریفیوژها نیز ایران بر اساس رویکرد کاهش تعهدات، خود را ملزم به رعایت آنچه در متن برجام تعهد داده نمیداند و نهایتا اینکه ج.ا.ا بر خلاف آنچه در برجام قید شده است مدتهاست که گازدهی به تاسیسات فردو را آغاز کرده است.
هرچند که بر طبق مفاد برجام ده سال پس از روز توافق، شورای امنیت رسیدگی به موضوع هستهای ایران را میبایست پایان داده و موضوع عدم اشاعه از دستور کار این شورا خارج شود اما حتی اگر چنین اتفاقی هم بعد از بازه زمانی مندرج در برجام رخ دهد باز هم ایران میبایست برخی از محدودیتهای برجامی را تا سالهای بعد ادامه دهد.
اما موضوع مهمتری که در این رابطه وجود دارد احتمال پایین پایان یافتن رسیدگی شورای امنیت به موضوع هستهای ایران است چرا که با توجه به رعایت نشدن بسیاری از تعهدات برجامی از سوی ایران از یک سو و بازگشت تحریمهایی که بر طبق برجام میباید لغو میشدند از سوی دیگر عملا از برجام چیزی باقی نمانده است که انتظار مدنظر قرار گرفته شدن این موضوع از سوی شورای امنیت مطابق مفاد برجام را داشته باشیم.
بنابراین به نظر میرسد که از نگاه ایران احیای برجام به معنای عقبنشینی از افزایش ظرفیتهایی است که طی این مدت در برنامه هستهای خود به وجود آورده است.
از طرفی دیگر هم حتی اگر تصمیمگیرندگان در ایران روزی به این نتیجه برسند که در برابر بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها، آنها نیز به تمام تعهدات برجامی خود بازگردند اما با توجه به تصویری که طی سالهای اخیر از موفقیتهای خود در توسعه برنامههای هستهای در افکار عمومی (بویژه در میان مخالفان برجام) برجای گذاشتهاند عقب نشینی از این توسعههای هستهای، وضعیت را تا حدود زیادی برای تصمیمگیرندگان سخت خواهد کرد، به عبارت روشنتر گامهای هستهای ایران گامهایی بودهاند که بازگشت از آنها بدون هزینه نخواهد بود.
۲- احتمال خروج آمریکا از برجام یا هر توافق دیگری که با ایران صورت بگیرد مساله دیگری است که از نگاه ایران بازگشت به برجام را با مشکل مواجه نموده است. این موضوع با توجه به مخالفت جمهوری خواهان که دامنه آن به درون دموکراتها نیز کشانده شده است این نگرانی را در طرف ایرانی ایجاد کرده است که بازگشت از توسعههایی که در برنامه هستهای خود ایجاد کرده است در نهایت به یک بازگشت یک طرفه منجر خواهد شد.
۳- ایران حاضر به گره زدن موضع هستهای با برنامههای موشکی و سیاست منطقهای خود نیست و بر این است که برجام تنها به موضوعات هستهای محدود شود و در صورت شکلگیری یک توافق هستهای، برنامه موشکی و منطقهای ایران نباید به موضوعی برای مذاکره و یا اعمال تحریم تبدیل شود.
این سه عامل به نظر مهمترین عواملی هستند که بازگشت به برجام و یا شکلگیری یک توافق جدید هستهای از سوی ایران را با مشکل مواجه نموده است.
ب) موانع احیای برجام از سوی آمریکا:
در طرف آمریکایی نیز بازگشت به برجام با مشکلاتی مواجه است که مهمترین آنها عبارت است از:
۱- اختلاف با ایران بر سر برخی مسائل کلیدی از جمله سانتریفیوژها، مسائل نظارتی و شفافسازی از سوی ایران و همچنین چگونگی رفع تحریمها و اینکه کدام تحریمها باید لغو شوند.
۲- سیاست منطقهای و برنامه موشکی ایران و متمایل نبودن مقامات ایران برای مذاکره بر سر این موضوعات
۳- نگرانی متحدان منطقهای ایران از توافقی که اولویتهای آنها در ارتباط با ایران را بیپاسخ بگذارد.
۴- محدود بودن زمان برای احیای برجام از نظر آمریکا چرا که تیم مذاکره کننده آمریکا بر این ایده است که زمان برای رسیدن به توافق هستهای با ایران به سرعت در حال گذر است و این کشور بیش از چند هفته دیگر برای اینکه بتواند با ایران به یک توافق برسد زمان در اختیار ندارد. درک آمریکا از محدود بودن زمان توسعه برنامههای هستهای ایران، فراتر از برجام و برآورد منابع اطلاعاتی مبنی بر کاهش فاصله ایران برای دستیابی به فناوری ساخت سلاح هستهای مرتبط میباشد.
۵- مهمترین مانع بر سر بازگشت آمریکا به برجام در کنار موارد گفته شده اختلافاتی است که در صحنه داخلی آمریکا میان حامیان مذاکرات احیا برجام (دولت بایدن) و مخالفان شکل گرفته است. مساله حائز اهمیت در این رابطه این است که چنین مخالفتهایی محدود و منحصر به جمهوری خواهان نمیباشد و بسیاری از دموکراتها نیز بر این باورند که تداوم این مذاکرات عملا زمان را در اختیار ایران برای تداوم توسعه برنامه هستهای خود قرار داده است. همچنین از نگاه مخالفان، توافق هستهای با ایران قادر به مهار و کاستن از تلاشها و نفوذ منطقهای ایران نخواهد بود. باب منندز سناتور دموکرات و رئیس کمیته روابط خارجی سنا در مواضع اخیر خود با تاکید بر اینکه اکنون ایران تنها چهار هفته تا دستیابی به اولین سلاح هستهای خود فاصله دارد این سوال را مطرح کرده است که چرا آمریکا باید تلاشهای دیپلماتیک خود را به موضوع کنترل برنامه هستهای ایران محدود نماید؟ در حالی که از نظر این سناتور دموکرات لازم است که آمریکا رویکردی را انتخاب نماید که رفتار ایران و نفوذ این کشور را مهار نماید و مذاکرات باید با هدف مهار رفتار ایران در منطقه صورت پذیرد.
با توجه به آنچه گفته شد به نظر میرسد احیای برجام با موانع مهمی در هر دو طرف ایران و آمریکا روبروست که این موانع چشمانداز احیای آن را بسیار تیره و مبهم نموده است و به نظر نمیرسد که بتوان به احیای این توافق در کوتاه مدت خیلی امیدوار بود.
وجود چنین موانعی در مسیر احیای برجام احتمال متمایل شدن دو کشور به یک توافق موقت را افزایش میدهد که البته به نظر میرسد یک توافق موقت که قادر به رفع تعدادی از تحریمها در قبال ملزم نمودن ایران به بازگشت از برخی برنامههای هستهای خود باشد نیز حتی در صورت شکلگیری، در ادامه با مشکلاتی مواجه خواهد شد که تداوم این توافق را به خطر خواهد انداخت.
چنین توافقی از نگاه ایران به دلیل آنکه نتوانسته بخش بیشتر تحریمها را از بین ببرد و همچنین به دلیل مخالفتهای داخلی با بازگشتن از کاهش تعهدات هستهای، توافق مناسبی قلمداد نخواهد شد و در طرف آمریکایی نیز تداوم سیاستهای هستهای، منطقهای و موشکی ایران در قبال بهرهمندی این کشور از لغو برخی تحریمها مهمترین مولفههایی هستند که مخالفت با یک توافق موقت را افزایش خواهد داد. بنابراین در مجموع به نظر میرسد باید منتظر پیچیدهتر شدن گره روابط میان ایران و آمریکا طی هفتهها و ماههای آینده باشیم.
ارسال نظر