شهروندان مسکو علیه پوتین

لئونید راگوزین-الجزیره: موج فعلی اعتراضات مسکو، به دلیل رد صلاحیت نامزدهای انتخابات شورای شهر شدت گرفته است. یک نظرسنجی جدید نشان می‌دهد که 37 درصد شهروندان مسکو از اعتراضات حمایت می‌کنند، تنها 27 درصد اعتراضات را پشتیبانی نمی‌کنند و 30 درصد بی‌تفاوتند. روسیه کشوری به شدت مرکزگرا است و در چنین کشوری، وقتی کار به تغییر رژیم برسد، پایتخت تنها جایی است که اهمیت دارد. این جنبش می‌خواهد دولت به قانون بازگردد و در انتخابات عادلانه رقابت کند.

شهروندان مسکو علیه پوتین

سرویس ترجمه: مستقل آنلاین/امیرحسین نظری: روز دهم آگوست، برای پنجمین آخرهفته متوالی، هواداران اپوزوسیون، تظاهراتی در مسکو شکل دادند. موج فعلی اعتراضات، به دلیل رد صلاحیت نامزدهای انتخابات شورای شهر مسکو توسط شورای انتخابات شدت گرفته است. شورای شهر روسیه نهادی بدون قدرت است که صرفا دستورات شهردار مسکو، سرگئی سوبیانین را امضا می‌کند. برگزار کنندگان دو تظاهرات قبلی، نتوانستند از شهرداری اجازه رسمی بگیرند و این مسئله منجر به سرکوب گسترده اعتراضات شد، اما این تظاهرات مجوز قانونی گرفت و 50 الی 60 هزار نفر در این تظاهرات شرکت کردند.

این اعتراضات، بزرگترین تظاهراتی بود که پس از 2011-12 در روسیه اتفاق افتاده است. در دسامبر 2011 اعتراضات بولتونایا، در اعتراض به انتخابات شبهه‌برانگیز دوما اتفاق افتاد. پس از اینکه پوتین موضع بسیار شدیدی علیه انقلاب میدان اوکراین گرفت، کریمه را اشغال کرد و جنگی در شرق اکراین به‌پا کرد، این اعتراضات به پا شد. تا سال‌ها، به نظر می‌رسید او در برون‌سپاری تقابل‌های داخلی به کشور همسایه موفق بوده است. موفقیت او شدیدا بالا رفت، در حالی که اپوزوسیون متفرق و به حاشیه رانده شد.

در اتفاقی کاملا سمبولیک، وقتی ده‌ها هزار نفر روز یکشنبه در خیابان‌های مسکو بودند، پوتین تصمیم گرفت بنا بر حقی که 5سال پیش به او اعطا شد، در کریمه حاضر باشد. اگرچه تاکنون شور میهن پرستانه ناشی از ضمیمه سازی کریمه پایین گرفته است و رئیس جمهور به پله اول برگشته است. اکنون، میزان محبوبیت او، کاهش یافته و به مقدار مشابه خود در 8 سال پیش رسیده است، در حالی که اپوزوسیون مجددا قدرتمند شده است و توانایی ساماندهی اعتراضات بزرگ را به دست آورده است. یک نظرسنجی جدید نشان می‌دهد که 37 درصد شهروندان مسکو از اعتراضات حمایت می‌کنند، تنها 27 درصد اعتراضات را پشتیبانی نمی‌کنند و 30 درصد بی‌تفاوتند. حال معلوم نیست کرملین بیشتر از این نتایج شوکه شده است، یا اپوزوسیون لیبرال. کرملین دائما اپوزوسیون را حاشیه‌ای جلوه می‌دهد و ادعا می‌کند هیچ حامی واقعی ندارد. از طرفی اپوزوسیون در تمام این سال‌ها اقلیتی فاقد محبوبیت بوده است. آن هم در جمعه‌ای که افراد قدرتمند مانند پوتین را تحسین می‌کند و اپوزوسیون به این وضعیت عادت کرده است.

نتایج چنین بی‌علاقگی در مسکو واضح است. روسیه کشوری به شدت مرکزگرا است و در چنین کشوری، وقتی کار به تغییر رژیم برسد، پایتخت تنها جایی است که اهمیت دارد. واضحا، انقلابی مسالمت آمیز در آگوست 1991 کمونیسم را پایان داد و باعث فروپاشی شوروی شد. قبل از آن تحول، دو سال اعتراضات بزرگ صدهزارنفری برگزار شده بود. اعتراضات فعلی، بسیار با آن دوره متفاوتند، اما روبه رشد هستند و اعتراضات یکشنبه گذشته دوبرابر بزرگ‌تر از اعتراضات قانونی ماه گذشته هستند. یکی از دلایل اصلی این رشد، تصمیم کرملین مبنی بر تغییر رویه از ارعاب منطقی و سنجیده، به وحشت‌افکندن آشکار میان اپوزوسیون بود.

در یک واکنش بسیار شدید، مقامات دو تظاهرات دارای مجوز قبلی را شورش عمومی خواندند. اما این دو تظاهرات، کاملا مسالمت آمیز و قانون‌مدارانه بود. در نگاه تاکتیکی، دولت روسیه که سابقا فقط با رهبران اپوزوسیون برخورد می‌کردند، شروع به برخورد با معترضان عادی و عابران معمولی کردند.

طی اعتراضات 27 جولای و 3 آگوست بیش از 2000 نفر بازداشت شدند. بسیاری کتک خوردند و برخی با خشونت استثنائی مواجه شدند. کارگردان تلویزیونی، دمیتری واسیلی، که از دیابت رنج می‌برد، پس از اینکه پلیس انسولینش را ضبط کرد، کارش به اورژانس کشیده شد. دوتن از معترضان، یعنی اولگا و دمیتری پروکازوف تهدید شدند که حضانت فرزند یک‌ساله‌شان را به دلیل آوردن او به تظاهرات از دست خواهند داد. سیزده معترض در معرض محکومیت‌های هشت ساله هستند. در موارد مشابهی در نتیجه اعتراضات بولوتونایا، چند ده نفر به زندان محکوم شدند و هنوز درحال سپری کردن دوره محکومیت خود هستند. این سبک محکومیت اشتراکی، ریشه‌های سازمان‌های اطلاعاتی روسیه را به یاد می‌آورد. همه آنان وارثان دوره وحشت سرخ پس از انقلاب بولشویکی‌اند. خاطره اعدام تمام اعضای یک ده برای اینکه شورش نکنند، یا گروگان گرفتن خانواده اعضای ارتش برای اینکه ناگزیر شوند به ارتش سرخ بپیوندند، در حافظه مشترک نهادهای امنیتی حک شده است. علاوه بر مجازات مردم معمولی، نهادهای امنیتی روسیه بنیاد ضد فساد رهبر اپوزوسیون را نیز تحت فشار گذاشته‌اند. این بنیاد، قوی‌ترین شبکه ملی اپوزوسیون است و مرتبا تحقیقاتی درمورد فساد مقامات بلندمرتبه دولتی منتشر می‌کند. زمانی که حامیان اپوزوسیون روز یکشنبه جمع شدند، خود ناوالنی و تقریبا تمام متحدان او بازداشت بودند. همچنین ستاره رو به اوج اعتراضات، لیوبوف سوبول، چند دقیقه پیش از شروع اعتراضات، در هجومی دراماتیک بازداشت شد. او به بیرون از مسکو برده شد و عصر همان روز آزاد شد.

تاکنون، سرکوب‌ها اثر عکس داشته‌اند. مردم بیشتری را به شرکت در اعتراضات تحریک کرده است. همچنین بسیاری از سلبریتی‌های روسیه، از جمله مشهورترین ویدئوبلاگر این کشور، یوری دود و یک رپر مشهور از اعتراضات و رهبران زندانی اپوزوسیون حمایت کرده‌اند.

اعتراضات میدان اوکراین توسط ائتلافی بسیار ناهمگون از نیروهای سیاسی رهبری می‌شد. غرب‌گرایان لیبرال و میهن‌پرستان افراطی و نئونازی‌ها در آن اعتراضات حضور داشتند. مسکو انقلابی مشابه آن را در سال 1991 تجربه کرده است. خصوصا این ائتلاف ناهمگون ضد کمونیسم که بلافاصله پس از اسقاط رژیم سرنگون شد. نکته طنز ماجرا این است که بسیاری از مقامات فعلی رژیم روسیه، از جمله خود پوتین، 30 سال پیش عضو همان ائتلاف بودند.

آنچه امروز در خیابان‌های مسکو می‌بینیم، جنبشی قطره‌چکانی با ارزش‌های لیبرال است. این جنبش کاملا از متحدان غیرلیبرال و بی‌پرنسیب دور است. بنابراین، آرامش طلبی و بیزاری این جنبش از اقدام انقلابی کاملا قابل توضیح است. این جنبش خالصا می‌خواهد رژیم راست‌گرای افراطی به زمینه قانونی بازگردد و در انتخابات عادلانه رقابت کند. این ماجرا قرار است چالشی بسیار طولانی باشد. نتیجه شدیدا به این مسئله وابسته است که پوپولیسم راست افراطی چقدر در غرب موفق خواهد بود. اما در نهایت نتیجه این اتفاقات، بسیار محسوس‌تر و غیرقابل‌بازگشت‌تر از انقلاب‌های رنگی خواهد بود.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها