جمشید عدالتیان استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:
با تورم ۵۰ درصد، دلار به ۴۲ هزار تومان میرسد
دکتر عدالتیان میگوید: من نمیدانم که دولت بالاخره میخواهد ارز را در محدودهی ۲۵ یا ۳۰ هزار تومان کنترل کند، اما قاعدتا با تورم ۵۰ درصد ارز به ۴۲ هزار تومان خواهد رسید. اگر این اتفاقات همزمان بیفتد تورم سه رقمی نیز احتمالا ایجاد میشود.
با تورم ۵۰ درصد، دلار به ۴۲ هزار تومان میرسد
سرویس اقتصادی
۶۱ اقتصاددان در ایران در نامهای به ارزیابی سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی تحت عنوان «جراحی و اصلاحات اقتصادی» پرداخته و نسبت به پیامدهای این سیاستها هشدار دادهاند.
در این نامه آمده: «هشدار ما به دولتمردان این است که وضعیت کشور بسیار شکننده است و اصرار بر حذف یارانهها در این دوران فلاکت بار، کاسه صبر مردم را لبریز خواهد کرد.»
این اقتصاددانان میگویند این رویکرد اقتصادی «نظام و دولت را رویاروی مردم قرار خواهد داد» و چنین «رویارویی برای هر دو سوی این مقابله میتواند بسیار پرهزینه باشد.»
این نامه هشداری نسبت به وضعیت کنونی اقتصاد است و همزمان با جهش جدید قیمت دلار افتاده، این جهش درواقع اولین اثر گزارش منفی آژانس اتمی بین المللی، و جمع آوری دوربینهای ناظر فراپادمانی بود.
ابراهیم رئیسی معتقد بود اقتصاد را به برجام گره نمیزند درحالیکه راهکارهای دیگر او نیز برای بهبود اقتصاد موفق عمل نکرده است.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با جمشید عدالتیان استاد دانشگاه و اقتصاددان، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
با توجه به نامه ۶۱ اقتصاددان احتمال وقوع تورم سه رقمی تا چه حد جدی و تا چه حد امکان پذیر است؟
این مسئله بستگی به سه عامل دارد اول اینکه آیا دولت به تولید نقدینگی ادامه میدهد یا خیر، زیرا رشد نقدینگی نتایج بسیاری بدی برای اقتصاد به همراه خواهد داشت و سه رقمی شدن تورم فقط و فقط به سیاستهای دولت برمیگردد و عامل ارز نیز در این زمینه مطرح است.
من نمیدانم که دولت بالاخره میخواهد ارز را در محدودهی ۲۵ یا ۳۰ هزار تومان کنترل کند، یا قاعدتا ارز با ۵۰ درصد تورم به ۴۲ هزار تومان خواهد رسید.
اگر این اتفاقات همزمان بیفتد تورم سه رقمی نیز احتمالا ایجاد میشود. افزایش نرخ ارز و نقدینگی و سیاستهای دولت میتواند امکان وقوع تورم ۳ رقمی را افزایش دهد اما بنظر نمیرسد چنین اتفاقی در پیش باشد.
آنچه از سیاست خارجی بنظر میرسد دولت رئیسی باید بدون برجام اقتصاد را ادامه دهد، بنظر شما بدون برجام اقتصاد ایران به چه وضعیتی دچار خواهد شد؟
بدون برجام مسلما مشکلات اقتصادی تشدید میشود، البته من از نظر سیاسی من مطلع نیستم اما بنظر نمیرسد ایران بیش از این بتواند غنیسازی را ادامه دهد چون خطر جنگ نیز وجود دارد. اگر بخواهد جنگ شود فکر نمیکنم هیچ معادلهای را بتوانیم از نظر اقتصادی تعریف کنیم و به اقتصاد جنگی میرسیم که نهایت آن کوپن و کمیابی است، اگر جنگ هم نشود تنگنای اقتصادی خیلی بیشتر خواهد شد.
با این وجود آیا راه حلی برای عبور از بحرانهای فعلی از منظر علم اقتصاد وجود دارد؟
از نظر اقتصادی برای همه مشکلات راه حل وجود دارد چون اقتصاد یک علم ریاضی و قابل اجرا و دارای راه حلهای مختلف است.
ولی فکر میکنم که مقداری تصمیمات سیاسی است، من احساس نمیکنم تصمیمات در کشور اقتصادی است. اگر بخواهیم اقتصادی تصمیم بگیریم مسئله روشن است مثل دولت آقای خاتمی بودجه دولت کنترل شود، نقدینگی کم شود، شرایط سرمایهگذاری فراهم شود و مبادلات خارجی تسریع شود رونق اقتصادی نیز شکل میگیرد.
راه حل وجود دارد ولی در این شرایط مبهم است، الان وضعیت ما نیمه جنگی است یعنی جنگ اقتصادی که نتایج خود را دارد و دولت مجبور است کالابرگ بدهد. دولت آمادگی خود را در این راستا نشان میدهد.
اینطور که بنظر میرسد دولت خیلی روی شرق از جمله چین و روسیه و پیمان شانگهای حساب کرده است؛ شرق بطور کلی چه امتیازاتی برای ما به همراه دارد؟
رابطه ایران با شرق و بطور کلی شرق با جهان در یک تنش است، در روسیه به تنش نظامی نیز رسیده است اما چین هم تنش اقتصادی دارد.
شرق هم نسبت به ایران در چارچوب منافع خود رابطهاش را تنظیم میکند، اینکه ما به شرق امید ببندیم اساسا در جمهوری اسلامی طبق شعار نه شرقی نه غربی بنظر نمیرسد منافع استراتژیک ما در پیوند با آنها باشد.
شرق هم در صورتیکه منافعش تامین شود سراغ ما میآید.
مثلا اگر جنگ شود برای هیچ کشوری مفید نیست و اگر ایران بخواهد غنیسازی را بیشتر کند شرق هم پشت آن نخواهد ایستاد.
از نظر اقتصادی نیز شرق کمکی به ما نمیتواند بکند. بطور کلی نگاه به شرق اصلا مشخص نیست چون وقتی دو کشور منافعشان در یک مسیر قرار بگیرد میتوانند روی هم حساب کنند اما وقتی مقابل هم هستند هیچ انگیزهای وجود ندارد. اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود انتظار میرود که چین و روسیه وتو کنند و تنها کارکردشان برای ما همین است و بیش از این نمیتوان انتظار داشت.
با شروع جنگ اوکراین و تحریم انرژی از سوی روسیه اینطور که بنظر میرسد اروپا به سمت عربستان و کشورهای دیگر برای تامین انرژی مدنظر خود رفته است. از سوی دیگر ایران نیز به علت حضور روسیه در بازار شرق از جمله چین سهم کمتری پیدا کرده است؛ با این وجود ایران از این صحنه چه نفع و ضررهایی خواهد برد؟
در واقع ما هیچ شانسی در این بازار نداریم چون بازار انرژی خیلی پیچیده است و اینطور نیست که یک کشور به راحتی از ما خرید کند.
نظر اروپا نسبت به ایران این بوده که ثبات در آن کمتر از روسیه است پس در درجه اول انتخابشان روسیه بود. اگر روسیه تحریم شود و کشورهایی بخواهند جایگاه آن را پر کنند مثل ترکیه که با اسراییل درباره گاز قرارداد بسته است، نشان میدهد که اگر بخواهیم وارد حوزه گاز بشویم خیلی طول میکشد تا نتیجه بگیریم و در صورتیکه کشورهای مختلف این معامله گازی را بپذیرند، ۴ سال طول میکشد تا به عمل برسد، یک کار ساده نیست.
از سوی دیگر این مسئله باید ادامه پیدا کند زیرا وابستگی به روسیه برای اروپا خطرناک بود اما وابستگی به ایران نیز برایشان خطرناک است. چون ممکن است بحث تحریم دوباره پیش بیاید لذا فعلا فرصتی برای ایران نیست و اروپا از جمله آلمان در نظر دارد که وابستگی به انرژی فسیلی را قطع کند در نهایت بازار انرژی عجیب است و ایران به راحتی نمیتواند جایگزین باشد.
اگر اروپا به ما اعتماد داشت چندین سال پیش این اتفاق صورت میگرفت. البته من نمیگویم دولتمردان ما نمیتوانند، اما در کلیت وقتی نگاه میکنیم رسیدن به این نتیجه وقت میخواهد و تفاهم کشورهای مسیر را احتیاج دارد.
ارسال نظر