سعید قاسم زاده:
خوزستان، قطب صنعت فولاد
سعید قاسم زاده مدیرعامل شرکت صنعت فولاد شادگان: یکی از مهمترین عوامل در ایجاد مزیتهای رقابتی در صنعت فولاد کشور مکان یابی مناسب واحدهای فولادی است.
اگر مکان یابی مجتمعهای صنعتی به ویژه در حوزه فولاد بر اساس دسترسی به آب فراوان به منظور تامین آب مورد نیاز تولید و تسهیل حمل ونقل صورت بگیرد، طبعا باید انتظار رشد واحدهای فولادی، کاهش بهای تمام شده و به تبع آن، افزایش مزیت رقابتی در بلندمدت را داشت. ایران، به عنوان یکی از کشورهایی که دسترسی مناسبی به آبهای آزاد جنوب دارد، میتواند با پی جویی از سیاست تاسیس واحدهای فولادی در کنار آبهای آزاد، موقعیتی فوق استراتژیک برای آنها فراهم آورد. شرکت فولاد خوزستان و شرکت فولاد شادگان دو نمونه مناسب از نظر جانمایی در صنعت فولاد کشور به شمار می آیند که در صورت توجه به موقعیت و ظرفیتهای آنها، میتوان مزیت رقابتی صنعت فولاد کشور را در سطح جهان ارتقا بخشید. برای دستیابی به مفهوم مزیت رقابتی در صنایع فولادی کشور، ابتدا نیاز است به این پرسش پاسخ داد که مزیت رقابتی چگونه میتواند موجب ایجاد فرصتهای کسبوکار شود. یکی از عوامل مهم برای تحقق فرصتهای کسبوکار، انتخاب شیوه و نوع فعالیت مناسب مطابق با شرایط محیطی است. در واقع، فعالیتهای اقتصادی باید به گونهای تعریف شوند که با حداکثرسازیِ بهرهوری و اثربخشی، بتوانند مزیت رقابتی ویژهای را برای شرکتهای مختلف به وجود آورند.
ایران، به عنوان یکی از کشورهای دارای ظرفیتهای متعدد در زمینه تولید محصولات مختلف، همواره با این پرسشها مواجه است: آیا ایجاد توسعه غیراصولی برای تولید محصولات صنعتی و معدنی در نقاط مختلف کشور، در بهینهترین حالت ممکن صورت میگیرد؟ آیا بهتر نیست که به جای سرمایهگذاری در بخشهایی که ظرفیت کافی و به تبع آن مزیت رقابتی مناسبی در آن وجود ندارد، تمرکز سرمایهگذاری بر ظرفیتها و نقاط قوت منطقی صنایع و جغرافیای آنها باشد؟
اگر برای تاسیس یک مجتمع صنعتی، راهبرد مناسبی در جانمایی و مولفههای ضروری در تولید محصول صنعتی به کار گرفته شود، مطمئنا میتوان انتظار تحقق مزیت رقابتی در هر سطحی را داشت.
صنعت فولاد کشور و مزیتهای رقابتی
یکی از بزرگترین چالشهای امروز صنعت فولاد صدور مجوزهای گسترده در نقاط مختلف کشور است. مثلا در مناطق کویری مرکز ایران، علاوه بر استخراج سنگآهن، کارخانههای کنسانتره سنگآهن، گندلهسازی، آهن اسفنجی و فولادسازی نیز راهاندازی میشود. آنچه در اینجا اهمیت دارد تامین منابع مورد نیاز تولید محصولات در فرآیند فوق است. تامین آب مورد نیاز تولید و حملونقل نیز دو مولفه کلیدی به شمار میآیند. این در حالی است که سیاستگذاری در صنعت فولاد کشور به گونهای صورت میگیرد که برای تامین آب مورد نیاز صنایع فولادی در دل کویر، کشور متحمل هزینه اضافه به واسطه شیرینسازی و انتقال آب خلیج فارس به مناطق فوق میشود. بنابراین، اگر سیاستگذاری صدور مجوزهای فولادسازی به گونهای پیش میرفت که تمام شرکتها در این زمینه در مناطق پرآب یا حاشیه دریا و در کنار آبهای آزاد احداث میشدند، طبعا مزیت رقابتی در صنعت فولاد به بالاترین میزان خود برای عرضه در فضای جهانی میرسید.
مزیت رقابتی منحصربهفرد صنعت فولاد کشور
وجود ذخایر بزرگ گاز در ایران، به عنوان مهمترین تامینکننده انرژی مورد نیاز صنعت فولاد، یکی از مزیتهای رقابتی منحصربهفرد برای کشور به حساب میآید. مزیت وجود گاز فراوان در کشور میتواند در کاهش چشمگیر قیمت تمامشده محصولات فولادی اثر بگذارد.
در حال حاضر، بسیاری از کشورهای جهان، به علت وجود چالشهای بزرگ در زمینه تامین گاز مورد نیاز صنعت فولاد، با افزایش قیمت تمامشده محصول فولادی مواجه هستند که میتواند چالشی عمده بر سر راه مزیت رقابتی باشد. بررسی این موضوع در ایران نشان میدهد که به دلیل فراوانیِ نعمت خدادادی گاز در کشور، ایران توانسته است جایگاه دومین تولیدکننده آهن اسفنجی جهان را از آن خود کند.
با توسعه آهناسفنجی در کشور، مزیت مناسبی برای رشد واحدهای پاییندست این واحدها به وجود آمده است که به مرور میتواند علاوه بر تامین مصرف داخلی، در زمینه صادرات، مزیتهای مناسبی را به وجود آورد. علاوه بر اینها، دسترسی آسان به جغرافیای شرق، غرب، شمال و جنوب، در کنار وجود آبهای سرد شمال و آبهای گرم جنوب به منظور ایجاد مزیت ارتباطی برای مبادلات تجاری، از دیگر مزیتهای مهم صنعت فولاد کشور به حساب میآیند.
چالشهای صنعت فولاد در زمینه مزیت رقابتی
به نظر میرسد که طرحهایی همچون راهاندازی واحدهای فولادی در مناطقی همچون قائنات، که مادر محصول زعفران در دنیا شناخته میشود، قدری بیمهری و کملطفی به ظرفیتهای بالفعل زمینهای این منطقه است. جایگذاری فولادسازی در این مناطق میتواند سه چالش عمده را به وجود آورد.
چالش نخست مربوط به تامین آب و مواد اولیه مورد نیاز تولید آن است که همواره موجب افزایش هزینه در صنعت فولاد کشور میشود. دومین چالش، تاثیر منفی این نوع مکانیابی بر واحدهای فولادی مناطق دارای پتانسیل کافی همانند مناطق همجوار با آبهای جنوب کشور شامل خوزستان و بندرعباس است؛ زیرا توسعه نامتوازن صنعت فولاد در سطح کشور معضل تامین مواد اولیه این صنعت را تشدید خواهد کرد. چالش سوم به اشتباه محاسباتی در آمایش سرزمین اشاره میکند که چگونه بدون در نظر گرفتن پتانسیلهای یک منطقه، علاوه بر ایجاد بحران در زمینه محیط زیست و نابودی ظرفیتهای مناطق مختلف بر اساس بافت و جغرافیای آنها، هزینه اضافی غیرکارشناسانهای به اقتصاد کشور وارد میآید که ممکن است در بلندمدت، مفهوم توسعه را به مفهومی الکن و توخالی تبدیل کند. برای مثال، در این مورد خاص، شاید بهتر باشد که با توسعه کشت زعفران ایرانی در این منطقه و توسعه صنایع جانبی مربوطه شامل بستهبندی مناسب برای صادرات و ایجاد بازار کار فوقالعاده، مشکلات سیاسی و اجتماعی منطقه را چارهجویی کرد.
پیشنهاد صریح در زمینه مکانیابی صنایع فولادی برای رفع چالشهای موجود، احداث واحدهای فولادی در کنار آبهای آزاد است؛ جایی که علاوه بر وجود کشتی به عنوان یک مزیت مهم در حملونقل و تجارت جهانی، آب مورد نیاز تولید به گونهای در اختیار تولیدکنندگان قرار میگیرد که نهتنها آسیبی به زیستبوم منطقه وارد نمیآورد، بلکه بدل به یک مزیت رقابتی مهم در بلندمدت خواهد شد. مناطقی همچون خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان، به دلیل همجواری با آبهای آزاد، بهترین گزینه فولادسازی برای ایجاد مزیت رقابتی در آینده این صنعت به شمار میآیند.
اگر بپذیریم که با وجود تمام پتانسیلهای کشور برای تولید فولاد، ترکیب جایگذاری واحدها به شکل کارشناسانه صورت نگرفته است، باید اذعان کنیم که بیتوجهی به رفع این مشکل یکی از دلایل کاهش حاشیه سود برای شرکتهای فولادسازی به شمار میآید. وجود چنین فرآیندی موجب میشود که شرکتهایی مثل فولاد خوزستان با چالشهای تولیدی بزرگی دستوپنجه نرم کنند و زمینه برای کاهش مزیت رقابتی در سطح بینالمللی به وجود آید. به همین دلیل است که در چنین فرآیندی، اولویت تخصیص مواد اولیه به واحدهایی خواهد بود که اساسا در نقطه بهینه تولید نیستند و به نوعی با جایگذاری اشتباه، ضربهای مهلک به پیکره فولاد کشور وارد میآورند. بنابراین باید در نظر گرفت که سیاستگذاریهای غیرکارشناسانه در زمینه فولاد، بهویژه در شرایط سخت تحریمهای بینالمللی، موقعیت این صنعت را به خطر میاندازد.
فولاد خوزستان و فولاد شادگان در قاب مزیت رقابتی
فولاد خوزستان یکی از قدیمیترین واحدهای فولادی در کشور و به نوعی مرکز ثقل صنعت فولاد داخلی شناخته میشود. این واحد صنعتی، به دلیل سابقه طولانی و قدمت، توانسته است نیروهای متخصص متعددی را در این شرکت پرورش دهد که در پرده نخست، یکی از مزیتهای مهم رقابتی در صنایع فولادی به حساب میآید. اگر سرنوشت نسل اول بازنشستگان این شرکت را مرور کنیم، پی میبریم که اغلب آنها، به لطف آموختههای علمی در شرکت فولاد خوزستان، هماکنون جذب واحدهای مختلف فولادی در کشور میشوند. همچنین علاقهمندی پرسنل این مجموعه به سازمانشان مثالزدنی است و جزو نقاط قوت و مزیتهای رقابتی آن محسوب میشود. نزدیکی به آبهای آزاد در فاصلهای کمتر از صد کیلومتر، از طریق خطوط ریلی کشور به بندر امام خمینی به منظور تسهیل صادرات و مبادلات تجاری بینالمللی، از دیگر مزیتهای رقابتی در فرآیند بلندمدت فولاد خوزستان محسوب میشود.
فولاد شادگان نیز یکی از همان واحدهایی است که به عنوان تامینکننده مواد اولیه مورد نیاز تولید فولاد، شامل محصول آهن اسفنجی، شناخته میشود. این شرکت، به دلیل دسترسی سریع به بندر شادگان، بندر امام خمینی، بندر آبادان و خرمشهر، مزیت مناسبی برای حملونقل محصولات تولیدی در اختیار دارد. این شرکت، با جانمایی کارشناسانه و دارای پتانسیل بالا از این منظر، توانسته است یکی از بزرگترین تولیدکنندگان با مزیت تولید آهن اسفنجی در کشور به شمار آید و با تحقق برنامه راهاندازی واحد فولادسازی طی دو سال آینده، میتواند در کنار فولاد خوزستان، منطقه جنوب غرب کشور را به قطب صنعت فولادسازی کشور تبدیل کند، قطبی که در کنار آب، برق و گاز فراوان، قدرت و پتانسیل بالایی برای رقابت در عرصه بینالمللی در اختیار دارد.
ارسال نظر