مدیرعامل شرکت بیمه دی:

اقتدار یک شرکت بیمه، کدام مدل مدیریتی را می خواهد؟

مدل مدیریتی درصنعت بیمه کشور به عوامل مختلفی چون « مدل بازار ، قوانین و مقررات، توجه مسوولان ارشد به حوزه بیمه گری، نوع محصولات و عرضه و تقاضای بازار بستگی دارد .

اقتدار یک شرکت بیمه، کدام مدل مدیریتی را می خواهد؟

اما نکته قابل تامل اینجاست، آیا مدیر توانگر، مدیری است که توان پاسخگویی به تقاضای بازار ، بیمه‌گذار ، سهامدار، دولت، بیمه مرکزی و سایر نهادهای ناظر ، پرسنل و شبکه فروش را داشته باشد ؟ یا مدیری است که با درک درست از مدل بازار و شناخت فضای کسب و کار، مدل مدیریتی مناسب را الگو قراردهد؟ به راستی بازار بیمه ایران چگونه بازاری است ؟ و کدام مدل مدیریتی مناسب فعالیت درآن است؟  محمدرضا کشاورز مدیرعامل شرکت بیمه دی  در گفتگو با لیلا اکبرپور خبرنگار مثلث مالی به این سئوالات پاسخ می دهد. 

مدیرعامل شرکت بیمه دی درپاسخ به این پرسش “که بازار بیمه کشورمان چگونه بازاری است و فعالیت در آن براساس کدام مدل مدیریتی است؟ ” گفت: واژه بازار در متون علمی، بالاخص اقتصاد خرد، همان مفهوم قدرت بازار است؛ که در واقع مبیّن توانایی و اقتدار یک بنگاه اقتصادی در افزایش قیمت، میزان محصول یا خدمت خود است به طرزی که در اثر این افزایش، سود حاصل از آن نیز افزایش یابد.

محمد رضا کشاورز در تحلیل بازار بیمه کشور بر مبنای  همین تعریف، اظهار داشت: در بازاربیمه کشور حدود ۳۳ شرکت بیمه ای فعالیت می کنند که یک بیمه دولتی ۶ / ۳۵ درصد از سهم بازار را در اختیار دارد و ۴ / ۶۴ درصد باقیمانده از سهم بازار، میان سایر شرکت ها ، تقسیم شده است ،  این موضوع گواه آن است که بیش از یک سوم صنعت بیمه در اختیار دولت و مابقی آن در اختیار شرکت های غیردولتی است.

وی افزود : درچنین شرایطی، رقابت در جهت نیل به یک هدف مشترک نیست و بازیگران شرکت های بیمه برای بهبود وضعیت و افزایش سود خویش با یکدیگر به رقابت می پردازند و قیمت و کیفیت محصول یک بیمه گر، بر فروش و سود سایر رقبا مؤثر است و همین سیاست ها می تواند موجب تحریف نتیجه و یا تصمیم به همکاری بین بیمه گران شود .

کشاورز با بیان اینکه توجه به امرشرایط یا قدرت بازار و عوامل مؤثر بر شکل گیری عرضه  و تقاضا بسیار مهم است. گفت : از حیث تعداد عرضه  کنندگان و خریداران خدمات بیمه ای، شرایط ناظر بر این بازار نه انحصاری و نه رقابت کامل است. و در رابطه با موانع و دواعی ورود و خروج بیمه گران غیر دولتی به این بازار نیز می توان گفت که ورود و خروج صرفاً بر پایه عوامل اقتصادی بنا شده است و ماهیت آن را به بازارهای رقابت کامل نزدیکتر کرده است.

مدیرعامل بیمه دی تاکید  کرد : البته از بعد عدم انطباق نیز در این بازار، شرکت های بیمه از نظر اندازه و حجم با یکدیگر برابر نیستند و برخی از آنها بسیار بزرگ اند، در حالی که سایر شرکت ها ممکن است کوچک باشند و لذا سهم کمتری از بازار را در اختیار داشته باشند.

کشاورز ادامه داد : همچنین از حیث وابستگی متقابل عرضه کنندگان محصولات بیمه ای به یکدیگر و توجه به شرایط بیمه گران می توان گفت که در این بازار، بیمه گران از تصمیمات یکدیگر تأثیر می پذیرند و این تصمیمات شامل تصمیم درباره قیمت و ویژگی محصولات است. زیرا در بازار رقابت کامل، بیمه گران تصمیمات، سیاست ها و عکس العمل های رقبا را در نظر نمی گیرند و بنابراین در آن بازارها، تصمیم گیری ها مستقل است، امّا در بازار رقابت ناقص شرکت های بیمه قادر به تصمیم گیری مستقل نیستند.

وی وجود محصولات همگن و مشابه یکدیگر در صنعت بیمه را موجب  توجه به عکس العمل های قیمتی و رصد ویژگی محصولات بیمه ای در بین بیمه گران  دانست و گفت: هرگاه بیمه گری قیمت محصول خود را کاهش دهد، سایر رقبا هم همین استراتژی را اتخاذ می کنند در نتیجه سود شرکت های بیمه کاهش می یابد و  در مقابل، اگر شرکت بیمه ای قیمت محصولات بیمه ای خود را افزایش دهد، سایر رقبا قیمت را به منظور کسب بیشتر سهم بازار ثابت نگه می دارند و شرکت مذکور خریداران خود را از دست خواهد داد و از آن جایی که در این بازار عدم محدودیت ظرفیت تولید را داریم، بنابراین بازارما  از این نظر، به رقابت برتراند  Bertrand Competition نزدیک تر است؛ زیرا در این مدل، ابتدا بنگاه ها قیمت کالای خود را پیشنهاد می دهند و سپس متقاضیان خدمات بیمه ای، با توجه به قیمت ها میزان محصول را تعیین می کنند.  مدل برتراند بر خلاف الگوی رقابت کورنو ) Cournot Competition ( است که در آن رقابت کنندگان، میزان محصولات را اعلام می کنند و قیمت با توجه به تقاضا و تعداد کل محصولات تعیین می شود.

کشاورزیادآورشد: یعنی در مدل برتراند، قیمت اساس آن است ولی مدل کورنو بر مبنای میزان محصول استوار است. لذا از آن جایی که تعادل مدل برتراند با شرط همگنی کالاها، مشابه تعادل مدل بازار رقابت کامل است، بازار بیمه ایران از این حیث به بازار رقابت کامل نزدیکتر است و مناقشه اصلی تغییر عرضه و تقاضا برای تعیین مقدار و نوع محصولات و خدمات است.

مدیرعامل بیمه دی یکی از اصلی ترین مباحث عرضه را  بررسی و تعیین میزان سهولت و دسترسی خریداران به محصولات عرضه شده، یا همان شبکه فروش عنوان کرد و افزود: وجود بستر دیجیتال در این حوزه، در حال تغییر تمام معادلات این حوزه است به گونه ای که پیش بینی می کنم در یک دهه آینده فضای کسب و کار در صنعت بیمه به کلی دستخوش تغییرات بنیادی شود.

کشاورز ادامه داد: موضوع فعالیت در بستر دیجیتال از اهمیتی  بالایی برخوردار است که شرکت های پیشرو در این حوزه را دارای مزیت نسبی کرده است. در شرایط کنونی شاهد آن هستیم که شرکت بیمه ای که امکانات و منابع قابل توجه خود را مصروف دیجیتال سازی کسب و کار خود کرده است، از مزیت نسبی برخوردار است و همین ویژگی ممکن است به افزایش قدرت بازار او در سطح خرد و افزایش ضریب نفوذ بیمه در سطح کلان منجر شود.

او با اشاره به سهم کنونی ۳ درصدی بازار بیمه از تولید ناخالص داخلی گفت : شایسته است بازار بیمه در مقایسه با سایر بازارهای مالی، عقب ماندگی های خود را جبران کند ،هرچند وفق آخرین داده های آماری، میزان حق بیمه تولیدی صنعت بیمه در سال ۱۳۹۹ ، معادل ۸۱ هزارمیلیارد تومان است که نسبت به سال ۱۳۹۸ ، ۳۶ درصد رشد داشته و یشترین رشد در هشت سال اخیر را شاهد بوده است.

کشاورز با اشاره به الزامات نهادهای معتبر همچون انجمن بین المللی ناظران بیمه IAIS   گفت : مدل مطلوب مدیریتی درسطح کلان برمبنای اقتضائات و الزامات حاکمیت شرکتی است،  بر اساس آخرین نسخه اصول اساسی بیمه  منتشر شده در نوامبر ۲۰۱۹، مبحث مهم حاکمیت شرکتی و ضرورت استقرار آن در شرکت های بیمه تشریح شده است. گرچه آیین نامه شماره ۹۳ شورای عالی بیمه به این موضوع دلالت دارد، ولی به نظر می رسد حلقه مفقود در شرکت های بیمه، عنایت و نظرِ به اصول حاکمیت شرکتی است.

مدیرعامل بیمه دی گفت: اصول حاکمیت شرکتی ، روابط میان مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت را سامان می دهد و همچنین فراهم آوری ساختاری به منظور تنظیم اهداف شرکت و دستیابی به روش های آن اهداف و نظارت بر عملکرد را ایجاد می کند. زیرا وفق سند فوق الذکر حاکمیت شرکتی در مؤسسات بیمه، به سیستم های  ساختارها، سیاست ها و فرآیندها اشاره دارد و بر کسب و کار مؤسسه بیمه مدیریت و نظارت منطقی و معقول دارد  و حقوق کلیه ذینفعان را به رسمیت شناخته و از آن محافظت می کند.

کشاورز تصریح کرد: در واقع اغلب شرکت ها در دنیا، تلاش می کنند سطح بالایی از حاکمیت شرکتی را در خود مستقر کنند، برای بسیاری از سهامداران، صرفا سودآوری یک شرکت کافی نیست بلکه اهدافی همچون شفافیت، انصاف، راستی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که اهداف حاکمیت شرکتی نیز هست، از اهمیت در خور التفات و اعتنایی برای سهامداران و ذینفعان برخورداراست.

او با اشاره به اینکه باید انگیزه کارکنان و شرکای تجاری شرکت بیمه از طریق آگاهی از فرهنگ محیط کار، رفتارهای اخلاقی واقدامات صحیح حاکمیت شرکتی، به سطح مطلوب افزایش یابد ، یادآورشد : در واقع، حاکمیت شرکتی، مجموع های از قوانین و کنترل های شفاف را ایجاد می کند که در آن سهامداران، مدیران و ذینفعان، در تلاش برای ایجاد انگیزه مناسب در محیط کار، در کنار هم قرار می گیرند. حاکمیت شرکتی، وجود کنترل های داخلی  مناسب شامل مدیریت ریسک و حسابرسی داخلی، اکچوئر داخلی و واحد تطبیق مقررات را تضمین می کند و از این حیث است که برای ارکان یک شرکت بیمه ای وظایف، مسئولیت و اختیارات را در نظر می گیرد.

محمد رضا کشاورز افزود : بنابراین در سطح خرد درون شرکتی، هر یک از واحدها باید برای خود برنامه استراتژیک داشته باشند و تمام آنها در خدمت برنامه و هدف اصلی یعنی همان حاکمیت شرکتی باشند،البته در شرایط کنونی دنیا بحث مهم حاکمیت شرکتی خوب مطرح است که به نظر می رسد با شرایط کنونی صنعت بیمه تطابق حداکثری ندارد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها