مدیرعامل موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا مطرح کرد:
اصلیترین مطالبات بازنشستگان از صندوقها
موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا بهعنوان نهاد پژوهشی وابسته به صندوق بازنشستگی، در سالهای اخیر پروژهها و گزارشهای مختلفی را درباره وضعیت صندوقهای بازنشستگی جهان و نیز صندوق بازنشستگی کشوری و عوامل موثر بر آن تهیه و منتشر کرده است.
به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل صندوق بازنشستگی کشوری، دکتر میکاییل عظیمی، مدیرعامل این موسسه، در گفتوگوی زیر به تشریح عملکرد و دستاوردهای پژوهشی آن پرداخته است:
*در بررسیها و تحلیلهایی که داشتهاید، مطالبات جامعه هدف از صندوقهای بازنشستگی عموما چه بخشهایی را در برمیگیرند؟
مطالعات بینالمللی و مطالعات محدود موسسه ما نشان میدهد که این مطالبات در چهار دسته قرار میگیرند. براساس آنچه که به دست آمده، بحث امنیت درآمد یا معیشت یا حقوق کافی در برابر هزینههای زندگی جزو اصلیترین مطالبات بازنشستگان است. با فاصله خیلی کمتر، بحث خدمات سلامت، اعم از پیشگیری، درمان، پس از درمان در انواع و اقسام سرپایی، بستری، پاراکلینیکی و سایر موارد منظورم آزمایشگاه و رادیولوژی و اینهاست. این هزینهها با فاصله بسیار کمی نسبت به بحث هزینههای زندگی قرار دارد، چرا که مطالعات نشان میدهد هزینه درمان در دوره سالمندی از مجموع هزینههای درمان تا قبل از بازنشستگی، بیشتر است. یعنی هزینه درمان سالمندی بیشتر از سایر دورههاست. در نتیجه بحث معیشت و سلامت جزو مهمترین مطالبات سالمندان است.
اما دو مطالبه دیگر هم وجود دارند که بازنشستهها از آن صحبت میکنند و به نظرم جای تامل دارد. آن هم بحث چیزی که ما به زبان خودمان به آن میگوییم کرامت، حفظ شان، احترام، یعنی این افراد باید دیده شوند، به فراموشی سپرده نشوند. بازنشستگان واجد تواناییهایی هستند. اینکه اینها میتوانند کمک کنند به اشکال مختلف، به هر حال یکی معلم بوده میتواند کلاس اداره کند، یک هنرمند بوده، یکی کارمند بوده، بالاخره هرکسی بهنوعی خدمتی میکردهاست. اینها دوست دارند از این ویژگیهایشان به صورت محترمانه استفاده شود و در حین استفاده شدن، دیده شوند. عمده آنها دوست ندارند بهعنوان افراد مصرفکننده یا افرادی که نمیتوانند نقش تولیدکنندگی در جامعه داشته باشند، دیده شوند؛ یعنی اصلا چنین تلقیای نسبت به خود را نمیپسندند. یک مطالبه دیگری که فاصلهاش خیلی بیشتر میشود این است که فضا و محیط برای زیست سالمندان آماده نیست؛ چه فضای روانی جامعه و چه فضای فیزیکی جامعه مثلا خیابانها، پلهها، مترو، اتوبوس، یا فضای خرید. الان خیلی از سیستمها به خاطر کرونا رفته روی دیجیتال، البته بخش زیادی از سالمندان با سیستم دیجیتال آشنا هستند اما چند درصد؟ آن درصدی که با این ابزار هنوز آشنا نشدهاند چطور؟ این هم یک مطالبه جدی است. حتی بحث سالمندآزاری در ایران بسیار جدی است. شاخص شروع سالمندآزاری در ایران با میانگین جهانی برابر است و این اصلا خوب نیست. یعنی حتی به لحاظ روانی هم سالمندان در وضعیت آرام و امنی قرار ندارند. در این چهار بخش به صورتِ بهجا و بهحق هم حاکمیت و همه ما در آن وظیفهمند هستیم.
*عموما وقتی با بازنشستگان صحبت میکنیم خودشان سه حیطه را مشخص کردهاند که اصلیترینِ آنها معیشت است. بعد هم به مسئله درمان و رفاه که هر دو متاثر از معیشتشان است، اشاره میکنند. آیا شما هم در مطالعات به همین نتیجه رسیدهاید؟
ما باید منتظر بمانیم این سه طرحی که در حال انجام است، به ثمر برسد. تا این طرحها به نتیجه نرسد خیلی نمیتوانیم در این زمینه اظهارنظر کنیم. به خاطر اینکه اطلاعات پراکندهای داریم که اگر این اطلاعات در این مطالعات تایید شود، این دستهبندی مقداری جابهجا میّشود. در واقع، شدت مطالبه اقتصادی-درآمدی کم میشود. ولی چون آن مطالعات به ثمر نرسیدهاست و این شواهد پراکنده هستند، نمیتوان با قاطعیت صحبت کرد.
*استراتژی پژوهشی موسسه صبا برای انجام مطالعات برای مشخص کردن مطالبات بازنشستگان چه بودهاست؟ مثلا تحقیقات مبتنی بر آرای کارشناسی بوده؟ یا نتایج از طریق مشارکت و پرسش از سالمندان صورت گرفتهاست؟
ترکیبی است. اتفاقا یکی از مواردی که خیلی اصرار داریم این است که خیلی با یک شیوه مطالعاتی به صورت دُگم برخورد نکنیم. وقتی فهرست کارهای ما را نگاه کنید متوجه میّشود که ترکیبی از استراتژیها و روشهای مختلف است.
* به نظرتان در ایران چقدر نسبت به مسئله سالمندان شناخت وجود دارد؟ آیا این شناخت کافی است یا باید بیشتر در این زمینه مطالعه صورت بگیرد؟
شناختی که وجود دارد، قطعا کافی نیست. بازنشستگی برای ما فقط این است که یک سن میرسد، تا دیروز میرفت سر کار و پول میگرفت. الان به واسطه سن، نمیرود سر کار و پول میگیرد. تفاوت فقط در این است که برود سر کار یا نرود. در ایران بازنشستگی این است. اما در نقاط دیگر جهان، مشارکت در تولیدش کاهش پیدا میکند، جامعه برای اینکه خیلی متضرر نشود کمکهایی به این فرد میکند که آن فرد دچار مشکل نشود. در گذشته فرد سالمند را بالای کوه یا در بیابان رها میکردند که در حقیقت پاسخی بوده به از دست رفتن توانایی کار و تولید. بازنشستگی پاسخ به این است. اینجا تولید و بهرهوری نه برای شاغل و نه بازنشسته، برای هیچیک معیار نیست. حتی برای حاکمیت که میخواهد تصمیمگیری کند در سیاستهای بازنشستگی هم این قضیه تولید و بهرهوری معیار نیست. اگر بازنشستگی را از تولید و بهرهروی جدا کنید، یک اصطلاح جدید و خوشتراشی میشود برای رانت.
*در این مدتی که در موسسه صبا مشغول به کار هستید چه دستاوردهایی داشتید؟ در چه حوزههایی پیشرفت داشتید و در چه حوزههایی شاهد عقبماندگیهایی هستید؟
موسسه ما خیلی موسسه باسابقهای نیست. کمتر از یک سال و نیم است که توانسته مستقر شود و شروع به کار کند بنابراین، وقتی میگویید دستاورد باید انتظارتان از یک موسسه یک سال و نیمه با پرسنل ده نفره باشد و نه بیشتر. وقتی میگوییم موسسه پژوهشی، در این اندازه! ما منابع را روی سایت گذاشتهایم، اصرار داریم که تولیداتمان و همه کارهایمان را به طور رایگان روی سایتمان بگذاریم. همه میتوانند در صورت علاقه دنبال کنند و ببینند.
اگر بخواهیم بشمریم، چند کتاب و چندین گزارش و قراردادهای پژوهشی، همگی روی سایتمان وجود دارد. طرحهای پژوهشی همگی وجود دارند. بیتاثیر و صفر مطلق قطعا نبودیم چرا که واکنشهایی به دستمان رسیده مثلا از وزارت رفاه اما آنچه که انتظار داشته باشید یک موسسه پژوهشی بتواند کمک کند، هنوز خیر. البته باید انتظار خود را تنظیم کنید. در این مملکت چند میلیون دانشجو داریم، چند صد دانشگاه داریم، چند هزار استاد اقتصاد داریم که از اینها حدود ۵۰۰ مورد متخصص پول و بانک و ارز هستند؛ ولی باز هم قیمت دلار این است. حضور این اساتید مبرز باعث شده که از آنها برای سیاستگذاری استفاده کنند؟ هرچقدر آنجا استفاده کردهاند در حوزه بازنشستگی هم استفاده کردهاند از تولیدات ما.
*در سالهای گذشته مسائل بازنشستهها تغییر و تحولی داشتهاست؟ چه تحولاتی رخ دادهاست؟ دغدغهها یکسان بوده یا تغییر کردهاست؟
من اطلاع ندارم که سابق بر این مطالعهای انجام شده باشد. ولی چون امر بازنشستگی یک امر در کانون مباحث ایرانیان نبوده و به قول علما پرابلماتیک نبوده، نسبت به آن خیلی کار نشدهاست. اگر بخواهیم مطالعات جسته گریخته یکی دو سال اخیر را با ده سال پیش مقایسه کنیم، آن ده سال پیش من چیزی را سراغ ندارم که مقایسه کنم. یک امر مبهم است در ده سال پیش و من از آن از بیاطلاع هستم. منابعی موجود نیست.
* آیا در حوزه بازنشستگی، پیشبینی در مورد آینده هم صورت میگیرد؟
قطعا میشود حدسهایی زد؛ با افزایش امید به زندگی و طولانی شدنِ عمر ایرانیان و بشر، تغییر سبک زندگی افراد، تغییر سبک زندگی خانوادهها، اتفاقاتی در شرف وقوع است. یعنی در آستانه ورود به آن هستیم که احتمال زیاد بحث سلامت فوقالعاده جدی شود. بحثهای سلامت، چیزی که به آن میگویند ابعاد اجتماعی سالمندی فوقالعاده پررنگ خواهد شد، شاید در آیندهای نه چندان دور یعنی بیخ گوشمان همین سه چهار سال آینده، با پدیدهای مواجه میشویم به اسم «سالمندان تنها». فرزندآوری به شدت کم شده یعنی حدود ۲و خردهای است برای هر زن که در دهه ۶۰ حدود ۴وخردهای بوده و با این روند باز هم نزولی خواهد بود. الگوهای ازدواج خیلی متفاوت شدهاست. من الان حضور ذهن ندارم اما در دادههای سرشماری سال ۹۵ تعداد افراد بالای ۴۰سال که ازدواج نکردند و احتمالا الان هم ازدواج نمیکنند بسیار زیاد بود که نتیجه آن سالمندی تنها است. اینها ابعاد اجتماعی جدیدی هستند. سالمندان تنها که نیاز به مراقبت سلامتی دارند اما کسی را ندارند که دستشان را بگیرد و به بیمارستان ببرد. یا سالمندانی که در طول روز به کسی نیاز دارند که فقط برایش حرف بزنند. گزارشهایی را میخوانیم از سالمندانی در دنیا که هفته به هفته میگذرد و صدایشان به گوش کسی نمیخورد حالا این را مقایسه کنید با کشوری مثل ایران که با تورمهای دو رقمی مزمن مواجه است. این دستفرمان را اگر بگیرید و ادامه دهید میبینید که قرار است با پدیدههایی جدید مواجه شوید. امیدواریم و باید آماده شویم ولی هرچقدر که خودمان را برای محیطزیست و آموزش و دیجیتال آماده کردیم، این هم آماده میشود.
*اصولا در موسسه صبا به دنبال مسائل بازنشستهها هستید یا راهکار هم برای آنها ارائه میدهید؟
این را نمیشود از هم جدا کرد. به لحاظ منطقی وقتی موضوعی را نشکافته باشید، نمیتوانید به راهحل دست پیدا کنید. به قول علما یک دیالکتیک این وسط است که شما در عینحال که دارید مسئله را شناسایی میکنید همزمان در مسیر یافتن راهحل هم به سر میبرید. اما به لحاظ شکلی ما اصرار داریم که همه گزارشهایمان یک خلاصه مدیریتی داشته باشد. یک پرسش مشخص را جواب بدهد حتی گزارشهای کوتاه که بیشتر مباحث آماری است اصرار داریم که حتی شده در یک پاراگراف، کاربست این اعداد و رقم را بنویسیم. یعنی به قول شما، راهکارمحور باشد. چون ما یک موسسه خالص پژوهشی نیستیم که فقط پژوهش انجام دهیم. ما دانشگاه نیستیم ما یک موسسه هستیم وابسته به یک نهاد مشخص به نام صندوق بازنشستگی کشوری و ناگزیریم باید تمام مسائلمان با ترتیبات صندوق پیوند بخورد. باید تمام مطالعاتمان به مسائل صندوق پیوند بخورد. برای همین نزدیک میّشویم به راهکار.
*تمرکز اصلی شما در حال حاضر در موسسه صبا بر چیست؟
الان اگر بگویید به استناد اولویتهای پژوهشی که قرارداد شده، به سمت سروسامان دادن حوزه اقتصادی صندوق است. اما همزمان بحثهای مبانی بازنشستگی و مبانی صندوقها مثل شفافیت در صندوقها، حکمرانی خوب در صندوقها، نظام مشارکت در صندوقها و اینکه چگونه باید باشد، همه اینها بحثهای مبانی است. قسمت دوم درونسپاری شده اما بخش اول که سروسامان دادن به مسائل اقتصادی است به صورت برونسپاری پیگیری میشود.
*در بخش اول، یعنی سروسامان دادن حوزه اقتصادی صندوق، دقیقا دنبال چه هستید؟
ببینید این بخش، کاملا مسئلهگراست، تلاشها در زمینه نظام تامین مالی شرکتها، بحث حکمرانی شرکتی، الگوهای جدید به عنوان ساختار شرکتهای مادر، ارتباط بین شرکتهای زیرمجموعه با سطوح بالاتر یا سیاست سرمایهگذاری، این مسائل پیش رفتهاست. یعنی کاملا مسئلهگراست.
* اگر بخواهید به نکتهای کلیدی درباره جایگاه صندوق بازنشستگی کشوری اشاره کنید، آن چه موردی است؟
صندوق بازنشستگی یک نهاد است، سازمان امور بازنشستگان یا سازمان امور سالمندان یا خدمات رفاهی سالمندان نهادی دیگر و وزارت رفاه بهعنوان بازوی اجرایی حاکمیت در شاخه رفاه شهروندان هم شاخهای دیگر است. حداقل سه سطح میتوانیم اینجا بچینیم. وزارت رفاه متولی امورات رفاهی همه شهروندان است. بعد سازمانها و بعد از آنها صندوق بازنشستگی است. آمیختن اینها با هم خطای بزرگی است. این جریان منجر به بروز اختلال میشود. مثل اینکه پراید داشته باشید با آن سنگ معدن حمل کنید. از بین میرود. فقط باید با آن چهار نفر انسان را حمل کنید. صندوق با اساسنامه و ماموریت مشخص وجود دارد اگر جامعه بخواهد خدمات رفاهی مشخصی را دنبال کند بحث دیگری است. تمام مشکلات انباشته تاریخی سالمندی را نباید بار کنند به یک صندوق، چون خدمات ارائه نمیشود و مختل میشود و این بلایی است که در ۵۰ الی ۶۰ سال گذشته از دهه ۴۰ به این طرف بر سر صندوقها آوردهایم و این خطا را انجام دادهایم، مطالعات صورت گرفته هم این را نشان میدهد. این حوزهها باید از هم تفکیک شوند.
ارسال نظر