بیمه دی الگوی موفق مدیریت اقتصادی کشور
7سال پیش شرکت بیمه دی در بدترین شرایط ممکن بود، زیان انباشته آن حدود 1800 میلیارد ریال شده، توانگری مالی آن به سطح ۴ رسیده و نماد آن در بازار فرابورس بسته شده بود.
محمدکاظم کرمی
به عبارت روشنتر به لحاظ حقوقی عملاً ورشکسته محسوب می شد چه اینکه چند برابر سرمایه شرکت بدهی داشت به نحوی که در پرداخت خسارت های کوچک مالی هم دچار مشکل شده بود اما با تغییر مدیریت آن در سطح کلان برنامه های جدی برای بهبود وضعیت اعمال شد برنامه هایی که اگرچه در همان زمان خبرگان صنعت با دید منفی به آن نگریستند اما از آنجا که گام به گام و منبطق بر واقعیت ها بود موجب تغییرات اساسی در بیمه دی گردید به شکلی که از آن زمان تاکنون هر سال آثار و نتایج ملموس آن هویدا بوده و روند بهبود مستمر به چشم آمده و اینک به نقطه ای طلایی رسیده است، در طول این چند سال زیان انباشته هر سال کمتر شده و سطح توانگری ارتقا یافت و کم کم ثابت گردید که برنامه ها جواب داده و بیمه دی در مسیر تحول و بهبود قرار گرفته است. با تغییر دوباره مدیرعامل این برنامه ها نه تنها تغییر نیافت بلکه چنان خوب اجرا شد که آهنگ بهبود سرعت بیشتری هم گرفت به شکلی که اینک سومین شرکت صنعت به لحاظ سهم از بازار محسوب می شود، سودآورترین و پر بازده ترین شرکت در سال ۱۳۹۸ می باشد، شرکت اول صنعت به لحاظ مانده دارایی است، بیمه مرکزی کفایت ذخایر آن را در همه رشته ها اعلام نموه، بنا بر اعلام بیمه مرکزی به لحاظ سود عملیات بیمه گری یکی از شرکت های اول کشور است و از این حیث در دنیا هم حرف برای گفتن دارد، سود انباشته آن از مرز 5844135 میلیون ریال عبور کرده است و بالاخره با نسبت ۲۰۸ درصد که در تاریخ صنعت کم سابقه و شاید بی سابقه است به سطح یک توانگری مالی رسیده و به تبع این شرایط سهام آن در بازار بورس هم رشد کم نظیری داشته است. بدون اینکه در این نوشتار کوتاه بخواهم بیش از این به عدد و رقم و توفیقات این شرکت بپردازم مایلم با هدف بهره گیری و الگوگیری به دلایل این رشد و بهبود بپردازم چه اینکه معتقدم عبور اقتصاد ایران از این شرایط و رسیدن به سطح مطلوب نیازمند بهره گیری از الگوهایی موفق و بومی است که توانسته اند در همین شرایط سخت و در همین فضا کار کرده و موفق باشند الگویی که می تواند مبنای عمل باشد و حتی مسئولیت های مهمتر به برنامه ریزان و مجریان آن جهت بهبود اقتصاد کشور داده شود بنابراین آنچه در پی می آید دلایل توفیق بیمه دی به عنوان جزیی از اقتصاد ایران از دید راقم سطور است به این امید که موثر افتد.
۱ - ارزش های سه گانه:
شرکت بیمه دی در دوران جدید مدیریتی خود ارزش های سه گانه ای را برای خود تعریف کرد این ارزشها، سلامت، حرفه ای گری و انسجام سازمانی هستند که در طول این هفت سال نه تنها مبنای عمل بوده بلکه نسبت به آنها توجه خاص و حتی سخت گیری هم شده است. یکی از معضلات کنونی جامعه ایران و اقتصاد کشور بحث فسادهای مالی است که هر روز شاهد آن هستیم امری که نه تنها باعث آسیب های اقتصادی شده بلکه موجب آسیب های اجتماعی و سیاسی هم گردیده است. بیمه دی با درک این موضوع مهم، سلامت را اولین ارزش خود قرار داده و بر آن تاکید داشته و دارد تا جاییکه بدون شک در طول ۷ سال گذشته در این موضوع سرآمد و الگو بوده است. این شرکت با درک اهمیت نگاه حرفه ای به کسب و کار و اداره سازمان در طول ۷ سال گذشته حرکت به سمت حرفه ای گری را ارزش و اولویت دیگر خود قرار داد، برای این کار جذب و گزینش نیرو را ساختارمند و اصولی کرده و آموزش و توانمند سازی را از پایه در دستور کار قرار داده است به نحوی که از آموزش نامه نگاری و حتی نحوه پذیرایی برای نیروهای خدمات شروع و برای تمام کارشناسان و مدیران دوره های متنوع و مورد نیاز برگزار نموده است همچنین امکان استفاده از دوره های بومی را هم در استانها فراهم آورده تا در قالب یک برنامه مدون و در جایگاه یک سازمان یادگیرنده نیروهای خود را به سمت حرفه ای شدن هدایت نماید این نگاه شرکت بیمه دی با اعتقاد به این اصل بود که ابزار موفقیت یک سازمان داشتن نیروی انسانی حرفه ای و فنی است. ارزش سوم سازمانی بیمه دی انسجام سازمانی است زیرا یک سازمان به مثابه یک ماشین برای حرکت به سمت هدف به هارمونی و انسجام تمام اعضا نیازمند است و این مهم را بیمه دی ارزش سازمانی خود قرار داده، بر آن تاکید اساسی دارد و از آن کوتاه نیامده و برای تعمیق آن هم برنامه هایی اجرا کرده است.
۲- رهبری خردمندانه:
سازمانها برای توفیق در دستیابی به اهداف نیازمند مدیر و در سطحی بالاتر رهبرانی الهام بخش و کاربلد هستند تا با راهبری درست تمام اجزا سازمان را در مسیر درست هدایت نمایند تحقق اهداف و چشم انداز بیمه دی حتی پیش از زمان مشخص شده نشان از برنامه ریزی و راهبری درست می دهد به دیگر سخن وضعیت فعلی مبین این است که مدیریت سازمان همه نقش ها و کارکردهای خود را به خوبی ایفا کرده است. مدیران ارشد بیمه دی افرادی به نسبت جوان، تحصیل کرده، خوش فکر، حرفه ای، کاربلد و کارآزموده در صنعت هستند که به خوبی به وضعیت صنعت، چالش ها و فرصت های آن اشراف داشته و نیز به اصول هدایت و رهبری آشنا هستند. بنابراین با تکیه بر این دو فاکتور و مولفه مهم یعنی شناخت صنعت و اقتصاد کشور و چالش ها و فرصت های آن و نیز مهارت های رهبری به خوبی سازمان را در مسیر حرکت به سمت چشم انداز آن هدایت کرده اند.
3- توجه به منابع انسانی:
تردید نیست که نیروی انسانی مهمترین ابزار سازمان برای توفیق در تحقق اهداف هستند این توجه و اهمیت باید همه جانبه باشد، ساختارمند و اصولی کردن گزینش و جذب نیروی انسانی، برنامه ریزی برای توانمندسازی و در نهایت اهمیت دادن به رفاهیات و روشهای نگهداشت آنها از عوامل موثر در این زمینه هستند، امری که به شکل درستی در بیمه دی اجرا شده است، جذب نیروی انسانی به شدت ضابطه ای و اصولی شده است، برنامه اصولی برای توانمند سازی آنها وجود دارد، به دستمزد و رفاهیات آنها و روش های نگهداشت نیروی انسانی از طریق ابزارهایی چون توجه به وضعیت معیشتی و ارتقا از درون توجه ویژه شده است به نحوی که به روشها و شکل های مختلف هماهنگی و پیوند اساسی بین اهداف فردی و سازمانی در این شرکت وجود دارد، کارکنان به شدت نسبت به سازمان خود تعهد سازمانی دارند، صمیمیت و انسجام سازمانی در آن موج می زند، سطح توانمندی و دانش آنها مطلوب ارزیابی می شود و ... طبیعی است سازمانی در این سطح راهی جز موفقیت ندارد. کسب جایزه سه ستاره تعالی سازمانی و جایزه سطح c2 34000 در این حوزه نشان از توجه ویژه بیمه دی به حوزه منابع انسانی و رعایت استانداردهای لازم در این زمینه می دهد.
۴- برنامه ریزی واقع بینانه:
از روزی که بیمه دی وارد دوره جدید مدیریتی خود در سال ۱۳۹۲ شد تعریف چشم انداز بلند مدت و برنامه ریزی و بودجه ریزی سالیانه مبنای عمل شد امری که لزوم آن بر همه روشن است و هر سازمانی به این امر توجه دارد اما مشخصه مهم چشم اندازها و برنامه های بیمه دی واقع بینانه بودن آنها است. در کشور ما خصوصا در حوزه اقتصادی همیشه برنامه وجود داشته است یعنی اهمیت و لزوم برنامه ریزی را در یافته ایم اما وقتی خوب نگاه می کنیم این برنامه ها عمدتا نتیجه بخش نبوده اند یک بررسی اجمالی نشان می دهد منطبق نبودن برنامه ها و چشم انداز ها با واقعیات موجود و در نظر نگرفتن تهدیدها و فرصت ها از یک سو و نقاط ضعف و قوت از دیگر سو در کنار مشکلات اجرایی مهمترین دلایل عدم توفیق آنها بوده است اما بررسی و تامل در برنامه ها و چشم انداز بیمه دی به خوبی نشان از توجه به دو نکته اساسی در آنها می دهد اول توجه به واقعیت ها و منابع در اختیار و دوم در نظر گرفتن بهبود مستمر، تدریجی و گام به گام است تا ثابت شود که واقع بینانه بودن برنامه در کنار اجرای درست به تحقق چشم انداز و اهداف می انجامد.
بنابر آنچه گذشت و توجه به جایگاه کنونی شرکت بیمه دی در صنعت بیمه و حتی اقتصاد کشور دقت و تامل در دلایل توفیق این شرکت در رسیدن به اهداف و چشم انداز شایسته توجه و تامل است به نحوی که بهره گیری از الگوی آن می تواند به کمک اقتصاد و حتی مدیریت اجرایی کشور بیاید.
ارسال نظر