چالشهای جدید بازار سرمایه با بودجه 99
لایحه بودجه و راه ناهموار بورس
بازارهای پولی و بازارهای مالی دو بخش از اقتصاد هستند که در هر شرایطی به طور مستقیم از تصمیمات دولت تاثیر میپذیرند.
گروه اقتصادی مستقل آنلاین/شیرین سعیدی
هرچند که به نظر میرسد بخش زیادی از بازار سرمایه و بورس در اختیار بخش خصوصی است اما رفتارها و تصمیم دولت در بودجه به طور مستقیم بر این بخش تاثیر دارد. روز گذشته لایحه بودجه 99 تقدیم مجلس شد اما این لایحه بودجه با توجه به شرایط تنظیم آن چندان به نفع بخش خصوصی نیست و ممکن است در سال آینده بخش خصوصی و بازار سرمایه را با چالشهای زیادی مواجه کند.
افزایش انواع مالیاتها به خصوص مالیات بر فعالیتهای عمومی، خدمات و کالاها (93 هزار میلیارد تومان)، که نسبت به سال گذشته حداقل 23 هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. البته افزایش مالیات در بخشهای دیگر مانند مالیات بر وارادت کالاها (20 هزار میلیارد تومان) افزایش بهره مالکانه بر معادن (2800 میلیارد تومان)، انتشار 80 هزار میلیارد تومان انواع اوراق مالی و..... همه از جمله مواردی است که به طور مستقیم تاثیر بر بازار سرمایه داشته و البته بخش مهمی از آن تاثیر منفی بر بازار سهام دارد. البته از همه این اتفاقها مهتر، قیمت ارز در بودجه و نرخ ارز در بازار آزاد است. قیمت ارز 4200 تومانی در بودجه رانت بسیاری را ایجاد میکند و این کار میتواند بر مهمترین کارکرد و عملکرد بازار سرمایه تامین مالی از طریق بازار سرمایه تاثیر منفی داشته باشد.
پیامد آن میزان جذب سرمایه به بازار سهام بسیار دستخوش تغییر و کاهش خواهد شد. به خصوص اینکه با وجود انتشار 80 هزار میلیارد تومان انواع اوراق مالی، بیشترین قسمت آن را بانکها موظف به بازخرید آن شدهاند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند در شرایط فعلی که هنوز جذب سرمایه به بازار سرمایه با نقصانهایی روبروست که بودجه 99 میتواند از اساس این روند را با مشکل روبرو کند.
عباسعلی حقانینسب کارشناس بازار سرمایه معتقد است تا زمانی که جذب سرمایه به بازار سرمایه تقویت نشده و افزایش پیدا نکرده است، صحبت از تامین مالی از طریق بازار سرمایه مانند کشیدن چک بیمحل است. باید بیشتر برای جذب سرمایه فعالیت کنیم.
او با اشاره به اینکه پیش از صحبت یا طرح موضوع در مورد تامین مالی از بازار سرمایه، باید به موضوع مهمتر یعنی جذب سرمایه به بازار سرمایه توجه کرد میگوید: تا زمانی که جذب سرمایه به بورس و بازار سرمایه اهمیت داده نشود، تبلیغ و گفتوگو در مورد تامین مالی از بازار سرمایه بیهوده است.
او دلایل این موضوع و اهمیت آن را اینگونه توضیح میدهد: در 40 سال گذشته به دلیل اینکه حداقل در 10-15 سال نخست پس از انقلاب بورس بسته شد و بار تامین مالی به دوش بازار پول یعنی بانکها بود، سبب شد بازار سرمایه سهم کمتری داشته و از اقتصاد به نوعی حذف شود. پس از راهاندازی بورس نیز هیچ سازوکار و زیرساختی برای جذب سرمایه در بازار سرمایه پیشبینی نشد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار پول از سادهترین شیوهها نیز برای جذب سرمایه استفاده کرده است گفت: زمانی که فردی برای گرفتن تسهیلات به بانک مراجعه میکند، بانک قول تسهیلات را به فرد میدهد و روال اداری طی میشود اما پیش از دریافت تسهیلات بانک با متقاضی رایزنی میکند که حساب جدید در شعبه باز کند، تراکنشهای مالی و پولی را از طریق همان شعبه انجام دهد و.... با این شیوه بانک پیش از اعطای تسهیلات، ابتدا از طریق همان متقاضی منابع جذب میکند سپس تسهیلات اعطا میکند. اما ما هرگز از این شیوه در بازار سرمایه استفاده نکردیم.
او اضافه میکند: راههای جذب سرمایه جدی در بازار سرمایه خیلی محدود است، شرکتی که پذیرش میشود، اوراق (مشارکت و خزانه) منتشر میشود، صندوق پروژه تعریف میشود، صندوق با درآمد ثابت تاسیس میشود و... اما هنوز هم جذب سرمایه به این بازار بسیار محدود و کم است.
حقانینسب با اشاره به اینکه ابزارها یکی از راههای جذب سرمایه یا تامین مالی هستند توضیح میدهد: در شرایط کنونی از دید من به عنوان کارشناس بازار سرمایه، جعبه ابزار بازار سرمایه کامل است و نیازی به ابزار جدید نیست. وقت زیادی برای طراحی و استاندارد سازی این ابزار صرف شده، ابزارهایی مانند پذیرش سهام جدید، اوراق بدهی، اوراق صکوک، سلف، سلف موازی و.... را تصویب و استفاده شده و تا حدودی میتوان گفت بیش از حد نیاز هم بوده اما در مورد جذب سرمایه کار خاصی انجام نشده است.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه برای جذب سرمایه کار خیلی جدی یا مشخصی انجام نشده، گفت: در مورد جذب سرمایه حتی یک تبلغ ساده برای این کار وجود ندارد، در مورد صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، سبدهای سرمایهگذاری و... که در واقع ابزار جذب و جمعآوری سرمایه هستندکار خاصی انجام نشده است.
او اضافه میکند: در حال حاضر بیش از 98 درصد پسانداز و ثروت مردم در خارج از بازار سرمایه جذب شده و فقط کمتر از 2 درصد آن به بازار سرمایه راه پیدا کرده است. این اعداد نشان میدهد که ما تا به امروز راه درستی را برای جذب سرمایه انجام ندادهایم. سبد سرمایهگذاری اختصاصی و صندوقهای سرمایهگذاری که سرمایه را در شرکتهای تولید در بورس سرمایهگذاری میکنند بهترین راه جذب سرمایه است. به نظر میرسد ابزارهای جذب سرمایه بیش از تامین مالی بازار سرمایه ضعیف و ناشناخته است.
ارسال نظر