حجت الله صیدی مدیرعامل بانک صادرات در گفتگو با مستقل آنلاین:
فروپاشی اقتصاد ایران محال است
قطعاً اقتصاد مقاومتی به واسطه جایگاه رهبری که خط مشیهای کلی را تعیین میکنند یک راهبرد است. در این رابطه هم به نظر بنده کار هوشمندانهای صورت گرفت. البته ایشان حدود 10 سال قبل رهبری برای اولین بار از تعبیر اقتصاد مقاومتی استفاده کردند و بعد در سخنرانی که سال 90/ 91 در مشهد ایراد کردند مولفههای اقتصاد مقاومتی را بیان کردند که وقتی متن دقیق را مطالعه کردم متوجه شدم که یک متن بسیار دقیقی است که هوشمندانه روی آن کار شده است و رهبری انقلاب هم آنرا بیان فرمودند.
به بهانه بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی کشور به سراغ دکتر حجت الله صیدی کارشناس حوزه اقتصاد و مدیرعامل بانک صادرات رفتیم تا ضمن شنیدن تحلیل ایشان نسبت به وضعیت اقتصادی کشور به ارائه راهکارهایی برای برونرفت از شرایط فعلی بپردازیم.
به نظر بنده ما باید در این دو زمینه خودمان را تقویت کنیم. یعنی کانالهای فروش نفتمان را تقویت کنیم همان طوریکه در دوره اصلاحات به درستی بحث صندوق ذخیره ارزی تعریف و قرار شد پول فروش نفت وارد بودجه عمومی کشور نشود و کم کم کشور و دولت به پول فروش نفت متکی نباشند. اما متاسفانه بعدتر در این رابطه دچار انحراف شدیم ولی از دولت روحانی این رویه اصلاح شد.
بنابراین هم چشم پوشی از فروش نفت خام برای تامین بودجه و هم افزایش تولید ناخالص داخلی در کنار صادرات محصولات غیرنفتی از مهمترین راه حلها برای به حداقل رساندن فشارهای اقتصادی است.
+درباره انتخابات 2020 که ماه اکتبر سال آینده برگزار میشود در یک سال باقی مانده چه باید کرد؟ چگونه میتوان مقاومت کرد تا به فروپاشی اقتصادی نرسیم؟
ما اگر بخواهیم از انتخابات 2020 انتظار معجزه داشته باشیم- که حتی بر فرض اگر هم اینگونه باشد- خودش یک پروسه چندساله است.
اما اگر بگویید در این شرایط اقتصاد ما فرو خواهد پاشید قطعاً اینگونه نخواهد بود. همانطوریکه در بخش نظامی و دفاعی به دستاوردهای خوبی رسیدهایم، با همت ژنرالهای اقتصادیمان میتوانیم از مرحله فشارها به سلامت عبور کنیم.
بنابراین آمریکا و ترامپ آرزوی فروپاشی اقتصادی ایران را به گور خواهند برد. چون زیرساختهای اقتصادی کشور ما بسیار قوی است. ما تاکنون دو-سه بحران را بعد از خروج آمریکا و ترامپ از برجام از سر گذراندیم. صادرات کشور همچنان ادامه دارد. بسیاری از صنایع را بعد از قطع امید از اروپاییها یا شرکای خودمان مانند "چین و روسیه" با کیفیتی بالا راه اندازی کردیم. مانند فازهای پارس جنوبی که در همین دوره بیست و چهارماهه اخیر به بهره برداری رسید یا پالایشگاه ستاره خلیج فارس که کار بسیار بزرگی بود و به بهره برداری رسید.
در بخش فولاد در همین تحریمها کارهای خیلی بزرگی انجام شد. بطوریکه اخیراً چند کارخانه پتروشیمی یا به بهره برداری رسیدند یا در آماده بهره برداری هستند. بنابراین قطع به یقین هیچ وقت فروپاشی اقتصادی در کشور ما اتفاق نخواهد افتاد.
در جنگ هشت ساله هم کشورها پشت صدام و عراق بودند. اما حتی در آن شرایط هم جشنواره فیلم فجر ما و روزنامه تعطیل نشد. البته خیلی سخت بود و دولت با هفت میلیارد دلار کشور را اداره میکرد ولی هیچ وقت فرونپاشید. مردم بار سنگینی را روی دوش خود احساس میکنند ولی فروپاشی مطلقاً اتفاق نخواهد افتاد.
+اگر آمریکاییها به هدف خود که همان به صفر رساندن فروش نفت ایران است دست پیدا کنند در آن مرحله چه پیشنهادی دارید؟
مگر درآمد فروش روزی یک یا دو میلیون بشکه نفت در مقایسه با کل تولید ناخالص داخلی ماچقدر خواهد بود؟ همین الان اگر اجازه بدهند ما کل تولید نفتمان را بفروشیم (البته ما هیچ وقت این کار را نخواهیم کرد) و30 میلیارد دلار هم به درآمد کشورمان اضافه شود در مقایسه با 450 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی عددی نیست که بخواهد ما را به فروپاشی اقتصادی بکشاند. یعنی حتی اگر فروش نفت ما به عدد صفر هم برسد اتفاقی نخواهد افتاد.
+درباره نخستین جنگ علنی اقتصادی ایران با آمریکا به نظر شما آیا اقتصاد مقاومتی در حد شعار است یا واقعاً میتواند به عنوان یک راهبرد استراتژیک در این جنگ به ما کمک کند؟!
قطعاً اقتصاد مقاومتی به واسطه جایگاه رهبری که خط مشیهای کلی را تعیین میکنند یک راهبرد است. در این رابطه هم به نظر بنده کار هوشمندانهای صورت گرفت. البته ایشان حدود 10 سال قبل رهبری برای اولین بار از تعبیر اقتصاد مقاومتی استفاده کردند و بعد در سخنرانی که سال 90/ 91 در مشهد ایراد کردند مولفههای اقتصاد مقاومتی را بیان کردند که وقتی متن دقیق را مطالعه کردم متوجه شدم که یک متن بسیار دقیقی است که هوشمندانه روی آن کار شده است و رهبری انقلاب هم آنرا بیان فرمودند. بعد از آنهم سال 92 سیاست کلی نظام از طریق مرحوم هاشمی ابلاغ شد که ما میبینیم این موضوع تنها نسخه پیشرفت ایران است.
همانطوریکه مستحضرید عناوین به طور عمومی یک معنی میدهند اما به صورت تخصصی بستگی دارند به محتوا. معمولا هم عنوان به طور کلی ممکن است گویا نباشد بنابراین باید آنرا تشریح کرد.
همانطوریکه ما در بحث نظامی از مرحله دفاعی به مرحله بازدارندگی فعال رسیدهایم و این یک راهبرد بود. یعنی به جای اینکه ما فقط آنقدر قوی باشیم – مثل زمان جنگ- که بتوانیم فقط از خودمان دفاع کنیم و اجازه ندهیم دشمن یک سانتی متر از خاک کشورمان را اشغال کند، رسیدهایم به جایی که دشمن دیگر هوس نکند به کشور حمله کند، که گواه ادعای من را هم طی ماههای اخیر به طور تناوب دیده و شنیدهایم.
در اقتصاد هم باید به این مرحله میرسیدیم. با توجه به رویکرد نظام جمهوری اسلامی و اهدافی که برای آن در نظر گرفته شده ما در جایگاهی هستیم که به راحتی قابل هضم برای کشورهای بزرگ نیست. بنابراین برای اینکه به این رویکرد ضربه بزنند یا مانع شوند فشارهای اقتصادی را تشدید میکنند تا نگذارند نظام در مسیری که برای خودش تعیین کرده است پیش برود.
از جنبه دیگر فارغ از اینکه فشاری هست یا نیست ما نیاز داریم تا اقتصادمان رشد کند، بالنده شود و استقلالمان که شعار مهم کشورمان است همچنان حفظ شود.
در این راستا باید یک راهبردی تعریف میشد که از این دو منظر "اقتصاد مقاومتی" تعریف شد و به نظر من رویکرد درستی هم بود. اجرای اقتصاد مقاومتی باعث میشود که هم اقتصادمان فارغ از اینکه محدودیتی هست یا نه پیشرفت کند و هم باعث میشود که فشار تهدیدها به حداقل ممکن برسد.
+در حال حاضر در بحرانیترین وضعیت اقتصادی کشور هستیم و فروش نفت ما 80%کاهش پیدا کرده است. به نظر شما چگونه میتوانیم پیروز شویم و از این مرحله عبور کنیم؟
این موضوع نسخه یک خطی ندارد و به نظر بنده رویکردی که در این مرحله دولت و نظام در پیش گرفتهاند رویکرد درستی است.
در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اتفاقاً به این موضوع اشاره شده که ما باید برای فروش نفت مشتریهای راهبردی داشته باشیم. خوشبختانه کشور در این زمینه با تمام محدودیتهای موجود، با این مشتریهای راهبردی کشور در حال تعامل است و نفت ما هم از کانالهای خاصی به دست این مشتریها میرسد. بنابراین بخشی از نفت اینگونه به فروش میرود اما نه به آن میزان که کفاف خرج دولت و کشور را بدهد.
دومین راه حل که راهبردیتر است نه تاکتیکی، قطع یا کاهش وابستگی به نفت است که در این رابطه هم کارهای بزرگی شده است. بطوریکه هم اکنون ما از محل صادرات غیرنفتی مانند محصولات پتروشیمی، سنگ آهن، فولاد و یا مواد غذایی... این کمبود عدم فروش نفت را جبران میکنیم.
همانطوریکه مستحضرید عناوین به طور عمومی یک معنی میدهند اما به صورت تخصصی بستگی دارند به محتوا. معمولا هم عنوان به طور کلی ممکن است گویا نباشد بنابراین باید آنرا تشریح کرد.
همانطوریکه ما در بحث نظامی از مرحله دفاعی به مرحله بازدارندگی فعال رسیدهایم و این یک راهبرد بود. یعنی به جای اینکه ما فقط آنقدر قوی باشیم – مثل زمان جنگ- که بتوانیم فقط از خودمان دفاع کنیم و اجازه ندهیم دشمن یک سانتی متر از خاک کشورمان را اشغال کند، رسیدهایم به جایی که دشمن دیگر هوس نکند به کشور حمله کند، که گواه ادعای من را هم طی ماههای اخیر به طور تناوب دیده و شنیدهایم.
در اقتصاد هم باید به این مرحله میرسیدیم. با توجه به رویکرد نظام جمهوری اسلامی و اهدافی که برای آن در نظر گرفته شده ما در جایگاهی هستیم که به راحتی قابل هضم برای کشورهای بزرگ نیست. بنابراین برای اینکه به این رویکرد ضربه بزنند یا مانع شوند فشارهای اقتصادی را تشدید میکنند تا نگذارند نظام در مسیری که برای خودش تعیین کرده است پیش برود.
از جنبه دیگر فارغ از اینکه فشاری هست یا نیست ما نیاز داریم تا اقتصادمان رشد کند، بالنده شود و استقلالمان که شعار مهم کشورمان است همچنان حفظ شود.
در این راستا باید یک راهبردی تعریف میشد که از این دو منظر "اقتصاد مقاومتی" تعریف شد و به نظر من رویکرد درستی هم بود. اجرای اقتصاد مقاومتی باعث میشود که هم اقتصادمان فارغ از اینکه محدودیتی هست یا نه پیشرفت کند و هم باعث میشود که فشار تهدیدها به حداقل ممکن برسد.
+در حال حاضر در بحرانیترین وضعیت اقتصادی کشور هستیم و فروش نفت ما 80%کاهش پیدا کرده است. به نظر شما چگونه میتوانیم پیروز شویم و از این مرحله عبور کنیم؟
این موضوع نسخه یک خطی ندارد و به نظر بنده رویکردی که در این مرحله دولت و نظام در پیش گرفتهاند رویکرد درستی است.
در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اتفاقاً به این موضوع اشاره شده که ما باید برای فروش نفت مشتریهای راهبردی داشته باشیم. خوشبختانه کشور در این زمینه با تمام محدودیتهای موجود، با این مشتریهای راهبردی کشور در حال تعامل است و نفت ما هم از کانالهای خاصی به دست این مشتریها میرسد. بنابراین بخشی از نفت اینگونه به فروش میرود اما نه به آن میزان که کفاف خرج دولت و کشور را بدهد.
دومین راه حل که راهبردیتر است نه تاکتیکی، قطع یا کاهش وابستگی به نفت است که در این رابطه هم کارهای بزرگی شده است. بطوریکه هم اکنون ما از محل صادرات غیرنفتی مانند محصولات پتروشیمی، سنگ آهن، فولاد و یا مواد غذایی... این کمبود عدم فروش نفت را جبران میکنیم.
به نظر بنده ما باید در این دو زمینه خودمان را تقویت کنیم. یعنی کانالهای فروش نفتمان را تقویت کنیم همان طوریکه در دوره اصلاحات به درستی بحث صندوق ذخیره ارزی تعریف و قرار شد پول فروش نفت وارد بودجه عمومی کشور نشود و کم کم کشور و دولت به پول فروش نفت متکی نباشند. اما متاسفانه بعدتر در این رابطه دچار انحراف شدیم ولی از دولت روحانی این رویه اصلاح شد.
بنابراین هم چشم پوشی از فروش نفت خام برای تامین بودجه و هم افزایش تولید ناخالص داخلی در کنار صادرات محصولات غیرنفتی از مهمترین راه حلها برای به حداقل رساندن فشارهای اقتصادی است.
+درباره انتخابات 2020 که ماه اکتبر سال آینده برگزار میشود در یک سال باقی مانده چه باید کرد؟ چگونه میتوان مقاومت کرد تا به فروپاشی اقتصادی نرسیم؟
ما اگر بخواهیم از انتخابات 2020 انتظار معجزه داشته باشیم- که حتی بر فرض اگر هم اینگونه باشد- خودش یک پروسه چندساله است.
اما اگر بگویید در این شرایط اقتصاد ما فرو خواهد پاشید قطعاً اینگونه نخواهد بود. همانطوریکه در بخش نظامی و دفاعی به دستاوردهای خوبی رسیدهایم، با همت ژنرالهای اقتصادیمان میتوانیم از مرحله فشارها به سلامت عبور کنیم.
بنابراین آمریکا و ترامپ آرزوی فروپاشی اقتصادی ایران را به گور خواهند برد. چون زیرساختهای اقتصادی کشور ما بسیار قوی است. ما تاکنون دو-سه بحران را بعد از خروج آمریکا و ترامپ از برجام از سر گذراندیم. صادرات کشور همچنان ادامه دارد. بسیاری از صنایع را بعد از قطع امید از اروپاییها یا شرکای خودمان مانند "چین و روسیه" با کیفیتی بالا راه اندازی کردیم. مانند فازهای پارس جنوبی که در همین دوره بیست و چهارماهه اخیر به بهره برداری رسید یا پالایشگاه ستاره خلیج فارس که کار بسیار بزرگی بود و به بهره برداری رسید.
در بخش فولاد در همین تحریمها کارهای خیلی بزرگی انجام شد. بطوریکه اخیراً چند کارخانه پتروشیمی یا به بهره برداری رسیدند یا در آماده بهره برداری هستند. بنابراین قطع به یقین هیچ وقت فروپاشی اقتصادی در کشور ما اتفاق نخواهد افتاد.
در جنگ هشت ساله هم کشورها پشت صدام و عراق بودند. اما حتی در آن شرایط هم جشنواره فیلم فجر ما و روزنامه تعطیل نشد. البته خیلی سخت بود و دولت با هفت میلیارد دلار کشور را اداره میکرد ولی هیچ وقت فرونپاشید. مردم بار سنگینی را روی دوش خود احساس میکنند ولی فروپاشی مطلقاً اتفاق نخواهد افتاد.
+اگر آمریکاییها به هدف خود که همان به صفر رساندن فروش نفت ایران است دست پیدا کنند در آن مرحله چه پیشنهادی دارید؟
مگر درآمد فروش روزی یک یا دو میلیون بشکه نفت در مقایسه با کل تولید ناخالص داخلی ماچقدر خواهد بود؟ همین الان اگر اجازه بدهند ما کل تولید نفتمان را بفروشیم (البته ما هیچ وقت این کار را نخواهیم کرد) و30 میلیارد دلار هم به درآمد کشورمان اضافه شود در مقایسه با 450 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی عددی نیست که بخواهد ما را به فروپاشی اقتصادی بکشاند. یعنی حتی اگر فروش نفت ما به عدد صفر هم برسد اتفاقی نخواهد افتاد.
ارسال نظر