سناریوهایی برای خودرو با بازگشت ترامپ

فرجام «خودرو» با ترامپ می رسد.

سناریوهایی برای خودرو با بازگشت ترامپ

تحریم‌های ترامپ با وجود آنکه موجب تعطیلی و بیکاری گسترده در خودروسازی ایران نشد (که البته یکی از دلایل اصلی آن، حمایت بی‌چون و چرای دولت از این صنعت است)، اما این صنعت را از عرصه جهانی کنار گذاشت و به نوعی آن را به صنعتی جزیره‌ای تبدیل کرد.

دونالد ترامپ پس از چهارسال دوری، بار دیگر در ژانویه ۲۰۲۵ راهی کاخ سفید خواهد شد؛ اتفاقی هزاران کیلومتر آن طرف‌تر از ایران که در حالت عادی نباید خودروسازی کشور را تحت‌تاثیر قرار دهد، اما خواهد داد.

سال‌هاست، این موضوع که چه کسی رئیس‌جمهور ایالات‌متحده شود، برای ایرانی‌ها –چه دولتمردان و چه شهروندان- از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا تنش سیاسی که از چهاردهه پیش بین دو کشور ایجاد شده، همچنان ادامه دارد و «ایران» همواره یکی از محورهای اصلی سیاست خارجه روسای‌جمهور آمریکا بوده و هست.

«خودروسازی» در این سال‌ها همواره یکی از بخش‌های تاثیر‌پذیر از تنش سیاسی بین ایران و آمریکا بوده و طی بیش از یک‌دهه گذشته تحت‌تاثیر تحریم‌های مستقیم و غیرمستقیم ایالات‌متحده قرار گرفته است.

تاثیرات حضور دوباره ترامپ در کاخ‌سفید، زمانی بیشتر روشن می‌شود که وی سال ۲۰۱۸ رسما از برجام خارج شد. ترامپ آن شب ضمن اعلام خروج کشورش از توافق هسته‌ای برجام، از اعمال تحریم‌هایی سنگین علیه ایران خبر داد و تاکید کرد خودروسازی اولین بخشی است که تحریم خواهد شد.

قرار گرفتن خودرو در سرلیست تحریم‌ها، به‌وضوح نشان می‌داد دولت ترامپ به اهمیت بسیار بالای خودروسازی در ایران واقف است و با توجه به نقش آن در تولید ناخالص داخلی و حساسیت اجتماعی بالا، این صنعت را گزینه نخست تحریم‌های سخت و سنگین خود قرار داد.

در واقع دولت ترامپ، می‌دانست که خودروسازی نقش فوق‌العاده‌ای در اشتغال صنعتی ایران دارد و شهروندان نیز حساسیت بالایی نسبت به کمیت و کیفیت این صنعت دارند. از همین‌رو، در شروع تحریم‌ها دست روی خودروسازی گذاشت تا با زمین‌گیر کردن این صنعت، ضربه‌ای بزرگ به اشتغال ایران بزند و زمینه‌ساز نارضایتی‌های اجتماعی شود.

تحریم‌های دولت ترامپ علیه خودروسازی سه‌ماه پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و برجام اعمال شد و ضربه سختی به این صنعت زد. نخستین ضربه تحریم‌ها به خودروسازی ایران، خروج شرکت‌های خارجی از کشور بود؛ شرکت‌هایی که پس از امضای برجام راهی ایران شدند و برخی از آنها مانند رنو قصد داشتند فعالیت مستقلی را در کشور راه بیندازند.

علاوه بر اینها، بیشتر خودروسازانی نیز که با بخش خصوصی ایران همکاری می‌کردند، چمدان‌هایشان را بستند و رفتند؛ از جمله بی‌وای‌دی که حالا یکی از بزرگان خودروسازی دنیا در حوزه محصولات برقی به شمار می‌رود.

ضربه سهمگین بعدی تحریم‌های ترامپ این بود که در پی آن ارتباط خودروسازان و قطعه‌سازان ایران با شرکت‌های تامین‌کننده اصلی قطعات و مواد اولیه تقریبا قطع شد. این اتفاق، هم بر کمیت و هم بر کیفیت تولید خودروسازی ایران تاثیر مهمی گذاشت، به نحوی که تیراژ خودروسازان در سال ۹۷ (سال نخست تحریم‌های ترامپ) نسبت به سال ۹۶ (سال طلایی برجام) ۴۰‌درصد افت کرد.

همچنین کیفیت خودروها، هم به گواه آمار و هم به گفته مشتریان، افت محسوسی را تجربه کرد. هرچند با گذشت زمان، خودروسازان و قطعه‌سازان توانستند از شوک ابتدایی تحریم‌ها خارج شوند، اما هرگز به دوران طلایی برجام بازنگشتند؛ نشان به آن نشان که تولید خودرو با گذشت شش‌سال از تحریم‌ها هنوز از یک‌میلیون و ۳۵۰‌هزار دستگاه بالاتر نرفته است.

خودروسازان و قطعه‌سازان کشور حدفاصل خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم، تا توانستند، مواد اولیه و قطعات ذخیره کردند، اما بعد از تحریم‌ها مجبور شدند سراغ تامین‌کنندگان درجه دو و سه چینی بروند و با پرداخت هزینه دور زدن تحریم، قطعات موردنیازشان را تامین کنند.

بنابراین، تحریم‌های دولت ترامپ علیه خودروسازی ایران، ضمن دور کردن آن از تکنولوژی و فناوری روز دنیا، سبب توقف نسبی توسعه این صنعت و همچنین افت تولید و کیفیت محصولات شد. خودروسازی البته از تحریم‌های غیر‌خودرویی دولت ترامپ نیز در امان نماند، چه آنکه مثلا قطع نقل و انتقال رسمی پول سبب شد خودروسازان و قطعه‌سازان راه پیچیده و پرهزینه‌ای را برای تامین اجناس موردنیازشان طی کنند.

در کنار اینها، بازار خودرو نیز علاوه بر آسیب ناشی از افت تولید، از محل ممنوع شدن واردات هم ضربه خورد؛ ممنوعیتی که آن نیز در نتیجه تحریم بود. دولت پس از تحریم‌های ترامپ تصمیم گرفت واردات بسیاری از کالاها را در راستای مدیریت منابع ارزی، ممنوع کند و خودرو نیز یکی از آنها بود.

به هر حال، خودروسازی ایران هرچند با وجود تحریم‌های سنگین دولت ترامپ، همچنان نفس می‌کشد و بحران خاصی از منظر اشتغال و تعطیلی کارخانه‌ها را تجربه نکرد، اما سال‌ها از جهان خودرو دور شد و در حال حاضر محصولاتی عرضه می‌کند که نه‌تنها قابلیت صادرات ندارند، بلکه مشتریان داخلی نیز نسبت به قیمت و کیفیت این خودروها شاکی هستند.

بنابراین، تحریم‌های ترامپ با وجود آنکه موجب تعطیلی و بیکاری گسترده در خودروسازی ایران نشد (که البته یکی از دلایل اصلی آن، حمایت بی‌چون و چرای دولت از این صنعت است)، اما این صنعت را از عرصه جهانی کنار گذاشت و به نوعی آن را به صنعتی جزیره‌ای تبدیل کرد.

پس از آنکه ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ مغلوب جو بایدن شد، این امیدواری شکل گرفت که برجام احیا شود و خودروسازی نیز به روزهای طلایی سال‌های ۹۴ تا ۹۶ بازگردد.

دولت بایدن هرچند به واسطه روزنه‌هایی که برای فروش نفت ایران باز گذاشت، غیرمستقیم به بهبود شرایط تولید در خودروسازی کشور نیز کمک کرد، اما چون موفق به احیای برجام نشد، صنعت خودروی کشور همچنان در تحریم‌ها گرفتار ماند و تنها کمی راه تنفسش باز شد.حالا ترامپ بازگشته و بازگشت وی، این پرسش را ایجاد کرده که سرنوشت صنعت و بازار خودروی ایران در چهار سال آینده چه خواهد شد؟

سناریوی منفی

با توجه به رفتارهای ترامپ در دولت نخست وی، یکی از سناریوهایی که ممکن است با بازگشتش به کاخ‌سفید رخ دهد، اعمال فشار حداکثری و تشدید تحریم علیه ایران است.

اگر ترامپ چنین سیاستی را در پیش بگیرد، در درجه نخست به فروش نفت ایران ضربه خواهد زد؛ اتفاقی که به خودروسازی نیز آسیب بزرگی می‌زند. در حال حاضر به لطف سیاست کالا در برابر نفت، خودروسازان و قطعه‌سازان ایرانی می‌توانند اجناس موردنیاز خود را (فارغ از اینکه ممکن است کیفیت مناسبی نداشته باشند) تامین کنند.

اگر ترامپ روند فعلی فروش نفت را به هم بزند و مانند بایدن اجازه ندهد شیر فروش نفت ایران تا حدی باز بماند، آنگاه کشور با چالشی جدی‌تر از حالا در مساله تامین ارز مواجه خواهد شد و خودروسازان و قطعه‌سازان نمی‌توانند با سرعت فعلی تامین جنس کنند.

بنابراین تولید افت سنگینی را تجربه خواهد کرد و اثر آن بر بازار، خود را در قالب رشد قیمت نشان می‌دهد. در این سناریو جایی برای واردات خودرو نیز احتمالا نیست، چون وقتی ارز برای تولید نباشد، برای واردات هم نخواهد بود.

نتیجه چنین سناریویی، افت سنگین تولید، تعدیل نیرو (حداقل در بخش خصوصی)، کمبود خودرو در بازار، رشد قیمت، افت بیش از پیش کیفیت و تشدید نارضایتی مشتریان است. 

از طرفی، فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران ممکن است اندک شرکت‌های خودروساز و تامین‌کننده‌ای را که بیشتر چینی هستند، ‌‌از ادامه همکاری با خودروسازی کشور بازدارد. این اتفاق، ضربه محکم دیگری بر پیکره خودروسازی ایران وارد خواهد کرد که شاید حداقل به این زودی‌ها قابل جبران نباشد.

هرچند ممکن است برخی بگویند خودروسازی ایران می‌تواند با داخلی‌سازی قطعات، مانع رخ‌دادن چنین اتفاقی شود، اما تجربه نهضت داخلی‌سازی (پس از تحریم‌های دولت ترامپ در سال ۹۷) نشان می‌دهد نمی‌توان چندان به این ماجرا دل خوش کرد و امیدوار بود. از طرفی، هرچقدر هم داخلی‌سازی انجام شود، باز هم بخشی از قطعات امکان و صرفه اقتصادی لازم برای داخلی‌سازی را ندارند و راهی جز واردات آنها نیست.

سناریوی مثبت

اگر خوش‌بینانه فکر کنیم و آینده‌ای روشن را برای روابط ایران و آمریکا در نظر بگیریم، خودروسازی ایران ضمن خروج از شرایط جزیره‌ای فعلی، حتی می‌تواند به توسعه واقعی نیز فکر کند. سناریوی خوش‌بینانه این است که ترامپ به وعده توافق با ایران عمل کند و تحریم‌ها را بردارد.

چنین توافقی، علاوه بر اینکه صنعت خودروی ایران را از شرایط کمی و کیفی فعلی نجات می‌دهد، راه را برای حضور خودروسازان خارجی در کشور باز خواهد کرد. حضور خارجی‌ها در خودروسازی ایران می‌تواند، هم در قالب مشارکت با شرکت‌های داخلی باشد، هم حضور مستقل آنها و هم ترکیبی از هر دو.

از طرفی، وقتی ایران در فروش نفت و نقل و انتقال پول آزاد باشد، در کنار رشد کمی و کیفی تولید، واردات نیز در مسیری منطقی انجام خواهد شد، بنابراین رقابتی نزدیک در بازار خودروی کشور شکل می‌گیرد که خروجی آن، رشد کیفیت و کاهش قیمت به نفع مشتریان است.

چینی‌ها چه می‌شوند؟

با توجه به نقش مهمی که چینی‌ها در خودروسازی ایران پس از تحریم‌های دولت ترامپ بازی کردند و می‌کنند، به نظر می‌رسد رفتار آنها در آینده (با توجه به سیاستی که ترامپ در قبال ایران به کار خواهد برد) نقش بسیار مهم و محوری در این صنعت بزرگ کشور خواهد داشت.

پس از تحریم‌های هسته‌ای در اواخر سال ۹۰ شمسی، حضور جدی و پررنگ چینی‌ها در خودروسازی ایران شکل گرفت. در واقع چینی‌ها با استفاده از خلأ اروپایی‌ها به‌خصوص پژو در ایران، جای پای خود را در صنعت خودروی کشور سفت کردند و ضمن در اختیار گرفتن بخش خصوصی، به بخش دولتی صنعت خودرو نیز راه یافتند. در آن دوران حتی بی‌وای‌دی نیز که البته آن روزها جلال و جبروت امروز را نداشت، به ایران آمد و همکار بخش خصوصی شد.

تحریم‌های دولت ترامپ اما آنقدر سخت و سنگین بود که حتی برخی خودروسازان چینی حاضر در ایران از جمله همین بی‌وای‌دی، هاوال و FAW نیز مجبور به ترک کشور شدند و تنها شرکت‌هایی مانند چری ماندند؛ آن هم با فعالیتی محدود.

پس از رفتن ترامپ و آمدن بایدن، به‌تدریج عرصه حضور و فعالیت چینی‌ها در خودروسازی ایران فراخ‌تر شد، چون چین در ازای پول نفت ایران، کالا از جمله قطعات خودرو به کشور می‌داد (و می‌دهد). این روند سبب شد بخش خصوصی در سال گذشته به رکورد تولید بالای ۳۰۰‌هزار دستگاه برسد و سهم خود را از بازار کشور از زیر ۱۰‌درصد در دوران نخست تحریم‌های ترامپ به ۲۳‌درصد افزایش دهد.

سیاست نفت در برابر کالای ایران و چین، به بهبود تولید در بدنه اصلی خودروسازی کشور نیز کمک کرد، چه آنکه ایران‌خودرو و سایپا توانستند با کمک قطعات چینی تولید خود را در مقایسه با سال نخست تحریم‌های دولت ترامپ، بالا ببرند.

حالا با بازگشت ترامپ، رفتار آینده چینی‌ها در قبال خودروسازی ایران نیز مورد سوال است، چه آنکه بسته به سیاست وی در برابر ایران، چینی‌ها نیز رفتاری متفاوت را نشان خواهند داد. اگر سیاست ترامپ، فشار حداکثری و تشدید تحریم‌ها علیه ایران باشد، بعید نیست رفتار چینی‌ها نیز تغییر کند و سبب شود خودروسازی کشور به دوران سیاه سال ۹۷ برگردد و حتی شرایطی سخت‌تر از آن دوره را تجربه کند.

از آن سو اگر ترامپ دنبال توافق با ایران باشد و این توافق شکل بگیرد، روزهایی حتی طلایی‌تر از دوران برجام انتظار خودروسازی ایران را خواهد کشید و چینی‌ها نیز گستره حضورشان را وسیع‌تر می‌کنند.

منبع: دنیای اقتصاد

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها