چین، ایران را دور زد!
چین ایران را از کریدورها کنار گذاشت!
در ماههای اخیر اخبار مختلفی از دور زدن ایران در کریدورها و حذف ایران از مسیرهای بینالمللی منتشر شده است و حالا گزارش اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد چگونه چین، ایران را از پروژه یک کمربند و یک جاده کنار گذاشته و در عوض روی پاکستان سرمایهگذاری کرده است.
گزارشهای مختلف نشان میدهد که در سالهای گذشته بهخاطر کمکاری ایران در تکمیل کریدور شمال-جنوب، کریدورهای دیگری به وجود آمده است. در اصل حلقه مفقوده این کریدور، خط ریلی رشت ــ آستارا است و تعلل ایران در تکمیل این راه آهن باعث شده سهم ایران در ترانزیت منطقه کاهش یابد و کشورهای دیگر هم با توجه به امکانات و برنامهریزیهای خود، طراحی کریدورهای دیگری را در دستور کار خود قرار دهند.
برای مثال طرح ریلی-دریایی برای اتصال هند به خاورمیانه و اروپا قرار است از بندر بمبئی هند به بندر دوبی یا جبل علی امارات و از آنجا با خط آهن به ریاض، الحدیده، حیفا، بندر پیرائوس یونان و سپس بندر هامبورگ آلمان کشیده شود. موضوع قابل توجه در این خصوص برای ایران این است که این کریدور به طور واضح طرح کریدور شمال به جنوب ایران را دور زده و عملاً به عنوان پروژه ای جایگزین مطرح شده است.
ایران مزیت ژئوپولیتیکی خود را از دست داده است
همچنین طبق گزارشی که خبرگزاری یورونیوز منتشر کرده است، برخی از کارشناسان معتقدند کریدور شمال-جنوب میتواند نوعی مقابله جاهطلبانهتر با ابتکار کمربند و جاده چین باشد.
پیشتر هم گزارشهایی از کنار گذاشته شدن ایران از پروژه ابتکار کمربند و جاده یا همان یک جاده-یک کمربند چین منتشر شده بود. این پروژه، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۷۰ کشور جهان و سازمانهای بینالمللی و توسعهٔ دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است. اما در این طرح جدید هم، مسیر نزدیکتر بندر امام نادیده گرفته شده و ایران علیرغم توافق راهبردی که در بندر چابهار با هند و افغانستان داشته، مزیت ژئوپلیتیکی خود را از دست داده است.
در همین رابطه، روز گذشته در نهمین جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، محسن شریعتینیا، استاد دانشگاه شهید بهشتی و مدیر پروژه ابتکار کمربند و جاده، گفت که ابریشم مجموعهای از کریدورها است که ایران در آنها دور زده شده و این کریدورها از مسیرهای دیگری عبور میکنند. اما پژوهشها نشان میدهد کریدورها جنبه فرعی ابریشم حساب میشود و در اصل با ابریشم جهانی شدن زنجیره ارزش چینی مواجه هستیم که که یک زنجیره ارزش نسبتا جدید در اقتصاد سیاسی بینالملل است. زنجیره ارزش چینی کاملا در زنجیره ارزش اروپایی و آمریکایی تنیده است و این نقطهای است که ایران به مشکل خورده و نتوانسته در دهه اول در ابریشم مشارکت کند. اگر ابریشم مجموعهای از کریدورها بود یا یک پروژه زئوپلتیکی بود، ایران باید در کانون آن قرار میگرفت، اما حالا ایران کامل در حاشیه است.
جایگاه ایران کجاست؟
بخش دیگری از تحقیق مربوط به پروژه ابتکار کمربند و جاده و بررسی عملیاتی شدن جاده ابریشم در کشورهای همسایه است که در آن پاکستان، قزاقستان، امارات و مصر بررسی شدهاند. طبق گفتههای مدیر پروژه ابتکار کمربند-راه، پاکستان پرچمدار ابریشم است و این تقسیمبندی را بانک توسعه چین برای پاکستان نوشته که دگرگونی کل زیرساخت اقتصادی پاکستان را مدنظر قرار داده است تا اینکه مجموعهای از کریدورها در پاکستان احداث شود.
بنابراین بحث اصلی در کریدور اقتصادی چین و پاکستان (سیپک)، پیوند زدن پاکستان به زنجیره ارزش چینی و تنیدن آن در اقتصاد چین است. همچنین در حال حاضر قزاقستان بهعنوان هاب لجستیک و هاب انرژی برای اقتصاد چین عمل میکند.
شریعتینیا در پاسخ به این پرسش که «جایگاه ایران در این کریدور کجاست؟» نیز در این جلسه توضیحاتی را ارائه کرد. طبق گفتههای او اخیرا دولت چین گزارشی درباره نتایج ابریشم در دهه نخست ارائه کرد که در آن دو جا از ایران نام برده شده است؛ اولین مورد مشارکت ایران در توافق، پنجره واحد است که بین ایران و چین منعقد شده و دوم یک موافقتنامه میراث فرهنگی است که تقریبا یعنی هیچ. این در حالی است که در این گزارش حداقل ۱۰ بار از پاکستان نام برده شده و حتی به راهآهن آفریقا به عنوان یک موفقیت اشاره شده است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، مهمترین دلیل حاشیهنشینی ایران تحریم است. تحریم امکان تنیدن ایران را حتی در زنجیره ارزش چینی هم نمیدهد، چراکه این زنجیره و همچنین سیستم و ساختار بانکی آن، کاملا به زنجیرههای آمریکا و اروپا وابسته است. خروج چین از مشارکت و سرمایهگذاری در پروژههای نفتی ایران و نیز عدم توجه به بخشخصوصی برای حضور در این طرح، دو عامل دیگری است که منجر به در حاشیه ماندن ایران از این مگاپروژه شدهاست./ تجارت نیوز
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
ایران برای حاکمین آن میشودگفت تبدیل به یک معدن مواد خام اولیه است که آنرا استخراج وبه فروش می رسانند .برای حاکمین اینکشور ایران معنای یک دولت وملت رانمیدهد که نیازمند توسعه وپیشرفت باشد .
مملکتی که روی این لامذهبای چینی حساب باز کنه همینه