ائتلاف برای تشدید فشار اقتصادی به ایران در حال شکل‌گیری است؟

مستقل آن لاین / ترامپ در حالی خود را بی‌نیاز از تنگه هرمز و خلیج‌فارس نشان می‌دهد که نگاهی به استراتژی امنیت ملی آمریکانشان می‌دهد وی با این ابزار درصدد ائتلاف‌سازی برای تشدید فشار اقتصادی به ایران است.

ائتلاف برای تشدید فشار اقتصادی به ایران در حال شکل‌گیری است؟

آمریکایی‌ها طی هفته‌های اخیر نسبت به تحولات خلیج‌فارس و دریای عمان واکنش جدی که مدنظر شیوخ عرب بود را به نمایش نگذاشتند و مدام از کاهش اهمیت تنگه هرمز و جریان انرژی جهان گفته‌اند. دونالد ترامپ دست به آمار سازی زد و با ارائه آماری غلط، سایر کشورها را مسئول تأمین امنیت تنگه هرمز دانست.

دونالد ترامپ با تکرار این مواضع آمریکا در حساب توئیتری خود نوشت که کشورهای دیگر خودشان باید از کشتیرانی در خلیج‌فارس محافظت کنند. وی نوشته است: «چین ۹۱ درصد و ژاپن ۶۲ درصد نفت خود را از تنگه هرمز تأمین می‌کند و بسیاری دیگر از کشورها همچنین. پس، چرا ما برای سال‌های طولانی از خطوط کشتی‌رانی دیگر کشورها در ازای هیچ، محافظت می‌کنیم؟ همه این کشورها باید خودشان از کشتی‌هایشان در این مسیر خطرناک محافظت کنند. ما حتی احتیاج نداریم آنجا باشیم؛ چراکه بافاصله زیاد به بزرگ‌ترین تولیدکننده انرژی در جهان تبدیل‌شده‌ایم. درخواست آمریکا از ایران خیلی ساده است: نه سلاح هسته‌ای و نه حمایت بیشتر از تروریسم.»

ترامپ چند روز پیش هم به شبکه ان بی سی گفته بود: به بن سلمان زنگ زدم و گفتم عملیات نظامی هزینه دارد، پول بدهید. برخلاف بقیه کشورها که پول ندارند و ما باید برای همه‌چیز به آن‌ها کمک‌هزینه بدهیم، عربستان سعودی خریدار کلان محصولات آمریکایی است. این برای من معنایی دارد. تولیدکننده کلان شغل.

اما آماری که ترامپ درباره حجم نفت عبوری چین از تنگه هرمز ارائه داده، نادرست است. بر اساس آخرین آمار موجود، روسیه با تأمین ۱۶ درصد نفت چین در رده نخست تامین کنندگان نفت این کشور قرار دارد. پس از روسیه، عربستان با سهم ۱۲.۴ درصد، آنگولا ۱۰.۴ درصد، عراق ۹.۴ درصد، عمان ۷.۲ درصد، برزیل ۶.۸ درصد، ایران ۶.۳ درصد، کویت ۵ درصد، ونزوئلا ۲.۹ درصد، آمریکا ۲.۸ درصد، امارات ۲.۷ درصد در رده‌های بعدی قرار دارند. درمجموع باید گفت کمتر از ۴۳ درصد نفت وارداتی چین از تنگه هرمز عبور می‌کند که با توجه به واردات ۱۰.۲ میلیون بشکه‌ای نفت توسط چین، حدود ۴ میلیون بشکه نیازمندی این کشور از تنگه هرمز عبور می‌کند، رقمی که نصف رقم اعلامی ترامپ برای چین است.

هژمونی آمریکا و ترامپ

آمریکا از دیرباز همواره نقش هژمونی برای خود در نظر گرفته است؛ در هژمونی چیزی به‌عنوان منافع شخصی یا کشوری وجود ندارد و یک قدرت فراملی، با باز کردن چتری برای سایر کشورها که همسو با او هستند، امنیت آن‌ها را تأمین می‌کند. ازاین‌رو آمریکا هیچ‌گاه تنها به فکر منافع خود نیست بلکه برای خود یک مسئولیت بین‌المللی قائل است.

بر این اساس با طراحی قاعده‌ای، هم از منافع خود دفاع می‌کند و هم از منافع «متحدان» و «شرکا»؛ برخی کشورهای غربی، ژاپن، کره جنوبی و … جز متحدان واشنگتن طبقه بندی شده و کشورهایی مانند چین و هند در زمره شرکای وی قلمداد می‌شوند. آمریکا با تعریف چنین نقشی برای خود، امنیت متحدان و شرکا را به خود گره زده و با رهبری این کشورها، حمایت سیاسی آن‌ها را طلب کرده و این کشورها را با خود همراه می‌کند و آن‌ها نیز مجبور به پیروی از سیاست‌های بین‌المللی آمریکا هستند.

موضوع مهم‌تر دیگر آن است که نگاه آمریکا به خلیج‌فارس و تنگه هرمز از دو فاکتور «حساسیت» و «آسیب‌پذیری» تبعیت می‌کند. گرچه ترامپ می‌گوید میزان وابستگی این کشور به نفت خلیج‌فارس بسیار کاهش یافته و حتی قرار است طی چند سال آینده تبدیل به صادرکننده نفت شود که از این منظر، معتقد است آسیب‌پذیری از قطع جریان نفت خلیج‌فارس برای این کشور کمتر از سایر کشورهاست.

اما در شاخص «حساسیت» باید توجه داشت گرچه این کشور آسیب مستقیمی از ناامنی در خلیج‌فارس نمی‌بیند ولی با توجه به افزایش شدید قیمت نفت در اثر اختلال در تنگه هرمز، هزینه واردات نفت این کشور و خرید از فروشندگان نفت به همان میزان افزایش می‌یابد چراکه قیمت نفت، قیمتی جهانی است. در ساده‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین اتفاق بهای بنزین در این کشور با شوک بزرگی همراه خواهد شد که به ضرر امنیت ملی این کشور است.

حساسیت آمریکایی‌ها به قیمت بنزین به حدی بالاست که می‌تواند موفقیت یا شکست رئیس‌جمهور را به همراه داشته باشد و دقیقاً به همین دلیل است که وقتی قیمت بنزین در آمریکا افزایش پیدا کرد، ترامپ از عربستان خواست با افزایش تولید نفت، برای کاهش قیمت بنزین در آمریکا به وی کمک کند

استراتژی امنیت ملی یانکی‌ها

با توجه به موضوع هژمونی و شاخص حساسیت و آسیب‌پذیری آمریکا از تنگه هرمز، باید نگاهی به سند استراتژی امنیت ملی ترامپ داشت که در اوایل سال ۲۰۱۷ میلادی منتشر شد؛ در این سند حمایت از برتری انرژی به‌عنوان یکی از پایه‌های امنیت ملی مورد تأکید قرارگرفته و برای آمریکا این نقشه را طراحی کرده است که بر اساس آن، دولت این کشور باید به توسعه زیرساخت‌های انرژی متحدان و شرکای خود توجه ویژه‌ای داشته باشد تا آن‌ها از امنیت کافی و کامل در مقابل جریان انرژی برخوردار باشند.

این موارد به‌خوبی نشان می‌دهد کاخ سفید برخلاف آنکه می‌گوید تنگه هرمز برای آن اهمیتی ندارد، نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد؛ توئیت ترامپ که از چین و ژاپن به‌عنوان شریک و متحد خود خواسته است امنیت تنگه هرمز را بر عهده بگیرند از این موضوع مهم حکایت دارد که رئیس‌جمهوری آمریکا، سعی دارد با امنیتی کردن مسئله تنگه هرمز، ائتلافی را علیه ایران به‌عنوان ناقض امنیت انرژی جهان تشکیل دهد.

آمریکا به‌خوبی می‌داند متحدان و شرکای وی توانمندی لازم برای حفاظت از این آبراه را ندارند بنابراین در راستای هژمونی آمریکا، درصدد است این نکته را به آن‌ها گوشزد کند برای تداوم انرژی خود، چاره‌ای جز همراه شدن با این کشور ندارند و اگر بخواهند در تحریم‌های اقتصادی ایران، به دور زدن تحریم‌ها کمک کنند باید هزینه امنیت انرژی خود را تأمین کنند.

این پیام در حالی مخابره می‌شود که ترامپ تلاش بسیاری می‌کند تا ایران را پای میز مذاکره تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بکشاند و از سوی دیگر، به دنبال افزایش تحریم‌ها برای فشار به ایران است که این فشارهای اقتصادی، نیازمند همکاری و همراهی شرکایی مانند چین و هند است. در چنین وضعیتی، ترامپ قصد دارد هزینه مالی امنیت انرژی در خلیج‌فارس را از اعراب و به‌ویژه عربستان دریافت کند و متحدان و شرکای خود را هم برای دور جدید تحریم‌ها همراه خود کند تا در مسیر ائتلاف‌سازی علیه جمهوری اسلامی ایران، موفق‌تر باش

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها