جسد مثله خانم معلم پس از 3 سال پیدا نشد
مرد سالخورده که همسر سابقش را کشته بود در حالی با حکم قضایی به قصاص محکوم شد که با گذشت 3سال از این ماجرا هنوز اثری از جسد به دست نیامده است.
رسیدگی به این پرونده از دیماه سال ۹۷ به دنبال ناپدید شدن زن ۵۰ ساله ای به نام مریم که معلم بازنشسته بود آغاز شد .
به گزارش رکنا، برادر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: خواهرم از سال ۹۱ با مرد ۷۶ ساله ای به نام اکبر ازدواج کرده است. اما حالا چند روزی هست که خواهرهایم میگویند از مریم هیچ خبری ندارند.شوهرش نیز پاسخ قانع کننده ای به ما نمیدهد. میترسم بلایی سر خواهرم آمده باشد .
با این شکایت ماموران پلیس برای افشای راز ناپدید شدن زن میانسال به تکاپو افتاده اند و در نخستین گام از بررسیها به بازجویی از همسر وی پرداختند .
اکبر سعی داشت خودش را بی اطلاع از ماجرای ناپدید شدن همسرش نشان دهد اما وقتی روشن شد گوشی موبایل مریم در خانه او در منطقه افسریه و خانه پسرش آرش در منطقه پردیس آنتندهی داشته است لب به اعتراف گشود و به قتل همسر دومش اعتراف کرد .
اکبر گفت :من و مریم از سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم اما مدام با هم اختلاف داشتیم و به همین خاطر چندبار از هم جدا شدیم. اما آخرین بار او به خانه ام آمده بود که با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم . سپس جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم. ما جسد را در چند کیسه پلاستیکی جاسازی کردیم و در درهای در خارج از شهر رها کردیم.
به دنبال اظهارات مرد سالخورده ،پسرش تحت بازجویی قرار گرفته اما مدعی شد هیچ دستی در این ماجرا نداشته است . این در حالی بود که ماموران پلیس نتوانستند هیچ اثری از جسد مثله شده مریم به دست بیاورند .
درحالیکه سه سال از این ماجرا گذشته بود برای اکبر به اتهام قتل ،جنایت بر میت و سرقت کارت عابربانک مقتول و برای پسرش به اتهام سرقت و اخفاء ادله جرم کیفرخواست صادر و پروندهشان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند .
در ابتدای جلسه برادر و چهار خواهر مریم درخواست قصاص را مطرح کردند .
برادر قربانی وقتی پشت تریبون قرار گرفت گفت: اکبر مطلع بود خواهرم به تازگی بازنشست شده و سنواتش را گرفته است .او خواهرم را اغفال کرد و به خانه اش کشاند و با همدستی پسرش اوراکشت. ما حاضر به گذشت نیستیم و برای او تقاضای قصاص داریم .
سپس وکیل اولیای دم روبروی قضات ایستاد و گفت :بررسی ها نشان می دهند روزی که مریم ناپدید شده اکبر و پسرش تماس های طولانی مدت با یکدیگر داشته اند .اکبر در بازجوییها گفته است مریم خودش کارت عابر بانکش را چند ماه قبل به او داده بود. اما این در حالیست که شواهد نشان میدهد مریم یک هفته قبل از ناپدید شدنش، خودش از کارت عابر بانکش استفاده کرده است.
وی ادامه داد: اکبر مرد سالخورده ای است که نمیتواند به تنهایی مرتکب قتل شده باشد و جسد را مثله کند .به نظر می رسد او به خاطر پسرش قتل و جنایت بر میت را گردن گرفته است.اما شک ندارم اکبر و پسرش هر دو در این قتل دست داشته اند و حالا برای هر دو آنها به اتهام مباشرت در جنایت اشد مجازات می خواهم.
سپس متهم سالخورده روبه روی قضات ایستاد و قتل را گردن نگرفت.
و ی گفت :من مریم سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم اما مدتی بعد از هم جدا شدیم .ما در ۶ سال زندگی مشترک دو بار عقد کردیم و دوبار از یکدیگر جدا شدیم .چند بار هم در این مدت او را صیغه کرده بودم.آخرین بار در حالی که او صیغه من بود به خانهمان آمد. من بیرون رفته بودم که با من تماس گرفت و گفت می خواهد به خانه اش برگردد.من به او اصرار کردم تا برگشتن من صبر کند اما قبول نکرد. همسایهها میگفتند او سوار یک پراید شده و از خانه بیرون رفته است .بعد از آن روز دیگر خبری از او نداشتم و نمیدانم چطور ناپدید شده است.
قاضی گفت :چرا کارت عابر بانک همسر سابقت دست تو بود ؟
متهم گفت: ما با هم حساب مشترک داشتیم و قرار بود با پولی که در آن حساب بود سرپرستی یک کودک را به عهده بگیریم.
قاضی : ماموران پلیس کف ماشینت آثار خون پیدا کرده اند. در این باره چه دفاعی داری؟ که متهم سکوت کرد و مدعی شد دستی در قتل نداشته است
سپس آرش که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه متهم ایستاد و اتهاماتش را نپذیرفت.
وی گفت: من از ماجرای کشته شدن زن دوم پدرم هیچ اطلاعی ندارم. من فقط کارت او را از پدرم گرفته بودم و چون فکر میکردم آنها به یکدیگر نزدیک هستند مریم خودش کارتش را به پدرم داده است. من نمیدانم چه بلایی سر مریم آمده است که پلیس هنوز نتوانسته اثری از جسد او به دست بیاورد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده اکبر را به قصاص و زندان محکوم کردند. پسر وی نیز از دست داشتن در جنایت تبرئه شد.
ارسال نظر