قتل فجیع 2 دوست در تهران / افشاگری زن جوان برای رهایی از عذاب وجدان

مرد مرموز که 19سال قبل مرد بنگاهی را کشته و این راز را 12سال در سینه اش پنهان نگه داشته بود به خاطر عدم پیگیری اولیای دم در زندان بلاتکلیف ماند و به قضات دادگاه گفت از این وضعیت خسته شده است.

قتل فجیع 2 دوست در تهران / افشاگری زن جوان برای رهایی از عذاب وجدان

 قتل مرد بنگاهی در تهران رقم خورد. عامل قتل مرد بنگاهی در تهران دستگیر شده است و پرونده قتل مرد بنگاهی در تهران در دادگاه رسیدگی شد. قتل مرد بنگاهی در تهران پس از سال ها فاش شد. متهم در بازجویی به قتل مرد بنگاهی در تهران اعتراف کرد و در ادامه بیشتر از قتل مرد بنگاهی در تهران بخوانید.

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 25 بهمن ماه سال 93  با شکایت یک زن جوان آغاز شد.

وی که به پلیس شهریار رفته بود  راز 2 جنایتی را که 12سال قبل همسرش رقم زده بود برملا کرد.

وی گفت: همسرم 12سال قبل مرد بنگاهداری به نام جواد را که دوست صمیمی اش بود کشت.همسرم  به نام حجت یک روز مضطرب و پریشان به  خانه آمد  و گفت  دوستش جواد را کشته و جسد او را به داخل چاه انداخته است.

او تهدیدم کرد نباید در این رابطه با کسی حرفی بزنم.

این زن ادامه داد: در این سالها راز قتل را در سینه ام پنهان کردم. حتی مدتی قبل همسرم به دخترم گفته بود دوستش جواد و دوست دیگرش به نام حسن را کشته و اگر من سر ناسازگاری با او را داشته باشم من و دخترم را هم می کشد. من چند روز قبل توانستم از همسرم جدا شوم. به همین خاطر به پلیس آگاهی آمده ام تا راز این دو جنایت را فاش کنم.

با اطلاعاتی که این زن به پلیس داده بود تحقیقات آغاز و روشن شد 12سال قبل مرد جوانی به نام جواد به طرز مرموزی ناپدید شده است.

تناقض گویی های مرد مرموز

با افشای این ماجرا حجت ردیابی و بازداشت شد و به قتل جواد اعتراف کرد.

وی گفت: قبول دارم 12سال قبل جواد را به خاطر مسائل ناموسی کشتم. او به همسرم نظر داشت. به همین خاطر بعد از قتل جسد او را به داخل چاه ساختمانی نیمه ساز در نزدیکی خانه مان انداختم.

به دنبال اظهارات این مرد بقایای جسد از عمق چاه کشف شد و آزمایش ها نشان داد جسد متعلق به جواد بوده است.

اما حجت در گام بعد از تحقیقات مدعی شد جنایت ناموسی را با برادرش رقم زده است. برادر حجت بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت  اما روشن شد حجت دروغ گفته است. مرد جنایتکار این بار همسر سابقش را به عنوان همدست معرفی کرد.

وی گفت: چون جواد به زنم نظر داشت و می خواست او را  آزار بدهد با همدستی همسرم او را کشتم وجسدش را به چاه انداختم.

با ادعای جدید حجت،همسر سابقش بازداشت شد.

زن جوان گفت: حجت هرگز درباره جنایت ناموسی به من حرفی نزده بود. او فقط گفته بود جواد را کشته  و جسدش را به چاه انداخته است.

وقتی مدرکی علیه زن جوان به دست نیامد روشن شد حجت با قصد انتقام جویی می خواسته پای همسرش را نیز به پرونده قتل باز کند که ناموفق مانده است.

 حجت درباره قتل حسن نیز گفت:من حسن را نکشتم.من و حسن و جواد با هم دوست بودیم. اما یک روز فهمیدم جواد ،حسن را کشت.

من فقط برای اینکه همسر و دخترم را بترسانم به دروغ گفتم دو نفر را کشته ام.    

تشریح جنایت

وی در تشریح جزییات کشته شدن حسن گفت: مدتی بود جواد و حسن با هم اختلاف داشتند. جواد او را به بیابان های حاشیه تهران کشاند و او را آتش زد.من سعی کردم مقابل جواد بیاستم اما نشد. تا اینکه چند روز بعد در درگیری با جواد او را کشتم.

حجت پای میز محاکمه ایستاد وبه خاطر قتل جواد به قصاص محکوم شد.اما چون در قتل حسن،مدرکی علیه وی  به دست نیامده بود از اتهام قتل حسن تبرئه شد.

شروع کش و قوس پرونده

حکم قصاص حجت تایید شد و وی پای میز محاکمه رفت.اما قبل از اجرای حکم توانست از اولیای دم مهلت 6ماهه بگیرد.

او در این مدت با اولیای دم توافق کرد که اسناد و مدارکی را که قبل از قتل از جواد سرقت کرده به اولیای دم برگرداند وآنها  در ازای دریافت  500میلیون تومان اعلام گذشت کنند. حجت در این مدت زمان اسناد و مدارکی را به اولیای دم تحویل نداد و مدعی شد هیچ مدرکی از جواد در دست ندارد.

وقتی اولیای دم در مهلت 6 ماهه، رضایت قطعی خود را اعلام نکردند برای اجرای حکم قصاص  حجت،وقت تعیین شد. اما اولیای دم برای اجرای حکم حاضر نشدند و حجت 7سال در زندان بلاتکلیف ماند.

وی نامه ای به قضات دادگاه نوشت و طبق ماده 429 از قضات دادگاه کمک خواست.

به این ترتیب وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

وقتی حجت روبه روی قضات ایستاد گفت: من 19سال قبل جواد را کشتم و حالا 7سال است که هر شب در زندان کابوس اعدام می بینم.اولیای دم پیگیر اجرای حکم نشده اند تا من در زندان عذاب بکشم. من از این وضعیت خسته شده ام و از قضات دادگاه تقاضا دارم تکلیفم را روشن کنند.من نمی توانم این زندگی را ادامه دهم.

سپس اولیای دم در جایگاه ویژه ایستادند و گفتند حجت اسناد و مدارکی را از پدرشان سرقت کرده بود.در صورتی که اسناد را برگرداند رضایت می دهند. اما در غیر این صورت قصاص می خواهند.

با شرط اولیای دم،حجت از دادگاه مهلت گرفت تا اسناد و مدارک را به اولیای دم برگرداند و رضایت قطعی اولیای دم  را جلب کند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها