گفتگوی پرستو سرمدی از قانون جوانی جمعیت با مستقل
با افزایش جمعیت فقرا مواجه خواهیم شد
پرستو سرمدی میگوید: ما با افزایش جمعیت فقرا مواجه خواهیم شد زیرا مشوقهای دولتی به احتمال زیاد طبقات متوسط به بالا را برای فرزندآوری تحت تاثیر قرار نخواهد داد و جمعیت حاشیه نشین و فقیر تحت تاثیر آن قرار میگیرند. به همین دلیل در آینده با افزایش کودکان کار نیز مواجه خواهیم شد.
سرویس گزارش:
سالمندی جمعیت کشور و تغییرات نگرانکننده ساختار هرم سنی یکی از پیامدهای سقوط نرخ باروری بوده است که بر اساس الگوهای آیندهنگاریِ جمعیت، همچنان تداوم خواهد داشت.
اما همانطور که نوشتیم کاهش فرزندآوری یکی از دلایل سالمندی جمعیت است و چنان که پژوهشگران این حوزه میگویند دلایل دیگری همچون مهاجرت جوانان در سن ازدواج، ازدواج نکردن نسل جوان ایران، سیاستهای جمعیتی نادرست، افزایش ناباروری زوجها به دلایل غیرژنتیکی و بالا رفتن سن ازدواج همگی از دلایل سالمندیِ جمعیت ایران در دو دههی آینده هستند.
افزایش جمعیت سالمندان در ایران نشانهی بهبود شرایط بهداشتی و پیشگیری از بیماریهاست که درنهایت، سبب افزایش امید به زندگی شده است. اما از آنجا که در یک برآورد کلی ساختار هرم سنی تغییر نموده و ساختار سنی جمعیت ایران از یک ساختار کاملاً جوان، در سالهای بعد از ۱۴۳۰ به یک ساختار سالخورده تغییر خواهد کرد، مخاطرات امنیتی و استراتژیک را موجب میشود.
بیشک سیاستگذاران باید پیش از اینکه نگران کاهش فرزندآوری شوند، برای مسئله مهاجرت جوانان و عدم تمایل آنان به ازدواج راه حلهای زیربنایی و اقتصادی جستجو میکردند تا با پیشگیری از بحرانهای آتی نیازمند ورود به حوزه خصوصی زندگی شهروندان نشوند.
اصولا حاکمیت نمیتواند برای حل معضل چندوجهی کاهش موالید، صرفا فشار را بر روی زنان و مادران جوان وارد کند و بقیهی وجوه را مسکوت گذارده یا کتمان کند.
برای حل مشکل سالمندی جمعیت؛ امنیتی کردن بارداری، ممانعت از سقط فرزندان ناخواسته، حذف غربالگری و بسیاری از اینچنین طرحهای ناپخته، میتواند در آیندهای نزدیک، سیستم سلامت و درمان، ساختار اقتصاد و ابعاد مختلف جامعه را مورد آسیبهای جدی قرار دهد.
اینکه چرا مشکلاتی با مبانی متعدد فرهنگی و اجتماعی را به مدد راهحلهای نازل اقتصادی و با مشوقهای کمارزش مالی اداره میکنیم خود یک مطالعهی مدیریتی است که فرصت مناسبی میطلبد.
اما به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با پرستو سرمدی فعال زنان، رئیس کمیسیون مطالعات زنان حزب اتحادملت و دانشجوی دکترای جامعهشناسی که مشروح آن را میخوانیم:
ریشهها و دلایل تصویب قانون جوانی جمعیت چیست؟
من قانون جوانی جمعیت را دارای یک سری اشکالات میدانم که بهطور کلی به آن اشاره میکنم. مسئلهی اصلی این است که در این قانون بدون توجه به زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی لازم برای جمعیت تلاش میشود. یعنی قرار است افزایش جمعیت صورت گیرد در حالیکه این زیرساختها وجود ندارد. در این قانون به گونهای زنان به فرزندآوری مجبور شدهاند و بندهایی در آن وجود دارد که مداوماً حضور زنان را در جامعه کاهش میدهد و برای زنان تبعیض آمیز است.
یکی از مهمترین مسائلی که در این قانون میبینیم عدم وجود زیرساختهای لازم است. یعنی اینکه آیا کشور ظرفیت زیستی لازم را دارد یا خیر؟ در واقع مسئله شرایط اقلیمی و منابع طبیعی از جمله منابع آبی، خاک حاصلخیز و منابع معدنی و.. است که در کشور با کاهش آنها مواجهیم و درباره زیست بوم ایران است و سیاستگذاریهای نادرستی که وجود دارد ما را دچار بحرانهای جدی با همین جمعیت کرده است.
مخالفین این قانون انتقادات جدی به آن دارند همچون:
مداخله در زندگی خصوصی مردم،
بیتوجهی به ظرفیت زیستی کشور،
استفاده از سیاستهای تنبیهی و اجباری بجای سیاستهای تشویقی،
معاوضه افزایش خواست بچه با افزایش جمعیت از طریق بچه ناخواسته،
نقض و محدودیت حقوق زنان،
امنیتی کردن بارداری،
محدود کردن مسیر پیشگیری از بیماریهای مقاربتی و ایدز ...
آیا چنین قانونی زمینههای اجرایی دارد؟
در بندهایی از این قانون قانونگذار وارد خصوصیترین روابط خانوادهها میشود و برای جلوگیری از بارداری دسترسی به لوازم پیشگیری را سخت میکند، عقیمسازی را ممنوع میکند، اجبار برای غربالگری بارداریهای پرریسک را برداشته و میتواند جمعیت دچار معلولیت را بدون هیچگونه حمایتی افزایش دهد.
ضمن اینکه قانونگذار اجازه ورود به حوزه خصوصی افراد را ندارد. این مهم است که برای اولین بار چنین دخالتی در این سطح در حال انجام شدن است که برای آن قانون تصویب کردهاند و مجلس به خود حق داده برای جلوگیری از بارداری تصمیمگیری کند و این یک نگاه اقتدارگرایانه به حوزه خصوصی خانوادهها است.
ضمن اینکه در این مورد آسیبپذیران اقشار فقیرند، چون لوازم جلوگیری از بارداری بصورت رایگان در خانههای بهداشت توزیع میشد اما الان جلوی توزیع آن گرفته میشود و دسترسی به آن هزینهبَر خواهد شد. به این ترتیب خانوادههای کمبرخوردار با افزایش جمعیت مواجه خواهند شد بدون اینکه حتی حمایت اقتصادی از آنها صورت بگیرد و در واقع صرفا یک تشویق موقت از آنها میشود.
درباره اشتغال زنان بندهایی در این طرح هست که مدت مرخصی مادران را افزایش میدهد گرچه به خودی خود بد نیست اما به شرطی که قانون کارفرما را ملزم کند که درصد مشخصی از زنان را استخدام کند. زیرا در نتیجهی چنین طرحهایی کارفرما زنان را استخدام نمیکند و ما با کاهش اشتغال زنان مواجه خواهیم شد در حالیکه کمترین درصد اشتغال زنان را داریم که هم بر روی تبعیضهای جنسیتی تاثیر بسیار دارد و هم روی توسعه نیافتگی کشور تاثیر دارد. جامعهای که ۱۲ درصد زنان آن شاغلند نمیتواند به سمت توسعه حرکت کند.
به عنوان یک جامعه شناس چه پیشنهادی برای اصلاح این قانون دارید؟ تورم و مشکلات اقتصادی کشور چه اندازه در شکست این قانون اثرگذار است؟
یک مسئله مهم همین مشکلات شدید مالی در ایران و عدم سیاستگذاری صحیح برای تامین زیرساختهای لازم است.
در واقع امکان مالی برای افزایش جمعیت وجود ندارد، در حال حاضر با کسری در این زمینه مواجهیم. در این قانون بدون توجه به این موضوع که دلیل کاهش جمعیت عدم وجود همین زیرساختها بوده است یک سری مشوقهایی در نظر گرفته شده که این مشوقها تاثیرات کوتاه مدت و ناپایداری خواهند داشت بنابراین خانوادهها فرزندانی به دنیا میآورند که شاید این مشوقها خوشبینانه دو سال مخارجشان را تامین کند، اما پس از آن خانوادهها و کودکانشان رها خواهند شد. درنتیجه حکومت توانایی لازم برای حمایت اجتماعی را ندارد و این حمایت در حوزه آموزش رایگان و... است حتی امکانات بهداشتی نیز در اختیار آنها قرار نخواهد گرفت و در سنین بالاتر نیز در زمینه کار و آموزش دچار مشکلند و ما با جمعیتی مواجه خواهیم شد که مشکلات بیشتری از جمعیت فعلی دارند.
این مشوقها به احتمال زیاد طبقات متوسط به بالا را برای فرزندآوری تحت تاثیر قرار نخواهد داد و جمعیت حاشیه نشین و فقیر تحت تاثیر آن قرار میگیرند و ما با افزایش جمعیت فقرا مواجه خواهیم بود. کودکانی که خانوادهها نمیتوانند از آنها برای یک زندگی با کیفیت حمایت کنند. به همین دلیل در آینده با افزایش کودکان کار نیز مواجه خواهیم شد. کودک همسری، کودکان بیسواد و.. افزایش خواهند یافت.
روشهای کدام کشورها را میتوان به عنوان الگوی افزایش جمعیت پیشنهاد کرد؟
پیشنهاد من این است که زیرساختهای لازم برای زندگی با کیفیت فراهم شود. این زیرساختها در اقتصاد و حمایتهای اجتماعی از جمله آموزش و بهداشت رایگان و کمهزینه است و تحصیل با کیفیت در مدارس غیرانتفاعی است زیرا که یکی از نابرابرترین شرایط را در زمینه آموزش داریم و تنها افرادی که میتوانند هزینه تحصیل را فراهم کنند فرزندانشان خوب تحصیل میکنند.
به بیمههایی نیاز داریم که اگر شهروندان دچار مشکل پزشکی شدند از پس آن بربیاند. افزایش جمعیت باید با این امکانات همراه باشد و امکان استفاده از نیروی کار وجود داشته باشد وگرنه الان نیروی کار بسیاری داریم که دچار مشکل برای یافتن شغل هستند. زیرساختهای این چنینی به وجود نیامده و امیدی نیز برای آن نیست و تا زمانیکه این امید وجود نداشته باشد امکان فرزندآوری بیشتر وجود ندارد. کاهش فرزندآوری به دلایلی بوده که همین بحرانهای اقتصادی بر آن موثر است که همچنان بر قوت خود باقی هستند و به صورت طبیعی و عقلانی به سمت افزایش جمعیت نخواهیم رفت و به صورت غیرطبیعی اگر به این سمت برویم به سوی افزایش جمعیت فقیر پیش میرویم.
ارسال نظر