تبعات تعطیلیهای پی درپی در ایران چیست؟
تهدیدی آشکار و پنهان علیه اقتصاد و آینده دانشآموزان
تجربه جهانی نشان میدهد کشورهای توسعهیافته با سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و برنامهریزی برای بحرانهایی مانند بلایای طبیعی، اختلال در آموزش را به حداقل میرسانند. اما ایران به دلیل تحریمها، مدیریت ناکارآمد، و کمبود منابع، نتوانسته راهکارهای مشابهی را اجرایی کند.

تهدیدی آشکار و پنهان علیه اقتصاد و آینده دانشآموزان
امیرحسین مصلی
روزنامهنگار
تعطیلی گسترده مدارس، ادارات، و حتی استانهای ایران به دلایل مختلفی نظیر سرمای شدید، کمبود انرژی، و آلودگی هوا، همراه با تعطیلات رسمی، به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. پژوهشهای اخیر نشان میدهند این تعطیلات نه تنها آسیبهای اقتصادی قابل توجهی به همراه دارد، بلکه شکاف آموزشی و نارضایتی اجتماعی را نیز تشدید میکند. هرچند میزان دقیق خسارتها به دلیل کمبود دادههای شفاف نامشخص است، اما تخمینها از زیان سالانهای حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار حکایت دارد.
خسارتهای اقتصادی و آموزشی تعطیلات
بر اساس تحلیلها، تعطیلی ۱۵ روزه مدارس در سال میتواند با کاهش فرصتهای یادگیری، درآمد آینده حدود ۱۴ میلیون دانشآموز ایرانی را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهشها حاکی از آن است که هر سال از دست دادن آموزش، تا ۹٪ از درآمد مادامالعمر افراد میکاهد. با فرض کاهش ۰.۶۷۵٪ درآمد آینده هر دانشآموز، خسارت کل این بخش به تنهایی به ۱۵ میلیارد دلار در سال میرسد. از سوی دیگر، والدین نیز سالانه حدود ۱.۷ میلیارد دلار از دستمزد خود را به دلیل مراقبت از کودکان در روزهای تعطیل از دست میدهند. این رقم در کنار اختلال در فعالیت ادارات و کسبوکارها که تا ۲۰ میلیارد دلار برآورد میشود، ضربه سنگینی به اقتصاد ایران وارد میکند. تعطیلات مدارس همچنین میتواند دانش و یادگیری دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهد، بهویژه از طریق از دست دادن روزهای آموزشی و اثربخشی پایین یادگیری از راه دور. این موضوع ممکن است نابرابری آموزشی را افزایش دهد، بهویژه برای دانشآموزان کمدرآمد.
تجربه کشورهای توسعه یافته
کشورهای دیگر، مانند ایالات متحده و اروپا، معمولاً با سرمایه گذاری برای ساخت زیرساختهای بهتر برای مدیریت انرژی و برنامهریزیهای پیشرفتهتر به کمک تکنولوژی جهت پیشبینی و پیشگیری از آسیب بلایای طبیعی و آلودگیهای محیطزیستی، تأثیرات تعطیلات را کاهش میدهند یا مانع آن میشوند. همچنین آموزش و فرهنگ نیز قربانی این تعطیلات مکرر است. سیستم یادگیری از راه دور ایران، برخلاف کشورهایی مانند ژاپن یا اعضای اتحادیه اروپا، از اثربخشی لازم برخوردار نیست. این موضوع به ویژه دانشآموزان مناطق محروم و کمدرآمد را هدف قرار میدهد و نابرابری آموزشی را تشدید میکند. تجربه جهانی نشان میدهد کشورهای توسعهیافته با سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و برنامهریزی برای بحرانهایی مانند بلایای طبیعی، اختلال در آموزش را به حداقل میرسانند. اما ایران به دلیل تحریمها، مدیریت ناکارآمد، و کمبود منابع، نتوانسته راهکارهای مشابهی را اجرایی کند.
نکته عجیب، ادامه کار ساختار اداری ایران علیرغم تعطیلیهای پی در پی است. برخی این پدیده را نشانه انعطافپذیری سیستم میدانند، اما تحلیلگران آن را نشانی از ناکارآمدی بوروکراسی بزرگ و غیرمنعطف کشور تفسیر میکنند. گزارشها حاکی از آن است که در حالی که خدمات غیرضروری تعطیل میشوند، بخشهای حیاتی با وجود مشکلات به کار خود ادامه میدهند. این تناقض نیازمند بررسی دقیقتر است.
تبعات تعطیلیهای پی درپی
در بعد اجتماعی، نارضایتی شهروندان از قطع مکرر برق و کمبود گاز طبیعی، به ویژه در فصل سرما، در حال اوج گیری است. این ناخرسندیها در کنار اختلال در خدمات عمومی، خطر اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی را افزایش میدهد. بحران انرژی که سالانه ۵ تا ۸ میلیارد دلار به صنایع خسارت وارد میکند، ابعاد این نگرانی را گستردهتر کرده است.
به نظر میرسد ایران بدون اصلاح زیرساختهای انرژی، سرمایهگذاری در آموزش دیجیتال، و بازسازی ساختار اداری، به دام چرخه معیوب تعطیلیهای اجباری و پیامدهای آن گرفتار خواهد ماند. این موضوع نه تنها اقتصاد را تضعیف میکند، بلکه آینده نسلی را که قربانی آموزش ناکافی میشود، به مخاطره میاندازد.
ارسال نظر