چند نکته درباره سخنان رحیمپور ازغدی:
مغزهایی جامانده در عصر پیش از اینترنت / ویدیو
مهمترین مساله این است که بدانیم، کسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تصمیمگیری برای امروز و آینده فرزندانمان هستند که مغز آنها در دوران پیش از اینترنت جامانده است.
ایشان بدون حجاب بودن را، معادل برهنگی کامل زنان معرفی میکنند
امتداد نوشت: حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با حضور در برنامه «به اسم زن، علیه زن» به موضوع حجاب پرداخته و گفته است: «کسی هست بگوید هر چه برهنهتر و جذابیت عمومی بیشتر و آرایش و چشمک و روابط و شوخی بیشتر شود خیانت جنسی کمتر میشود و آمار طلاق پایینتر میآید؟ هر کس چنین ادعایی دارد بگوید.»
مهمترین مساله در مورد این ادعا این است که بدانیم، کسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تصمیمگیری برای امروز و آینده فرزندانمان هستند که مغز آنها در دوران پیش از اینترنت جامانده است.
اولا: تلاش مدافعان اجبار در حجاب این است که بدون حجاب بودن را معادل برهنگی کامل زنان معرفی کنند. تا از همانجا نتیجه بگیرند که مساله حجاب ارتباط مستقیمی با مسائل جنسی دارد. در حالی که در طرف دیگر زنانی که قائل به عدم اجبار در حجاب هستند به هیچ وجه در نگاهشان چنین وضعیتی دیده نمیشود.
دوم: اینکه هنوز فکر میکنند افراد دارای روابط معمولی در محیطهای بیرونی نیستند، به نظر از ناآگاهی محض ایشان حکایت میکند. کافی است سری به محیطهایی که جوانان در آن هستند بزنید و ببینید که در میان آنها شوخی و خنده بسیاری دیده میشود اما نه با مبانی جنسی.
سوم: مهمتر از همه بخشی است که نشان میدهد نگاه این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در کدام عصر و دوران جامانده، و رشد نکرده است. دقت کنید که او راه ارتباطی میان افراد را «چشمک زدن» خوانده و میگوید: «کسی هست بگوید هرچه برهنهتر و چشمک بیشتر شود، خیانت جنسی کمتر میشود؟»
جناب دکتر ظاهرا مطلع نیستند که در عصری زندگی میکنیم که در آن وسائل ارتباطی بسیار گستردهتر از دورانی است که ایشان در جوانی و نوجوانی زندگی میکردند. اگر در دوران جوانی و نوجوانی استاد راه ارتباطی میان افراد، «چشمک زدن بودن» امروز نسل جوان بدون هیچ محدودیتی از سوی خانواده و یا حکومت میتوانند شب و روز با یکدیگر در فضای مجازی گفتگو کنند. اساسا در چنین فضایی «چشمکزدن» یا «نزدن» بیشتر از آنکه بتواند به ما نشان دهد، چه اثری در جامعه دارد، میتواند توضیح دهد که گوینده تا چه اندازه از دنیای معاصر به دور است.
نکته اصلی هم دقیقا در همینجاست. کسانی برای امروز و آینده نسل جوان تصمیم میگیرند که با فضای زیست آنها بیگانه هستند. آنها در تصورات خود «جاماندهاند» و احساس میکنند میتوانند مانند دهههای 50 و 60 برای نسل جوان نسخه پیچی کنند.