سینه خیز رفتن پناهیان

این دسته همیشه بعد از اینکه مرتکب خطایی می‌شوند به جای آنکه اشتباه خود را بپذیرند یا صراحتا اعلام کنند، براساس برداشت‌های ما از آنچه خواندیم، فهم ما این است که حرفمان درست است، مدام دیگران را متهم می‌کنند. پناهیان هم در برنامه اخیر گفت که «متوجه شدیم که میان ما و شیخ حسین انصاریان دو بهم زنی کردند»

سینه خیز رفتن پناهیان

حتی اگر با هزار دلیل و سند مشخص شود پناهیان و زاکانی خطا کرده‌اند، ترجیح می‌دهند برای پررو نشدن مردم به آن اشتباه اقرار نکنند

 

محمدپوریا بهشتی در امتداد نوشت: تا همین دیروز  که خود پناهیان دوباره حرف بزند و بگوید: منظورش از آن عبارت سخیفی که به پیامبر اسلام نسبت داد این بود که بگوید: مخالفان چنین نظری در مورد پیامبر داشتند، در فضای مجازی بسیاری به دفاع از او پرداخته و می گفتند: »بله. اساسا پیامبر و حضرت علی همین بودند و برای اثبات مدعای خود به ماجرای آتش و دست عقیل برادر امام علی اشاره می‌کردند.

اما خود او آمد و ناگهان همه مدافعان سینه چاکی که با، یا بدون بودجه‌های قرارگاهی، شروع به حمایت از او کرده بودند را با خاک یکسان کرد. او اعلام کرد: «تمامی عبارات بکار برده شده من از زبان حسودانی بود که طاقت عدالت امیرالمومنین(ع) را نداشتند»

درحالی که در برنامه اصلی گفته بود: «‌حضرت علی (ع) در بیت‌المال اهل رفاقت نبود. اهل تشکیل باند نبود. علت اینکه رسالت 13 سال طول کشید این بود که پیامبر گوشت تلخ بود.» انتقادات به او کارگر نبود تا وقتی که حسین شیخ انصاریان در مراسم شب‌های رمضان انتقاد تندی به او کرد. پناهیان هم ناچار شد برای عرض ارادت خدمت شیخ حسین برود و در نهایت در برنامه تلویزیون از مومنین عذرخواهی کند.

با این حال رفتار پناهیان دقیقا مصداق رفتاری بود که آیت الله صدیقی بعد از برملا شدن فساد زمین‌های ازگل انجام داد. او در اولین مصاحبه بعد از افشای اسناد گفته بود که امضای او جعل شده و از اساس ماجرا را منکر شد. همچنین با متهم کردن شرق و غرب عالم همه چیز را به دشمنان اسلام مرتبط کرد.

این دسته همیشه بعد از اینکه مرتکب خطایی می‌شوند به جای آنکه اشتباه خود را بپذیرند یا صراحتا اعلام کنند، براساس برداشت‌های ما از آنچه خواندیم، فهم ما این است که حرفمان درست است، مدام دیگران را متهم می‌کنند. پناهیان هم در برنامه اخیر گفت که «متوجه شدیم که میان ما و شیخ حسین انصاریان دو بهم زنی کردند»

در مجموع از دو حال خارج نیست. یا حرفی که پناهیان زده غلط است، و او این اشتباه را می‌پذیرد ؟ یا آنکه اعلام می‌کند درک ما از اسلام همین است.

پناهیان اما هیچ کدام از این دو راه را نمی‌رود. گویی او و همه افرادی از جنس و طایفه آن‌ها خود را در مقام نوعی عصمت می‌دانند که در زندگی هیچ وقت خطایی نکردند، حرف اشتباهی هم نزدند که لازم باشد اشتباهشان را بپذیرند. حتی اگر هم با هزار دلیل و سند مشخص شود خطا کردند، ترجیح می‌دهند برای پررو نشدن مردم به آن اشتباه اقرار نکنند.

از نگاه آن‌ها، اگر به اشتباه خود اعتراف کنند، نابود خواهند شد. از همین رو بود که بسیاری از آن‌ها حتی با انتشار ویدئوی عذرخواهی کاظم صدیقی هم مخالف بودند. این دسته معتقد بودند باید ایستاد و مخالفان را عقب راند.

نظیر کاری که این روزها زاکانی با در اختیار گذاشتن زمین در پارک قیطریه در حال انجام است. آیا زمین دیگری در کل این شهر وجود نداشت که در اختیار سازنده قرار گیرد؟ حالا که این زمین محل اختلافی اینگونه شده است، آیا ایرادی داشت که زمینی در یک نقطه محرومتر که نیاز مردم را هم برطرف می کند و مطابق با خواست واقف هم بوده، در اختیار آن‌ها گذاشته شود؟

اما زاکانی و همه مجموعه‌ای که این روزها قدرت را در اختیار دارند این کار را نخواهند کرد. به این دلیل که معتقدند اتفاقا باید این مسجد را در «چشم مخالفان» فرو کرد. باید آن‌ها را وادار به «تسلیم» کرد. نکته اینجاست که از نگاه آن‌ها مردم اساسا ذره‌ای اهمیت ندارند. تنها اهمیت مردم این است که پشت سر آن‌ها راه بیفتند و شعارهای آن‌ها را تکرار کنند و یا در انتخابات‌ها به آن‌ها رای دهند. در غیراینصورت همانطور که آیت الله علم الهدی گفت آن‌ها فقط مردمی که به فهم خودشان «متدین» هستند  را »مردم» می‌دانند. و احتمالا سنجش میزان دیانت افراد هم، فقط در حیطه اختیارات آن‌هاست.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها