گفتگوی مهدی نوربخش تحلیلگر سیاسی با مستقل درباره مذاکرات احیای برجام:
ایران راهی جز مذاکره ندارد
دکتر نوربخش میگوید: ایران نمیتواند مذاکره نکند و راهی جز مذاکره ندارد. ایران در صورت عدم تمایل به مذاکرات شرایط سختی را تجربه خواهد کرد. بعد از اینکه از ۲۰۱۵ برجام به نتیجه رسید کشور ما توانست نفت صادر کند و به منابع دست پیدا کند اما اگر ایران تصمیم بگیرد به مذاکرات برنگردد خود را مقابل دو تهدید بزرگ قرار میدهد.
سرویس سیاسی
از نشانههای پیچیدگی مذاکرات کنونی میان ایران و ۱+۴ این است که پس از ۶ دور گفتگو در وین هنوز ایران این مذاکرات را نقطه صفر نمیداند. ایدهی "با دست پر بر سر میز مذاکره حاضر شدن" موجب شده حواشی بر متن غلبه کند و توضیح و توجیه علت مذاکره در داخل کشور سختتر از مذاکرات خارجی شود. اتفاقاتی همچون جدال با نفتکش ویتنامی یا اعلام حجم اورانیوم غنی شده، یا بیماری نابهنگام وزیر امور خارجه و تعویق دیدار وزیر با گروسی همگی نشانهی صدای بلند مخالفان مذاکرات است. اما آیا واقعا ایران به مذاکره نیاز دارد؟ اصولا چرا باید مذاکره کند یا چرا از وقتکُشی بپرهیزد و وارد مذاکرات شود؟ گرچه چشماندازهای پیش رو نشان از تمایل دولت بایدن به شروع دور جدید مذاکرات میدهد اما هنوز مشخص نیست دولت رئیسی نیز به این میز پرماجرا بازمیگردد یا خیر. به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با دکتر مهدی نوربخش، استاد امور بین الملل و تجارت در دانشگاه هریسبورگ، فعال سیاسی و عضو نهضت آزادی ایران و ساکن آمریکا، که مشروح آن را میخوانیم:
با وجود گذشت ۲ ماه از شروع به کار دولت جدید در ایران شانس احیای برجام را چقدر میبینید؟
احساس من این است که دولت هیچ برنامه مشخصی در رابطه با مذاکرات ندارد. یکی از بحثها این بود که دولت ایران تصمیم گرفت که به بروکسل برگردد نه وین! و به شکلی میخواست مذاکرات را از پایان ۶ دوره از وین شروع نکند. میدانید که کشور روسیه موافق با آن نبود و کشورهای اروپایی نیز موافق نبودند به هر حال ۶ دوره مذاکره شده بود و در این رابطه نیز مشکلی نبود بر خلاف آنچه که در ایران تصور میشد که مذاکرات در وین به بنبست برخورد کرده بنبستی وجود نداشت. مشکل دوم هم الان میشود دید که ایران هنوز نمیداند چگونه مذاکره کند. در این رابطه آقای عبداللهیان صحبتی کرده که آمریکا تحریمهای ترامپ را بردارد و وارد مذاکره شود، اما برای آمریکا قابل قبول نیست. وزیر خارجه بنظر چندان به صحنه سیاست آمریکا واقف نیست که یک صحنه دو قطبی شده است و در این صحنه ما نمیتوانیم که به دنبال مطالباتی باشیم که برای بایدن عملی نیست. دولت بایدن نهایت کوشش را میکند که برای مذاکرات سوژهای به دست جمهوریخواهان در صحنهی سیاست آمریکا ندهد. این است که این کار را نمیتواند بکند و خصوصا اینکه تحریمهای ترامپ زیرمجموعه تروریسم است و به هر حال باید حل شود.
آمریکا تغییری در مواضع خود نداده است و در این هفته در کنفرانس ۲۰ کشور قدرتمند، با اروپا پیرامون تغییرات اقلیمی مذاکراتی انجام دادهاند و بایدن در آنجا اعلام کرد راه دیپلماسی در مقابل ایران است، که بحث جالبی بود.
بحثی که آقای عبداللهیان میکند که همه تحریمهای ترامپ را بردارند، در صحنه سیاست آمریکا در حال حاضر برای بایدن عملی شدنی نیست و ما باید از راههای دیگر شروع کنیم. آقای باقری به چین و روسیه رفته است و روسها ناآرام هستند و سوالاتی نیز درباره ایران کردهاند که "به زودی" به چه تعبیر است که خواهان بازگشت به مذاکره هستید؟
البته چینیها خواهان حضور در مذاکرات نیستند، ایران بهتر است از آمریکا بخواهد سر میز بیاید. مشکل اینجاست که ما عدم حضور آمریکا سر میز را قبول کردیم که بنظر من بسیار خطرناک است که روسیه برای ما پیش آمریکا صحبت کند و این امر در جهت منافع کشور ما نیست. شانس احیای برجام هم بستگی به این دارد که ایران قبول کند مفاد نقض شده برجام را اصلاح کند، از جمله ۱۲۰ کیلو گرم اورانیوم ۲۰ درصدی. ۵ هزار کیلو اورانیوم غنی سازی شده ۵ درصدی و...
همه این بحثها باید مطرح شود و شاید سوال اصلی که برای آمریکا مطرح است این است که کدام برجام؟ برجام ۲۰۱۵ یا ۲۰۲۱؟
همه اعتقاد دارند شانس احیای برجام هست به دو دلیل؛ دلیل اول اینکه ایران راهی جز مذاکره ندارد و تهدید عدم مذاکره خیلی بالاست. دوم اینکه دولت بایدن به تواتر گفته باید با دیپلماسی مشکل خود را حل کند و برای اولین بار درون خاورمیانه دولت بایدن دولت اسراییل را قانع کرده است که برجام را بپذیرد و دولت فعلی اسراییل با نتانیاهو متفاوت است که بنظر من تحول خوبیست که از دشمنان ما در مورد برجام کم میکند.
از بین ۳ سناریوی موجود؛
الف- لغو همه تحریمها
ب- تداوم وضع موجود
ج- تشدید تحریمهای اقتصادی
کدام یک را محتمل میدانید؟
در مورد تداوم وضع موجود، اگر مذاکرات به جایی نرسد و با آژانس مشکل پیدا کنیم، پرونده به شورای امنیت میرود و مجددا فعال میشود. اگر در گذشته پروسه ماشه در زمان ترامپ نمیتوانست عملی شود در حال حاضر یکی از کشورهای اروپایی میتواند این پروسه را عملی کند.
لغو همه تحریمها هم نمیتواند صورت بگیرد چون ایران به سه شکل تحریم است. تحریمها بیش از ۱۵۰۰ مورد است که بخشی از آن به برجام برمیگردد و بخش دیگر مربوط به مسائل منطقهایست. لغو تحریمها هم بدون مذاکره امکان پذیر نیست. چیزیکه در این رابطه باید اضافه کنم این است که عدهای در داخل خوشحال هستند که با عربستان سعودی روابط خود را ترمیم میکنیم، من میخواهم بگویم که اگر مشکل موشکی برای آمریکا مسئله است این مشکل مشکلیست که عربستان سعودی نیز با آن همراه است و تا زمانیکه نتوانیم مشکلات خود را با آمریکا حل کنیم نمیتوانیم مشکلاتمان را با کشورهای عربی منطقه هم حل کنیم. در حال حاضر وضعیت خوبی نداریم. در شمال کشور با آذربایجان و ترکیه دچار عدم تفاهم هستیم. در شرق هم افغانستان وضع مشخصی ندارد. در جنوب کشور ما کشورهای عربی با مشکلات پیشین سیاسی را داریم، در غرب کشور تغییرات سیاسی درون عراق را داریم و وضع قابل تعریفی در سوریه نداریم چون روسها و ترکها آنجا را تحت کنترل دارند. اصولا در این رابطه اگر همه تحریمها بخواهد لغو شود به نفع ایران است که وارد مذاکره شود. یکی دیگر از دلایل این است که آمریکا ۵ هدف درون خاورمیانه دارد: هدف اول ثبات منطقه، دوم آزادی کشتیرانی، سوم مقابله با گروههای تکفیری، چهارم اینکه از خرید و گسترش سلاحهای کشتار جمعی جلوگیری شود، و پنجم اینکه با چین در منطقه رقابت کنند تا چین و روسیه از شکافهای امنیتی استفاده نکنند.
چینیها نیز هرگز نمیخواهند با آمریکا وارد تنش امنیتی شوند چون میخواهند طرحهای اقتصادی خود را در همه جا دنبال کنند، چینیها در دریای سرخ نیز دنبال تنش نیستند. هم آمریکا و هم چین درون دریای سرخ پایگاههای نظامی دارند اما این به تعبیر ایجاد تنش و رقابت نظامی نیست.
ایران اگر روابط خود را با کشورهای غربی و آمریکا بتواند به روال صحیحی تبدیل کند و تنش کم شود در رابطه با روسیه هم این کاهش تنش مهم است.
اگر کسانی فکر میکنند ما به جنگ سرد برمیگردیم و میتوانیم در این دنیای جنگ سرد با نگاه به شرق مشکلات خود را حل کنیم اشتباه میکنند.
اگر به چین نگاه کنید چین به بازار کشورهای غربی نیازمند است و مادامی که ما فکر کنیم که میتوانیم از این تنشهای غرب با چین استفاده کنیم و به فکر این نباشیم که در کجا اقتصاد چین توانست مشکلات خود را حل کند ما دچار یک سری محاسبات غلط میشویم. چین مشکل خود را با غرب حل میکند و نمیتواند خود را وارد یک تنش با غرب کند. جنگ سردی در کار نیست.
در صورت بازگشت به روند سال ۸۴ و ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ایران اگر نتواند با آژانس کنار بیاید بدون شک پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میشود.
در زمان ترامپ کشورهای اروپایی نمیخواستند این خطر را بپذیرند. بنظر من اینکه عدهای بر این باورند که ایران با غنیسازی بیشتر به قدرت برسد اشتباه است و قبل از اینکه ما به آن نقطه برسیم ایران دچار بیمهری کشورهای مختلف قرار میگیرد، زیرا چین و روسیه نیز نمیخواهند ایران به بمب هستهای دست پیدا کند.
اگر پرونده ما به شورای امنیت رفت نمیتوانیم توقع داشته باشیم چین و روسیه وتو کنند و بارها اعلام کردند میخواهند این منطقه با ثبات شود.
آقای امیرعبداللهیان از عمان خواسته که به کشورهای منطقه بگوید که اولا برنامه برجام هیچ تهدید امنیتی برای منطقه نخواهد بود و به شکلی ایران اعلام کرده که با برنامههای عربستان مشکلی ندارد که نقطه خوبی در مذاکرات است.
اینکه ما اطمینان به آنها دهیم که وارد تنش نمیشویم به هر حال بحث مهمی است اما باید توجه کنیم که بسیاری از مشکلاتی که دنیای غرب در برنامه موشکی ما میبیند، کشورهای عربی نیز همین کنشها را دارند. ایران نیز سر میز مذاکره نباید بر سر موشکها بحث کند باید توان نظامی را سر میز بیاورد و برنامه موشکی را در آن چارچوب قرار دهد. در مذاکره نباید به طرف مقابل اعتماد کنید اما نباید از آن هم بترسید. شما مذاکره میکنید تا مشکلات حل شود و بعد از مذاکرات است که آرام آرام اعتمادسازی میکنید. لذا اعتماد پیش از مذاکره اصلا بحث نیست اما به محض اینکه مذاکره صورت گرفت شروع به اعتمادسازی میکنید.
ایران در صورت عدم تمایل به مذاکره چه راه حل دیگری دارد؟
ایران نمیتواند مذاکره نکند. ایران در صورت عدم تمایل به مذاکرات شرایط سختی را تجربه خواهد کرد.
بعد از اینکه از ۲۰۱۵ برجام به نتیجه رسید کشور ما توانست نفت صادر کند و به منابع دست پیدا کند اما اگر ایران تصمیم بگیرد به مذاکرات برنگردد خود را مقابل دو تهدید بزرگ قرار میدهد.
تهدید اول این است که تحریم بیشتر تصویب میشود و راه صدور نفت به چین نیز متوقف میشود.
تهدید دوم این است که اگر این تمرد ادامه پیدا کند ما در مقابل تنشهای دیگری قرار میگیریم که یکی از این تنشها میتواند در صحنهی نظامی باشد و کشور ما وارد جنگ شود.
دراینکه ایران میتواند از خود دفاع کند بحثی نیست اما فراموش نکنید بیشترین ضررها را در یک تنش نظامی ما خواهیم دید. شما به اوضاع و احوال ایران در سوریه توجه کنید ما به هر صورت نمیتوانیم وارد تنشی شویم که به لحاظ اقتصادی نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم. با وضعیت اقتصادی فعلی مشکلات زیادی ایجاد میشود که ما حتما باید از چنین تنشی پرهیز کنیم، من بر این باورم که عدم تمایل به مذاکره وجود نخواهد داشت.
من فکر میکنم که از این شرایط استفاده کنیم و کوشش کنیم مشکلات خود را حل کنیم. اگر ایران بر سر باقی مشکلات به جمع بندی برسد بقیه تحریمها هم از روی ایران برداشته میشود و ایران وارد فازی میشود که از همه منابع جهانی استفاده کند که نتیجه آن پویایی اقتصاد کشور ماست، آن هم در کشوری که مردم آن فرهیخته هستند و اهل کار و فعالیت اقتصادیاند.
اگر با مذاکره مشکل حل شود ما به جایگاهی میرسیم که ممتاز خواهد بود و میتوانیم اقتصاد خود را به پیش ببریم و یک اقتصاد صادراتی و رقابتی را به مرور آماده کنیم.
گذشت زمان به نفع کدام طرف است؛ ایران یا غرب؟
غربیها میتوانند در گذر زمان به تحریمهای دیگری متوسل شوند اما هر چه زمان میگذرد زمان به نفع ما پیش نمیرود، چون اگر دوستان یادشان باشد با تغییر زمان اگرچه در گذشته اروپا با آمریکای ترامپ مشکلاتی داشتند و ایران از فرصتهایی میتوانست استفاده کند اما الان اینگونه نیست. الان همه کشورهای غربی با بایدن همنظر هستند. بایدن هم یک فرصت و هم یک تهدید است. فرصت او این است که به هر حال رهبری محبوب است و دولت بایدن در این رابطه تقاضای این را هم کرده که با ایران به شکل دیپلماتیک مشکلات خود را حل کند. اما تهدید بایدن چیست؟
تهدید بایدن این است که اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند. لذا هر چه زمان میگذرد شرایط بین المللی برای ما مشکلتر میشود یا اروپا یا آمریکا و نهادهای بین المللی به هر حال فرصت زیادی به ایران نمیدهند که مشکلات خود را با جهان حل کند، به خاطر همین هم بایدن گفته است فرصت زیادی نداریم و در حال تدوین پلن دوم هستند. البته اینکه بایدن راه را در دیپلماسی میبیند نشانه خوبیست و امیدوارم کشور من هم راه را در دیپلماسی ببیند.
احیای برجام و کاهش تنش در روابط ایران با آذربایجان و عربستان چقدر تاثیر میگذارد؟
برجام به حل مشکلات ما درون خاورمیانه کمک خواهد کرد و اینکه ایران وارد منطقهای میشود که در آن میتواند ثبات ایجاد کند. بنظر من تاثیر غیرمستقیم بر روی مشکلات ایران با آذربایجان میگذارد. یکی از بحثهایی که آذریها دارند این است که ایران در موقعیت بسیار مناسبی در اقتصاد نیست که وارد تنشهای بالا در شمال شود، این ممکن است که روی کنشهای نظامی ایران تاثیر بگذارد.
یک ایران قوی اصولا میتواند مسائل خود را در سطح بین المللی حل کند و درون منطقه میتواند ایجاد صلح کند و اصولا آن بحثی که کردم که بتواند به یک منطقه اقتصادی دست پیدا کند و طراحی آن را بدست بگیرد بنظر من از حجم مشکلات کم میکند و در مقابلِ کشور کوچک آذربایجان قدرتمند میشود.
این روابط میتواند بر روابط ما با ترکیه نیز تاثیر بگذارد ما درون سوریه با ترکیه مشکل داریم در افغانستان در آینده با ترکیه مشکل پیدا خواهیم کرد و اصولا مشکل افغانستان را بدون کشورهای منطقه نمیتوانیم حل کنیم. شاید اشتباه در سیاست خارجی ما این بود که وقتی آمریکا با طالبان وارد مذاکره شد ما هم همان کار را کردیم و شاید دنبال طالبان معتدل میگشتیم، اما درون آنها حقانیها هستند. ما باید همراه با کشورهای منطقه با آنها وارد مذاکره میشدیم. هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی مشکلات خود را حل کند. در دنیای فعلی همه این کارها با تعامل شکل میگیرد. امیدوارم در حال حاضر با حجم مشکلات اقتصادی فعلی و مرزهای ما که به شکل عدم امنیت در آن وجود دارد به این جمع بندی برسیم که هرچقدر نیروی نظامی ما قوی باشد باز هم تهدید میشویم. امیدوارم هرچه زودتر به این فکر بیفتیم که در این زمینهها بتوانیم مشکلات خود را حل کنیم. وارد مراودات جهانی شویم و امیدوارم در سایه چنین کنشی اقتصاد پویایی ایجاد شود که کشور ما را قدرتمند نشان دهد.
مادامی قدرت نظامی درون هر کشور میتواند بنیان داشته باشد که قدرت اقتصادی خود را ایجاد و تقویت کند. کشورهایی که اقتصاد پویا دارند میتوانند در صحنه بین المللی حرف بزنند. جای کشور ما در محافل اقتصادی مهم دنیا خالیست.
ارسال نظر