درک شطرنج روابط بین الملل

درک شطرنج روابط بین الملل

کورش الماسی

تحلیلگر

 

در چند دهه گذشته تحلیل‌ها، اظهار نظرها، توصیه‌ها و جلسات بی‌شماری پیرامون درک و کاربرد ملی و سودمند کردن روابط خارجه توسط بسیاری گروها، اشخاص و به ویژه وطن‌پرستان، تدبیر، توصیه و ارائه شده است.

اما، اینکه، چالش روابط خارجه در چند دهه گذشته، باوجود این همه تحلیل، لاینحل باقی مانده است، بی‌شک نیازمند توجه و تعمق ویژه وطن پرستان می‌باشد. به بیانی دیگر، پاسخ به پرسش:«چرا روابط خارجه در چند دهه گذشته پرهزینه، غیرکاربردی و متشنج بوده است؟» باید اولویت اول دغدغه‌مندان صادق سلامت و آینده ایران باشد. اگر چه دیدگاهای متفاوت، متناقض و حتی رویاگونه‌ای در مورد چگونگی حل و فصل انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی، وجود دارد، اما باید بپذیریم که چالش‌های معیشتی، اقتصادی، تجاری، کشاورزی، صنعتی، محیط زیستی، آموزشی و ... بدون حل و فصل ابرچالش روابط خارجه ناممکن می‌باشد.

به منظور حصول درک کاربردی، می‌توان عرصه روبط بین الملل را با بازی شطرنج مقایسه کرد.

به عبارتی، در عرصه روابط بین الملل، همانند بازی شطرنج، همه کشورها تلاش می‌کنند بیروز شوند. اینکه در روابط بین الملل به منظور حصول پیروزی (برد)، انواع تدبیرها، تاکتیک‌ها و ترفندها بکار گرفته می‌شود. "پیروزی (برد) در کارزار روابط بین الملل، تحقق منافع ملی" است.

به عبارتی، در عرصه تهی از اخلاق روابط بین الملل، کشورها برای تحقق منافع ملی، خود را مجاز به اعمال هر نوع تدبیر، ترفند، ریا، سیاست و راهبردی می‌دانند. 

اینکه کشورهای توسعه یافته و مقتدر در کشورهای در حال توسعه (عقب مانده با مدیریت سنتی) دخالت و از طریق عوامل بومی، مدیریت کلان سیاسی را هدایت و کنترل می‌کنند، امری پنهان و معاصر نیست.

نکته و تجربه قابل تامل برای وطن‌پرستان اینکه، روسیه با در اختیار داشتن یکی از قویترین ارتش‌های جهان، اخیرا به کشور اوکراین که ارتشی بسیار کوچک، ضعیف و غیر قابل مقایسه با ارتش روسیه دارد، حمله کرد.

قبل از حمله روسیه به اوکراین، همه تحلیل‌ها حاکی از آن بود که در چند روز یا نهایتا یک هفته، روسیه، اوکراین را اشغال خواهد کرد. اما بعد از گذشت تقریبا چهار ماه و تحمل خسارات غیرقابل‌انتظار، روسیه نتواسته است، اوکراین "ناچیز" را تصرف کند. امر پنهانی نیست که غرب در قالب سازمان ناتو، کمک‌های همه‌جانبه (نظامی، اقتصادی و...) به اوکراین کرده است. به بیانی شفاف، بخاطر حمایت‌های همه جانبه غرب از اوکراین، روسیه موفق نشد، اوکراین کوچک و ضعیف را تصرف کند.

حال، پرسشی که همه وطن‌پرستان به جد باید پیرامون آن تامل کنند، اینکه ایران در برخی کشورهای خاورمیانه، "به دنبال کدام اهداف ملی" است؟ آیا غرب توانایی جلوگیری از حضور ایران در برخی کشورهای خاورمیانه را ندارد؟ یا این احتمال وجود دارد که غرب اراده‌ای واقعی برای محدود کردن حضور منطقه‌ای ایران ندارد؟ چرا که، محدود کردن حضور ایران در خاورمیانه به دلایل گوناگون در راستای منافع آن‌ها نیست.

فلسفه، کارکرد و ارزش وجودی حکومت‌ها در جهان خرد بنیاد معاصر، صیانت و توسعه "هر آنچه ملی است"، می‌باشد.

با توجه به شواهد و تجربیات پرهزینه و دردناک، آیا نمی‌توان ادعا کرد که ناکارآمدی راهبرد روابط خارجه، تمامی نهادها و فعالیت‌های مدنی را ناکارآمد و پرهزینه کرده است. بجای انبوه و انواع تحلیل‌ها و توصیه‌های بی‌حاصل پیرامون روابط خارجه، وطن‌پرستان باید به دنبال "فهم اهداف روابط خارجه" باشند. به عنوان مثال، لازم است تا دغدغه‌مندان سلامت، توسعه و پایداری ایران، پاسخی شفاف برای این پرسش که چگونه و چرا یک راهبرد بی‌حاصل مدیریتی، مثلاً، در روابط خارجه، می‌تواند چند دهه ادامه داشته باشد؟ پیدا کنند.

یگانه دلیل بنیادی تداوم راهبرد روابط خارجه پرهزینه و بی‌حاصل فقدان یک سنگ محک برای ارزیابی دست‌آوردهای راهبرد روابط خارجه در چهار دهه گذشته بوده است.

در جهان خردبنیاد و توسعه یافته معاصر، کاربردی و سودمندترین سنگ محک عملکرد مدیریت کلان سیاسی در همه عرصه‌ها و سطوح از جمله روابط خارجه، منافع ملی است. بی شک تا زمانی که منافع ملی به عنوان متر سیاسی در ساختار مدیریت کلان سیاسی درک و پذیرفته نشود؛ روابط خارجه بدون تنش و سودمند، توسعه، امنیت، ثبات، آرامش و ... ملی تنها یک رویا خواهد بود.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها