عدالت در همدردی با جنایت متروپل
احمد قویدل
فعال مدنی
دلهایمان آتش میگیرد از اینکه تعداد نامعلومی از هموطنان آبادانی زیر آوار فساد آغشته به روابط خاص متووپل مدفون شدند. آنچه اهمیت ریزش این ساختمان را جدی نموده و چنین موج وسیعی از اعتراض و مطالبهگری را به وجود آورده؛ ساخت متروپل بر فونداسیون روابط و مناسبات فاسدی است که تمامی دستگاههای نظارتی را به سخره گرفته و برای تامین منافع همه کسانی که در زنجیره سیستماتیک این فساد قرار دارند هرچه خواسته کرده است.
زنده یا مرده بودن مالک این ساختمان، در هالهای از ابهام است و اطلاعرسانی رسانه ملی در اینباره در سایه دروغ مصاحبه با یکی از زیرآوارماندگان و گزارش مضحک یکی از خبرنگاران در لحظه وقوع حادثه چنان بیرمق است که خود مستندی علیه موضوع گزارش است.
برای اولین بار در تاریخ مدیریت صدا و سیما، مدیریت آن، درست در لحظاتی که عزیزان مردم در زیر آوار فساد متروپل قرار داشتند و امدادگران حرفهای و محلی در تلاش نجات جان آنها، از دستور مراجع خاص برای عدم انعکاس گسترده واقعه جنایت متروپل رونمایی کرد.
این اقدام خواسته یا ناخواسته بنزین بر آتش دل مردم پاشید. بیشک اگر داستان متروپل یک ریزش معمولی ساختمان بود، نیازی نبود جبلی بخشنامه مراجع نظارتی را علنی نماید.
این رونمایی اعلام غیررسمیِ یک اقدام هدفمند برای تبری از برخی سیاستگذاریهای رسانه ملی و توجیه دروازهبانی خبر فارغ از تعهد رسانه ملی است. مدیر صدا و سیما باید بداند این نوع اظهارات نه تنها تاثیری در افزایش اعتماد مردم در سپهر این رسانه ندارد، بلکه موجب تشدید بیاعتمادی است.
همذاتپنداری با خانوادههای قربانیان مدفون زیر هزاران تن بتون و فولاد تمام روان انسان را منقلب و شعلههای خشمی از دلهایمان زبانه میکشد که خاموشی آن فقط با اجرای عدالت میسر است. عدالتی که هیچ عزیز از دست رفتهای را زنده نمیکند اما میتواند مرهمی بر دلهای سوخته خانوادههای قربانیان و صیانت برای جلوگیری از تکرار این حوادث تلخ و فاجعهبار باشد.
حضور مردم به عنوان داوطلبین امداد و نجات در کنار تیمهای امداد و نجات حرفهای که فارغ از تقدم اصل غیرقابلانکار "ایمنی تیمهای امداد و نجات" در این نوع عملیات، تمام تلاش فداکارانه خود را معطوف به خارج کردن قربانیان از زیر آوار نمودند شایسته تقدیر فراوان است. باید باور کنیم در شرایطی که هر آن امکان ریزش ساختمان بود، آبادان شانس آورد که شاهد حادثه فاجعه بزرگتری نشد.
مردم باید این حقیقت را باور کنند که در "ریزش فساد متروپل" دلیل اصلی کندی عملیات امداد و نجات و اهمال تیمهای امداد و نجات نیست (تاکید مینمایم دلیل اصلی برخی اهمالها قابل انکار نیست) بلکه این کندی به عوارض تصمیمهای قبلی از جمله؛ جانمایی این ساخت و سازها در جای اشتباه و بدون پیش بینی امکان دسترسی خدمات امدادی، و حجم آوار، و از همه مهمتر خطر ریزش کل ساختمان است.
به عبارت سادهتر دلیل کندی عملیات امداد باز هم فساد سازمان یافتهای است که نه تنها در محل نامناسب ساخت دوقلوهای متروپل نقش ایفا کرده، بلکه سازنده آنرا در سطح یک شخصیت ملی و "خیّر امنیتساز" و "کارآفرین برتر" به مردم معرفی نموده است.
مسئولین کشور باید باور کنند سوگ سنگینی بر دل آبادان نشسته و سوگواری یکی از کلیدهای مهم و اساسی تابآوری در حوادثی چنین تلخ و اندوهبار است.
مسئولین کشور باید با افزایش تحمل خود اجازه دهند بغض آبادان در چارچوب رسم و رسوم سوگواریهای محلی بترکد. مسئولین باید باور کنند که تداوم حضور یگان ویژه در آبادان بیتدبیری است.
دولت میتواند از نیروهای ارتش در این شرایط و در روزهای تخریب کلی بنا و آواربرداری کلی و نظارت بر امنیت منطقه تخلیه شده بهرهمند گردد.
دولت باید به این باور برسد که به ابهامات و شایعههای موجود به خصوص انتساب هلدینگ عبدالباقی به مسئولین عالیرتبه و خانوادههای آنان پاسخهای قانعکنندهای بدهد.
اظهارنظر وزیر کشور مبنی بر جنایت خواندن حادثه متروپل اگر بر آن راسخ بمانند پایانی بر مصونیت مرتبطین مسئول و اعضای خانواده آنها با این جنایت است.
با توجه به کاهش اعتماد عمومی حضور نمایندگان سازمانهای مردمنهاد، شبکههای تخصصی این سازمانها، جامعه مدنی در ستاد مدیریت بحران آبادان و فراهم کردن امکان نظارت آنها در کلیه فرآیندها اعتماد از دست رفته را به بازمیگرداند.
برای همدردی با مردم آبادان تسلیت نه تنها کافی نیست بلکه موجب رنجش روحی است. خوزستان و در رأس آن آبادان تشنه عدالت است. مسئولین نظام باید بتوانند برای التیام "غده متروپل" حال که دست به چاقوی جراحی بردهاند بیملاحظه از روابط جراحی کنند و غده چرکین فساد را از قلب متروپل خارج کرده و بر آن بنایی نو بسازند.
امکانپذیری تجمعات مردمی در فاصله مناسب از ساختمان متروپل، درک موقعیت حساس جامعه بویژه اقشار آسیبپذیر حادثه، ایجاد امنیت کامل برای برگزاری مراسم سوگواری فوتشدگان با ملاحظه آداب و رسوم منطقه، تاکید بر رفتار خشونت پرهیز نیروهای امنیتی، کمک به آرامش در شهر، خروج یگان ویژه از آبادان، استفاده موثر از نیروهای ارتش، رسیدگیهای مناسب و عاجل به درخواستهای خانواده های داغدار سانحه دیده، جبران خسارات و اجرای برنامه حمایتی ویژه برای آسیب دیدگان، برقراری مستمر اینترنت در شهر آبادان به منظور عدم اختلال در ارتباطات و کسب و کار مردم، به جریان انداختن فوری فرایند قضایی، برقراری دادگاه علنی مسببین و مقصرین حادثه و اطلاعرسانی شفاف و به هنگام از فرآیندهای طی شده، قانونمند کردن مرجعیت نظام مهندسی در ساخت و سازها، ایجاد ضمانتهای اجرایی و سازوکارهای نظارتی موثر، جلوگیری از مداخلات مقامات و سایر مراجع تصمیمگیری و اجرایی، مدیریت پیشگیرانه حوادث مشابه از جمله تخریب ساختمانهای مشابه بدون استاندارد و بررسی دقیق کیفیت ایمنی ساختمانهای در دست احداث با محوریت نظام مهندسی؛ اینها مجموعه اقداماتی است که دولت باید در برابر این جنایت (به تعبیر وزیر کشور) برای همدردی با مردم ایران و به خصوص آبادان انجام دهد.
در صورت تحقق این اقدامات آبادان صاحب دارد و مردم انگیزه خواهند یافت آن شعار متولد شده از فرو ریختن ساختارهای فساد سازمان یافته بر سر شهر آبادان را اصلاح کنند.
ارسال نظر