تلنگری بر مطالبات فرهنگیان و بحران ناکارآمدی
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
فرهنگیان معمولاً به دو ویژگی اشتهار دارند؛ یکی مناعت طبع و داشتن حداقل انتظارات (رضایت به حداقلها) و دیگری از نقطه نظر اجتماعی و کیفیت تعامل با قدرت رسمی دارا بودن نوعی روحیهٔ مبتنی بر محافظه کاری.
مناعت طبع و ترجیح وظیفهی معنوی بر مطالبات پیش پا افتاده، آنها را در موقعیتی قرار داده که پافشاری بر جنبههای مادی- مالی را نوعی کسر شأن دانسته و بر این اساس، همان خصیصه کنار آمدن با حداقلها را در آنها برجسته کرده است.
برشمردن دو ویژگی ذکر شده و تأنی بر تحرکات اخیر آنها نشان میدهد که زیر پوست جامعه جستوخیزهای رو به تزایدی در جریان است که اگر عمق و ظرافتهای آنها به خوبی ملاحظه نشود قادر است گسلهای جامعه را به سمت یک تراکم نامتناسب انباشتی رهنمون نماید.
ماهیت و کیفیت نارضایتی معلمان و همچنین جنس مطالبهگری آنان متفاوت از سایر اقشار است. همین امر نوع مواجههٔ سیستم سیاسی را نیز زیر ذرهبین بیشتری قرار خواهد داد. مسألهای که سیستم را برای تقابل سختافزاری و استفاده از قوهٔ قهریه در مضیقه میاندازد. کیفیت مطالبهگری و پارامترهای شخصیتیشان نیز مانع از این میشود که بتوان به سادگی با انگ و برچسب زمینه را برای برخورد با آنها فراهم کرد.
اتکا بر همان دوخصیصهٔ مذکور نشان از وخامت اوضاع هم میدهد. هشداری که اگر عمق آن دیده نشود، ابعاد ماجرا تفهیم نخواهد شد.
به عبارتی فرهنگیان آنقدر دچار کمبود و عدم دسترسی به همان حداقلها شدهاند که از ناچاری مجبور شدند وادار به تحرکات جمعی شوند. از طرفی شدت این تنگناهای اقتصادی به حدی رسیده که ناگزیر از پوستهٔ محافظهکاری خارج شده و خود را در تیررس هزینه قرار دادهاند. انگار که خویشتنداری را از کف داده باشند و با خودشان بگویند، هر چه بادا باد! بالاتر از سیاهی رنگی نیست!
وقتی معلمان با خصایل یاد شده از رهگذر بوروکراسی و تعامل با سیستم در دسترسی به حداقلها ناکام ماندهاند به خیابان و تأسی به بدنهٔ خود رجوع کرده اند. امری که نشان میدهد سیستم آنقدر به درجهای از ناکارآمدی و بحرانهای در هم تنیده مجهز شده که صبورترین زیر مجموعهاش نیز طاقتش طاق شده است.
خیزش معلمان حکایت از نوعی نارضایتی عمیق در بستر جامعه است. نوعی نارضایتی که توأمان از ویژگیهای افقی و عمودی برخوردار است. در بُعد افقی دارد به تمامی اقشار تسریع مییابد و در بُعد عمودی نیز انباشتی و اولتیماتوم گونه است. با تأسی به تجربهٔ جنبشهای معاصر اولی تراکمی و «همه علیه یکی» و دومی هیجانی و «صفر- هیچی» خواهد شد. تجمیع و قرابت این دو آبستن رخدادهای تازه و غیر منتظرهای خواهند بود. رخدادهایی که الزاماً مطبوع نخواهند بود.
ارسال نظر