عاشقانههای قرآن- مجلس پنجم
جواد انصاری
پژوهشگر
بسم الله الرّحمنِ الرّحیم
در مجالس چهارگانه پیشین به اسرار و آیات شگفتی از عشق و محبّت میان عابد و معبود پِی بردیم و شماری از جلوههای رازآلود در ارتباط میان خداوند حبیب و بنده محبوب را شناختیم.
یکی از پیامهای امیدوار کننده و عاشقانهی قرآن، این است که اگر به اخلاص بکوشیم و با صداقت و رضایت خداوند گام برداریم، راهیاب شده و رستگار میشویم.
به قول مولانا "گر راه روی، راه بَرَت بگشایند"
- والَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (عنکبوت،۶۹).
(و کسانى که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههاى خود را بر آنان مینماییم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است.)
در این آیه کلمه «فینا» کلیدی و حائز اهمیت است. کوششها و مساعی ما وقتی با صداقت و دور از خودپرستی باشد، اسباب سعادت و رستگاری خواهد بود. دلهای پیراسته از تیرگیهای خودخواهی وقتی به جستجوی خدا که اسم رمز همهی خوبیهاست روی میآورند، از وصفِ «هادی» خداوند بهرهمند میشوند.
در واقع بشارت قرآن این است که: خداوند آنانی را که صادقانه میکوشند به راههایی که "به خود خداوند" ختم میشود، هدایت میکند.
آیهی دیگری که در همین محور و معنا است، و به لطف هدایتگرانهی خداوند اشاره دارد، این است:
- هوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا (احزاب،۴۳).
(خداوند کسى است که با فرشتگان خود بر شما درود میفرستد، تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد و بر مؤمنان همواره مهربان است.)
در واقع خدای متعال و فرشتگان او ، به کسانیکه بدنبال هدایت و ایمان واقعی هستند، درود و رحمت میفرستند. تا با رهایی از تاریکیها به سرزمین نور درآیند. در این تصویر، خداوند خودش در این راه حامی و راهنمای مومنان است. گویی خداوند با عدهای از فرشتگان به استقبال مؤمنان آمده و آنان را به محلی زیبا، جاودانه و نورانی، راهنمایی میکنند.
قرآن در موضع دیگری با اشاره به گسترهی بخشندگی و رحمانیّت خداوند، آنانی را که با مرزشکنی و زیادهروی، به خود آسیبزدهاند، فرا میخواند تا ناامید نباشند و نپندارند که تیرگیها زدودنی نیست. او که آمرزنده و رحمان و رحیم است، میتواند دل را از تیرگیهای گناه شست و شو دهد. او بخشنده و آمرزنده است و فقط «ایمان به بخشندگی خداوند» امیدبخش و باعث انگیزه حرکت است:
- قلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (زُمَر،۵۳).
(بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیادهروى روا داشتهاید، از رحمت پروردگار ناامید نشوید. در حقیقت خداوند همه گناهان را میآمرزد که او خود آمرزنده و مهربان است).
قرآن در همین مضمون و معنا سخنِ بشارت بخش یعقوب را برای ما نقل میکند که بهرغم تألّم و اندوهی که از فراق یوسف و برادرش (بنیامین) داشت، همچنان به گشایشگری خداوند امیدوار بود و با یادآوری گستره و وسعت رحمت خداوند، فرزندان خود را به طلب یوسف برانگیخت:
- یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُون (یوسف،۸۷).
(اى فرزندان من، بروید و در پِی یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا ناامید نمیشود).
اندیشه و تدبّر در آیاتی که خداوند را به رحمت، دوستی و آمرزندگی وصف میکنند، جان ما را روشن میکند:
- إنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود،۹۰).
(پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است).
- ورَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ (کهف،۵۸)
(و پروردگار تو آمرزنده [و] صاحب رحمت است).
- نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (حجر،۴۹)
(به بندگان من خبر ده ، که من آمرزنده مهربان هستم).
- سلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ (یس،۵۸)
(از جانب پروردگاری مهربان ، به مومنان، سلام گفته میشود).
- ربَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا (غافر،۷).
(پروردگارا، رحمت و دانش تو، بر هر چیز احاطه دارد).
در پاسخ بندهای که نیکی و سعادت دوجهان را مسئلت میکند؛ خداوند رحمان میفرماید:
قٰالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ
ۖ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ (اعراف،۱۵۶)
(عذابم را به هرکه بخواهم میرسانم [امّا] رحمت واسعه من همه چیز را فرا گرفته است).
به عبارت سادهتر خداوند میفرماید: بنابر رحمت و مهر و مغفرت است، مگر کسی که دیگر لایق آن نباشد و بخواهم او را عذابی برسانم (تا عدالت برقرار شود).
این امید و انگیزه، که اگر صادقانه
بکوشیم رحمت او شامل ما میشود و ما را از تاریکیها و سردرگمیها میرهاند خیلی شیرین، زیبا و عاشقانه است.
این مجلس اُنس را نیز با بخشی از غزل عارفانه حضرت مولانا به سرانجام میبریم که فرمود:
گر چه شرط نهادیم و امتحان کردیم
ز شرطها بگذشتیم و رایگان کردیم
اگر چه یک طرف از آسمان زمینی شد
نه پاره پاره زمین را هم آسمان کردیم
اگر چه بام بلندست آسمان مگریز
چه غم خوری ز بلندی چو نردبان کردیم
پَرَت دهیم که چون تیر بر فلک بِپَری
اگر ز غم تن بیچاره را کمان کردیم
اگر چه جان مدد جسم شد کثیفی یافت
لطافتش بنمودیم و باز جان کردیم
اگر تو دیوی و ما دیو را فرشته کنیم
وگر تو گرگی و ما گرگ را شبان کردیم
تو ماهیی که به بحر عسل بخواهی تاخت
هزار بارت از آن شهد در دهان کردیم
اگر چه مرغ ضعیفی، بجوی شاخ بلند
بر این درخت سعادت که آشیان کردیم
بگیر مُلک دو عالم که مٰالِکُ المُلکیم
بیا به بزم که شمشیر در میان کردیم
چرا شکفته نباشی؟ چو برگ میلرزی چه ناامیدی تو از ما؟ که را زیان کردیم؟
بسا دلی که چو برگِ درخت میلرزید
به آخرش بگزیدیم و، باغبان کردیم....
تا مجلس اُنسی دیگر به درود و سلام
ارسال نظر