رسول خدا و بدعتها
مستشرقین [اسلام شناسان غربی] که غالبا مسیحی و مخالف اسلام و پیامبر هستند، سعی داشتهاند مسیحیت را «دین رحمت، محبت و جذب» و اسلام را «دین خشونت، شمشیر و تحمیل» معرفی کنند و متأسفانه رفتار خلفای بعد از پیامبر در فتوحات، فتوای جواز جهاد ابتدایی برای تحمیل دین به طور مطلق یا محدود از جانب بعضی فقیهان و عملکرد بعض حکومتها و جنبشهای اسلامی زمان ما مانند طالبان و داعش و ..., به یاری آنان آمده و زمینه چسبیدن این تهمت به دین مبین را فراهم آوردهاند.
مستشرقین [اسلام شناسان غربی] که غالبا مسیحی و مخالف اسلام و پیامبر هستند، سعی داشتهاند مسیحیت را «دین رحمت، محبت و جذب» و اسلام را «دین خشونت، شمشیر و تحمیل» معرفی کنند و متأسفانه رفتار خلفای بعد از پیامبر در فتوحات، فتوای جواز جهاد ابتدایی برای تحمیل دین به طور مطلق یا محدود از جانب بعضی فقیهان و عملکرد بعض حکومتها و جنبشهای اسلامی زمان ما مانند طالبان و داعش و ..., به یاری آنان آمده و زمینه چسبیدن این تهمت به دین مبین را فراهم آوردهاند. این حقیر تا به حال در چندین یادداشت به این موضوع پرداختهام و خوشبختانه آیات و روایات و سیره معصومین در ردّ این تهمت وضوح و صراحت دارد.
اخیرا روایتی زیبا از رسول خدا در این راستا دیدم که بیان آن را برای دفاع از «دین رحمت» و در راستای دفع آن تهمت ناچسب مفید میبینم. این روایت را صدوق در توحید و عیون و طبرسی در احتجاج نقل کردهاند.
روایت را ابوصلت هروی از امام رضا نقل کرده است. مأمون از امام رضا در باره معنای آیه 99 یونس[وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِین] میپرسد و حضرت در جواب میفرماید:
* پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از پدرش علی بن ابی طالب نقل کرده که فرمود: مسلمانان در ابتدای حکومت اسلامی به رسول خدا عرض کردند: کاش جمعی از کسانی که بر آنان قدرت و تسلط یافتهای، را به پذیرش اسلام وادار میکردی تا عددمان زیاد شود و بر دشمنان قدرت یابیم!
رسول خدا فرمود: من بنا ندارم خدا را ملاقات کنم در حالی که با خود بدعتی در دین به همراه داشته باشم، رفتاری که خدا درباره آن به من دستوری نداده و با رنج و زحمت و تکلّف آن را به دین بسته باشم. در پی این پیشنهاد آنان، خداوند وحی فرستاد که: ای محمد؛ اگر خدا میخواست همه مردم روی زمین به صورت ناچاری و اجباری ایمان میآوردند همچنان که در سکرات مرگ و هنگام دیدن صورتهای برزخی اعمال خود، ایمان میآورند و اگر آنان را به چنین ایمانی وادار میکردم، دیگر استحقاق ثواب و ستایش در آخرت نداشتند و لکن من میخواهم به اختیار خود و آزادانه ایمان بیاورند تا سزاوار مدح و پاداش و زندگی جاوید آخرتی در بهشت داشته باشند. حالا با وجود این اراده من، آیا می خواهی مردم را بر ایمان آوردن وادار کنی؟!(توحید صدوق342؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص135)
* جالب آن که رسول خدا «تحمیل دین» را «بدعت» یعنی «داخل کردن چیزی که از جانب خدا نیست، به دین» میشمارد که افترای به خدا و بزرگترین گناه است. (انعام/21) امید که مبلغان دین و حاکمان اسلامی این اراده خداوند را در تمام برنامهریزیهای خود لحاظ کنند تا طراوت ایمان در فضای آزادی و اختیار، همه را به خود جذب سازد.
ارسال نظر