چرا مذاکرات به نتیجه نمی‌رسد؟

چرا مذاکرات به نتیجه نمی‌رسد؟

روح‌الله سوری

روزنامه‌نگار

 

اولین دور از مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ۱+۴ در دولت رئیسی در حالی به پایان رسید که بازخورد خوشایندی از همه طرف‌ها در رابطه با آن را شاهد نیستیم. اروپا و آمریکا با ابراز ناامیدی از محتوای مطرح شده از سوی ایران آن را زیاده‌خواهی و بازگشت به نقطه صفر عنوان کرده‌اند و همین مساله احتمال تداوم مذاکرات را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.

 

آنچه از اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر می‌توان استنباط کرد این است که ایران ضمن مطالبه رفع کامل تحریم‌ها، بر تداوم برنامه‌های هسته‌ای خود که عمدتا از مسیر کاهش تعهدات برجامی به دست آورده اصرار دارد.

همه این موارد را که در کنار هم قرار می‌دهیم؛ سوال مهمی که می‌تواند مطرح شود این است که ایران دقیقا از بازگشت به مذاکرات چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

 

برای پاسخ به این سوال باید گفت آنچه که یک مذاکره سیاسی را شکل می‌دهد صورت مساله‌ای است که در ذهن طرفین تصور می‌گردد. اگر بخواهیم بطور مصداقی در مورد مذاکرات هسته‌ای ایران صحبت کنیم باید گفت که از نگاه اروپا و آمریکا صورت مساله عبارت است از تهدیدات ناشی از دستیابی ایران به فناوری نظامی هسته‌ای و درست به همین خاطر هدفی که این کشورها در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران برای خود تعریف کرده‌اند ممانعت از افزایش توانمندی هسته‌ای ایران و ایجاد محدودیت‌های شدید و موثر در این رابطه است.

در طرف ایرانی اما به نظر می‌رسد که صورت مساله تا حدودی پیچیده‌تر باشد. از نگاه ناظران و کارشناسان موافق با مذاکره، مشکلات اقتصادی بوجود آمده در اثر تحریم‌های هسته‌ای و انزوایی که ایران در آن قرار گرفته است صورت مساله و مشکل اصلی می‌باشد و به همین خاطر نیز هدف از مذاکرات باید رفع تحریم‌ها، بهبود وضعیت اقتصادی و رفع نگرانی‌های سیاسی- امنیتی غرب و همسایگان از جانب ایران باشد.

 

اما آیا واقعا چنین نگاهی هم در میان تصمیم‌گیرندگان حاکم است؟

این پرسشی است که به نظر نمی‌رسد شواهدی در تایید آن بتوان پیدا کرد. به نظر می‌رسد آنچه برای تصمیم‌گیرندگان مساله اصلی می‌باشد چیزی دیگر است و حفظ توانمندی هسته‌ای و تداوم آن در نگاه اتاق فکر تصمیم‌گیرنده در ایران از اهمیت بیشتری نسبت به موضوعات اقتصادی برخوردار است.

اگر بخواهیم دقیق‌تر سخن بگوییم از نگاه تصمیم‌گیرندگان، اکنون کشور ایران در وضعیت مناسبی از لحاظ قدرت منطقه‌ای و توان نظامی قرار دارد و در رابطه با مشکلات اقتصادی هم عمده نگاه‌ها به این صورت است که مساله و مشکل اقتصاد ایران چیز تازه‌ای نیست بلکه موضوعی است که به هر حال طی چهار دهه‌ای که از انقلاب می‌گذرد همیشه وجود داشته است و مردم به نحوی به آن عادت کرده و خود را با آن تطابق داده‌اند.

مهمتر اینکه از نگاه تصمیم‌گیرندگان، ایران می‌تواند از طریق نزدیک شدن هرچه بیشتر به شرق تا حدودی موفق به جبران مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌ها گردد و افزایش توانمندی نظامی نیز در آینده خواهد توانست برگ‌های بازی بیشتری در اختیار ایران قرار دهد. 

 

بنابراین در دستگاه فکری تصمیم‌گیرندگان موضوع مذاکره با طرف‌های غربی نه حل بحران‌ها و مشکلات اقتصادی که پذیرش قابلیت‌های هسته‌ای و نظامی ایران می‌باشد که همین مساله را باید کلید پیچیده شدن مذاکرات و تیره شدن چشم‌انداز پیش روی آن به حساب آورد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها