چشماندازهای ما
امیررضا نظری
روزنامهنگار
مجموع اخباری که در هفته گذشته منتشر شد حاکی از آن بود که مذاکرات وین با موفقیت چندانی مواجه نبوده و برآوردها از اظهارات دیپلماتهای غربی حاکی از شکست گفتگوهای وین است.
در اینکه ایالات متحده در دوران ترامپ از برجام خارج شد و تحریمهای غیرقانونی و ظالمانهای را علیه کشورمان اعمال کرد جای تردیدی وجود ندارد، آنچه حائز اهمیت است پایین آمدن میزان تابآوری اقتصاد و جامعه ایران است که گویا هیچ یک از مسئولین اعتنایی به آن نمیکنند!
قرار گرفتن در وضعیت سخت و اسفناک تورمی طی ۴ سال اخیر و عدم تلاش رفع این عامل، موجب شده بخش عمده جامعه در فقر شدید قرار بگیرد.
جوانان ایران تحت شدیدترین بحرانهای مالی قرار دارند و این امر موجب شده هر سال از میزان داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکور کمتر شود و شواهد نشان میدهد؛ تولید علم به پایینترین حد ممکن رسیده است. بروز چنین پدیدهای در بلند مدت موجب کمسوادتر شدن جمعیت در سالهای آینده و کمتر شدن جمعیت متخصص میشود.
اخیرا زهرا شیخی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اعلام کرده است امارات متحده با حقوق ماهانه ۲۵۰ میلیون تومان و بدون نیاز به آزمون زبان، پزشکان ایرانی را استخدام میکند و به آنها اقامت میدهد.
مع الاسف برای جوانان فارغ التحصیل شده از دانشگاه هیچ چشمانداز مثبتی وجود ندارد و هر آنکه میتواند در سریعترین زمان اقدام به مهاجرت میکند.
با ادامه این شرایط، میتوان چشمانداز آینده ایران را در کشور همسایه افغانستان دید که چگونه با بدتر شدن اوضاع، کشور از منابع انسانی باارزش خود تهی شد.
هدف از نوشتن این یادداشت هرگز هشدار به مسئولین اقتصادی و اجرایی نبوده و آنها به هیچ وجه مخاطب این نکات نیستند چرا که وضعیت فعلی کشور نشان میدهد آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
مخاطب این مقاله جناب آقای علی باقری کنی مذاکره کننده ارشد کشورمان هستند، متاسفانه ایشان به دلیل اینکه همواره مخالف برجام بودهاند و سطح خود را از یک چهره ملی و فراجناحی به سخنگوی یک جریان سیاسی تقلیل دادهاند به دنبال این هستند که در مذاکرات وین نام خود را بر جا بگذارند. عدم حصول توافق در ماههای آتی، موجب نزدیک شدن کشور به فروپاشی اجتماعی و سپس سرایت این بحران به عرصه اقتصادی خواهد شد. اگر سال ۹۲ مذاکرات ۲ سال به طول انجامید دلیل اصلی آن بود که جامعه افقهای روشنی پیش روی خود و پسامذاکرات شاهد بود و برای به نتیجه رسیدن مذاکرات صبر کرد، اما استمرار وضعیت نابسامان اقتصادی در این سالها آستانه تحمل مردم را به حداقل رسانده است.
لذا اقتصاد ایران به زمان استراحت یا به قول فوتبالیها نیازمند "بین ۲ نیمه" است تا تجدید قوا کند. چنانچه این اتفاق یعنی وقفه در فشارهای اقتصادی، رخ ندهد امکان تکرار حوادث آبان ۹۸ دور از ذهن نیست. شواهد نشانگر آن است که دولت سیزدهم از اقدام عاجل جهت بهبود وضعیت معیشتی و ارزان شدن کالاهای اساسی پرهیز کرده و ابتدا سکوی پرتابی برای دامادهای چهرههای ارشد جریان اصولگرایی شد و در عرصه اقتصادی رو به گفتار درمانی آورده است.
در این شرایط اقشار ضعیف خود را فراموش شده میبینند و عدم واکنش سریع دولت را توهین به خود تلقی میکنند. بر این اساس شایسته است به دلیل حفظ منافع ملی، تیم مذاکره کننده ایران شروطی که از طرف تیم مقابل مطرح میشود را با خرد جمعی چهرههای ارشد حاکمیت در میان بگذارد، تا با توافق ایشان، از منابع مسدود شده ایران در خارج از کشور آزاد شود تا اوضاع بحرانی تسکین یابد، در غیر اینصورت وقایع تلخی در انتظار کشور است.
ارسال نظر