لطفا پاسخگو باشید!
امیررضا نظری
روزنامهنگار
درک اینکه کشورمان در این روزها چه شرایطی دارد و محتاج چه تدابیری است برای عموم قابل فهم است. اما برای چهرههای سیاسی معقول و با سابقهای در تراز سیدمحمد خاتمی پیشبینی این روزها از همان دههی ۷۰ مقدور بود.
در پیامی که خاتمی برای حزب اتحاد ملت داد، بر رفتن به میان مردم و گفتگو با جریانهای دیگر تاکید شده است.
خاتمی در بخشی از این پیام نوشته است:
"به نظر من آنچه پیش آمده گرچه جفا به ملت است ولی میتواند فرصتی مناسب باشد برای اصلاحطلبان که بالفعل از قدرت کنار گذاشته شدهاند و مسؤولیتی ندارند؛ گرچه اصلاحطلبان نیز باید پاسخگوی کارنامه و عملکرد خود در گذشته باشند و احیاناً سهم خود را در پدیدآمدن وضع موجود بشناسند و مسؤولیت آن را بپذیرند."
او چند توصیه به اصلاحطلبان کرده که از آن جمله است:
"رفتن به میان مردم، گفت و گو با تشکلهای رسمی و غیررسمی جامعه، از زنان و مردان، معلمان و کارگران و نخبگان و کارآفرینان و فرهیختگان و بخشهای مختلف صنفی و اجتماعی و بخصوص جوانان و شناخت بهتر آنان و بهرهگیری از حضور و تواناییهای آنان در تشکیلات بزرگتر."
"اگر یکی از بنیادیترین شرطها و لازمههای دموکراسی و نظام حکمرانی خوب مسؤولیتپذیریِ قدرت است و قدرت اگر به خود رها شود طبیعتاً به خودکامگی خواهد گرایید، وقتی حاکمیت یا بخشهایی از آن احساس نیازی به اصلاحطلبان و غیراصلاحطلبان مستقل و خردورز و در واقع مردم نمیکند و آنان را نمیپذیرد، چه رسد به این که حاضر به گفت و گو با آنها شود، اگر همهٔ کسانی که خیرخواه کشور و ملتاند در کنار هم باشند و به درک متقابل برسند، قادر خواهند بود که حاکمیت را قانع و حتی وادار به گفت و گو کنند و در نتیجه زمینه مسؤولیتپذیری و اصلاح آن را فراهم آورند."
اما پیش و بیش از این توصیه نیاز داریم به گفتگو با شخص خاتمی و سخنانی از جانب ایشان که چگونگی آغاز مناقشه هستهای را بیان کند؛ و چرایی شروع مذاکرات میان ایران و غرب را تبیین نموده و توضیح دهد که چرا و چگونه عمر دو نسل از جوانان این کشور در انتظاری بیهوده گذشت به نحوی که هنوز چشمانداز روشنی پیدا نیست.
حتی مذاکره کنندگان عوض شدند و نسل جدید از راه رسید ولی تقاضای مردم همان تقاضای اواخر دولت خاتمی است.
حالا پس از قریب به ۲۰ سال مذاکرات هستهای باید یادمان بیاید که چراغ اول را چه کسی روشن کرد؟ چه دولتی راس کار بود و مذاکره کننده ارشد دولت خاتمی چه کسی بود؟ آقای خاتمی آیا خودتان میدانستید هولناکترین واقعه همزمان با دولت شما؛ قتلهای زنجیرهای، توقیف روزنامهها و واقعهی کوی دانشگاه نبود، بلکه شروع مسیری بود که منتهی به مذاکرات هستهای شد؟ وقتی کشور در تلاطم مباحث سیاسی، تئوریهای توسعه، تقدم توسعه بر معیشت، کتاب عالیجناب سرخپوش و جدال چپ و راست بود، آیا پیشبینی میکردید عاقبت مردم خسته از جنجالهای سیاسی با سکوت در برابر مهندسین انتخابات، روی به رئیس جمهوری میآورند که انرژی هستهای را حق مسلم میخواند و پردرآمدترین دولت تاریخ ایران را در پایان سال ۹۱ به بدهکارترین دولت ایران تبدیل کرد؟
تاریخ معاصر ۴۰ سال اخیر ایران هنوز نوشته نشده ولی روزی سهم همهی روسای جمهور در مشقتهای این روزهای کشور نوشته خواهد شد؛ سهمی که شامل هر ترک فعل، سکوت، همراهی و حتی مقابله با جریان مشکوک افراطی خواهد شد.
ارسال نظر