بن بست اصولگرایی پشت دروازههای کرملین
محمد محمدرضایی
عضو شورای مرکزی مجمع نمایندگان ادوار
هنوز جوهر مصوبه مقابله با اسرائیل، در مجلس شورای اسلامی خشک نشده بود که سردار قالیباف ریاست محترم مجلس در نشست خبری، عجولانه و مغرورانه اهداف سفر رسمی خود به مسکو را اعلام و طی آن اظهار داشت؛ حامل پیام راهبردی و همه جانبه رهبر جمهوری اسلامی ایران برای رهبران روسیه هستند.
در این مصاحبه، وی روابط ایران وروسیه را تاریخی، استراتژیک و از ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی حائز اهمیت و واجد جنبههای مثبت ارزیابی کردند.
به رغم اعلان عمومی و برنامه ریزی قبلی این سفر و اطلاع مقامات کرملین از مواضع و منصب فعلی سردار قالیباف، بدون اطلاع قبلی، در آستانه حضور رئیس مجلس انقلابی ایران در پشت دروازههای کاخ کرملین، شوربختانه همه درها را به رویشان بستند و مغبونانه به بهارستان بازگرداندند. به تعبیر عوام سنگ روی یخشان کردند!
در عین حال که مقامات دولت روسیه قفل دروازههای متعدد قلعه کرملین را به روی سردار مجلس ما به بهانه رعایت پروتکلهای بهداشتی نگشودند، او را بر نشستن روی نیمکتی در پاویون فرودگاه مسکو ناگزیر کردند، که در حد صندلی اتوبوسهای شرکت واحد تهران نیز فاصله اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی در آن رعایت نشده است. رفتاری که در کشور ما با نامهرسان ادارات نمیکنند.
بیجهت نبود که عمل ولادیمیر پوتین در تخریب مجلس ایران را با به توپ بستن مجلس توسط خلف سلفشان ولادیمیر لیاخوف قیاس نمودم. امیدوارم قیاس مع الفارق نباشد!
وقتی آرشیو اخبار مربوط به دیدارهای ولادیمیر پوتین با مقامات اسرائیلی را در فضای مجازی یا به تفسیر "حداد عادل" (تارنماها)، ورق میزنیم، همین جناب ولادیمیر پوتین را میبینیم که با آغوش باز به پیشواز نخست وزیر رژیم صهیونیستی در همان قلعه رفتهاند.
این فعل و انفعالات باید ما را فهمانده باشد که لابی صهیونیستها در کاخ کرملین کمتر از کاخ سفید نیست و تهدیدات نظامی علیه ایران توسط مقامات اسرائیلی قبل و بعد از انجام این سفر نمیتواند قطعهای خارج از این پازل تعریف شود.
فارغ از تحلیلهای سیاسی برگردیم به منافع ملی و اقتصادی روسیه در بازی گردانیهای منطقهای، کسانی که زمانی با صبغه مارکسیستی داعیه حکومت پرولتاریای جهانی داشتند، وقتی در دستیابی به آن ماندند، ضمن عدول از مرام لنینیستی دست به رفرم همه جانبه در ساختار حکمرانی خود زدند؛ اکنون به این تدبیر رسیدهاند، قبل از آنکه دلشان برای همسایهای به نام ایران بسوزد برای منافع بین الملی خودشان میسوزد.
منافعی که در آن حذف هیج کشوری تعریف و مصوب نشده است. از این رو قفل دربهای کرملین را، به روی سردار پارلمانی ما که سودای نابودی اسرائیل را در سر میپروراند نگشودند.
اینک بخشی از اصولگرایان افراطی که از حول هلیم در دیگ روسها سقوط کردهاند برای فرار از بن بست سیاسیشان در پشت دیوار کرملین، در اجتماعات رسمی و جشن ملی یوم الله ۲۲ بهمن به جای سردادن شعار بر علیه رفتار تحقیرآمیز رئیس جمهور روسیه، نسبت به رئیس پارلمان ایران شعار مرگ بر رئیس جمهور خودشان را سر میدهند!
این طیف افراطی، اقتدارگرایی را تا آنجا پیش میبرند که در قطعنامههای شورای هماهنگی تبلیغات، نام معمار انقلاب که شعار نهضتش نه شرقی نه غربی بود را هم حذف مینمایند.
ناگفته پیداست این سناریو سازیها برای تحت الشعاع قرار دادن تحقیر ملی ایرانیان و سیاست منفعلانه اصولگریان در برابر اهداف منفعت طلبانه حاکمان روسی است.
کسانی که تا دیروز داس و چکش به دست داشتند و ژست سوسیالیستی میگرفتند امروز در پی تلکه کردن همسایگان و انباشت ارز در انبان کشور خویشند.
چه شد که کار از ادعای دیدار قالیباف با پوتین به ادعای دیدار با نماینده ویژهاش و از ادعای دیدار با نماینده ویژه به وزیر خارجه و از وزیر خارجه به نشستن بر نیمکت سالن فرودگاه کشید؟
این درسی است که باید آموخت، اجنبی به هیچ کسی اقتدار و هویت نمیدهد، اقتدار و هویت را مردم یک کشور به مسئولان میدهند برای گرفتن این درس، به قول اصولگرایان باید؛ بصیرت داشت تا به پوکرباز روسی نباخت!
به باورم رفتار موهن مقامات روسی با حامل پیام رهبری تحقیر ملی ایرانیان بود و باید آنان را از این کردارشان پشیمان کرد.
ارسال نظر