معلمان با هزینه شخصی و خودجوش آموزش آنلاین بدهند!
مستقل آنلاین، شیرزاد عبداللهی کارشناس حوزه آموزش/
".... و در این روزها کم نیستند معلمان عاشقی که در ساعتهای قرنطینه به یاد بچههای محروم و معصوم کلاسشان گریستند و با هزینه شخصی جزوههای درسی آماده کردند تا در صورت کسب مجوزهای لازم با وسیله شخصی، در مناطق محروم دست تک تک دانش آموزان برسانند. فرهنگیانی که برای رفع نیاز و تهیه تلویزیون دانشآموزان حاشیه شهر همیشه از آبرو و داشتههای خود مایه گذاشتهاند. و همکارانی که از همان روزهای آغاز تعطیلی خودجوش و خودخواسته با هزینه شخصی کار را در فضای مجازی شروع کردند..." این فرازی از یک یادداشت احساسی - تبلیغاتی برای واداشتن معلمان به ایثار و از خودگذشتگی است. ◼در میان صاحبان همه مشاغل از جمله پزشکان، پرستاران، پلیس، آتشنشانان افراد استثنایی، از خودگذشته و فداکار وجود دارد. پزشکانی هستند که در مناطق محروم مجانی بیماران را درمان میکنند. پلیسهایی که بدون سلاح جانیان را دستگیر میکنند. آتشنشانهایی که بدون تجهیزات به قلب آتش میزنند. در میان معلمان هم چنین استثناهایی وجود دارند. اما در هیچ شغلی عاشقی، فداکاری و انجام کارهای خارقالعاده، قاعده کار نیست. شاید تعداد اینها از یک درصد شاغلین کمتر باشد. در جوامع مدرن اصل بر تقسیم کار بر اساس تخصص، سازماندهی، برنامه ریزی و تجهیز امکانات و انجام وظیفه طبق پروتکلهای سازمانی است. ▪️اکثریت نزدیک به اتفاق افراد هر جامعهای، در همه مشاغل، انسانهای عادی و متوسط هستند. آدمهای معمولی و متوسط در کار و زندگی دنبال نفع بیشتر و ضرر کمتر هستند. تنها قاعده اخلاقی این است که افراد از کارشان ندزدند، تقلب نکنند و به دیگران ضرر نزنند. هرجا صحبت از قهرمانی است یک جای مدیریت و برنامهریزی میلنگد. ارتشی که فرماندهان و سربازان آن وظایف عادی خود را انجام نمیدهند نیاز به آرش کمانگیر و رستم دستان دارد. در عالم واقع حماسه بسیار نادر است. داستان حسین فهمیده را از زبان مرحوم حمید هوشنگی روزنامهنگار دوران جنگ جستجو کنید تا بدانید به شهادت یک نوجوان، چه پروبالی دادند. ▪️اگر کار تدریس آنلاین به قهرمانی و فداکاری معلمان واگذار شود اولا درصد بسیارکمی حاضرند با هزینه شخصی از آن نوع فداکاریهایی که در بند اول این نوشته آمد، دست بزنند. ثانیا میدان برای تقلب و خودنمایی باز میشود و فرصتطلبان میدان را از دست فداکاران خارج میکنند. حالا فرض کنیم معلمان عاشق و فداکار درصد کوچکی از دانشآموزان را پوشش دهند، تکلیف بقیه دانشآموزان چه میشود؟ قبلا در دهه ۶۰ داستان معلم عاشق و متعهد و مکتبی را تجربه کردیم و البته تجربه موفقی نبود. آنهایی که معلم را به مقام فرشتگان میرسانند میخواهند ضعفها و کمبودها را مخصوصا در حوزه معیشتی معلمان بپوشانند و معلمان را بدهکار و شرمنده کنند. ▪️گوشی تلفن و محتویات آن ابزاری شخصی است و اغلب اولیا نمیخواهند که گوشی خود را در اختیار فرزند دانش آموزشان قرار دهند. اغلب معلمان و اولیا هم تمایل ندارند نرمافزارهایی که ممکن است اطلاعات گوشی آنها را به سرقت ببرد روی موبایل خود نصب کنند. عدهای از اولیا هم گوشی و اینترنت ندارند. این فقط حرف منتقدان نیست، حتی سخنگوی کمیته آموزشی مجلس حرفهای مشابهی زده است. من از فداکاری همکارانی که با امکانات شخصی خود مشغول آموزش آنلاین هستند قدردانی میکنم. اما آموزش آنلاین ۱۴ میلیون دانشآموز را نمیشود صرفا بر اساس عاشقی و فداکاری افراد از خودگذشته پیش برد. این منجر به سقوط آموزش و پرورش میشود. من نگرانم که این همه تاکید بر فداکاری و از خودگذشتگی همکاران، ترفندی اداری برای منحرف کردن تقاضای اصولی همکاران از وزارتخانه برای تهیه امکانات و لوازم ضروری آموزش آنلاین باشد. ▪️اگر قرار است در شرایط بحرانی کارها را بر اساس عشق و ایمان و فداکاری معلمان پیش ببریم، پس نقش برنامهریزی و پشتیبانی ستاد وزارتخانه و ادارات کل چه میشود؟ من تعجب میکنم دوستانی که مرتبا بر عاشقی و از خودگذشتگی معلمان تکیه میکنند چرا هیچ انتقادی به انفعال و سردرگمی وزارتخانه و ادارات کل نمیکنند؟ چرا هر وقت بحث به فداکاری و عشق و از خودگذشتگی میرسد همه توجهات متوجه معلمان میشود. اما هر وقت بحث افزایش ۵۰ درصدی حقوق است معلمان فراموش میشوند؟ حداقل انتظار این است که دوستان عزیزی که از معلمان طلب ایثار و عشق و فداکاری میکنند کمی تا قسمتی هم به مسئولیت وزیر و مدیران ارشد و میانی آموزش و پرورش که از مواهب چند برابری برخوردارند بپردازند. معلمان از مدیران و مسئولان وزارتخانه انتظار عاشقی و فداکاری و ایثار ندارند. انتظار این است که در قضیه کرونا و آموزش آنلاین مسئولیت خود را بپذیرند و معلمان را به عنوان متهم ردیف اول معرفی نکنند.
ارسال نظر