قرار بود مجلس در راس امور باشد
آنچه امروز در کارکرد مجلس در آستانه انتخابات یازدهمین دوره آن مشاهده میشود این است که این نهاد بسیار مهم نهتنها محلی از اعراب ندارد بلکه یک نماینده میگوید، نبود مجلس بهتر است و تعطیلی آن به «اقتصاد مقاومتی» کمک بیشتری میکند
مستقلآنلاین، سرویس سیاسی؛ هرمز شریفیان/
اعتراضها به افزایش قیمت بنزین همچنان ادامه دارد. آنچه در این بین بیش از هر چیز نگران کننده است «عصبیت و هیجان» است که در این اعتراضها دیده میشود و این دو عامل بهانه دادن بهدست بهانهجویانی است تا از هر اتفاقی به سود خود بهرهبرداری کنند. در کنار تنشهای موجود که درباره افزایش قیمت حاملهای انرژی مطرح میشود، بیاثری و انفعال نهادهای قانون گذاری رسمی کشور یعنی «مجلس شورای اسلامی» است که قرار بود در «راس همه امور» باشد. آنچه امروز در کارکرد مجلس در آستانه انتخابات یازدهمین دوره آن مشاهده میشود این است که این نهاد بسیار مهم نهتنها محلی از اعراب ندارد بلکه یک نماینده میگوید، نبود مجلس بهتر است و تعطیلی آن به «اقتصاد مقاومتی» کمک بیشتری میکند و نمایندهای دیگر یعنی «محمدقسیم عثمانی» وکیل مردم بوکان بهدلیل به حاشیه رانده شدن «پارلمان»، استعفای خود را تحویل هیات رئیسه میدهد. در این بین آنچه بسیار مهمتر از افزایش قیمت بنزین بهنظر میآید و کمتر به آن پرداخته میشود، «قطع شدن اینترنت» و عدم دسترسی مردم (شهروندان) به گردش آزاد اطلاعات و از سویی، اختلال در «کسب و کارهای اینترنتی» است که این روزها بسیاری از ایرانیان با این روش به ارتزاق و کسب درآمد مشغولند و در این وضعیت هولناک بیکاری، خانوادههای خود را از این راه اداره میکنند و طبیعی است بیکاری بیشتر مردم، موجب تورم بیشتر و وخیمتر شدن وضع معیشتی بسیاری از آنان خواهد شد. تردیدی نیست که داشتن اینترنت در جهان امروز به یکی از «ملزومات» و «حقوق شهروندی» تبدیل شده و قطع کردن و زمینهسازی برای عدم دسترسی به آن، درست مانند قطع کردن «آب»، «برق»، «گاز»، «تلفن» و ...است.
گویا دولت محترم تدبیر و امید و «حامیان ساکت و صامت» آن بهجای الگوبرداری از کشورهای رقیب در منطقه و کشورهای درحال توسعه ـ درحال الگوبرداری از دولت ـ حکومت کشور کره شمالی هستند زیرا تحت فشار قرار دادن مردم به لحاظ اقتصادی ـ معیشتی، بالا رفتن تعداد فقرا و گسترش طبقه فرودست در جامعه، قطع اتصال به شبکههای جهانی و اقداماتی از این دست ـ
بهطور دقیق همان مدلی است که «کیمجون اون» رهبر کره شمالی برای اداره کشورش در پیش گرفته است. سال 1392 سالی بود که «اصلاح طلبان» از حامیان خود خواستند که از «حسن روحانی» در کارزار انتخابات ریاست جمهوری، حمایت کنند و یکی از دلایل آنان برای این حمایت و اقبال مردم، «حقوق دان» بودن و شخصیت حقوقی او بود. حالا نهتنها اصلاحطلبان در برابر این اقدامات دولت مورد حمایتشان در سکوتی محض فرو رفتهاند بلکه میتوان دریافت که شخصیت «امنیتی» روحانی بر تحصیلات حقوقیاش میچربد و کسی که رقبای خود در «شوهای انتخاباتی» را به «حملات گازانبری» متهم میکرد حالا با گازانبری در دست و گاهی، نهادن آن به دست دوستانش ـ ثابت کرد که در اجرای این شیوه از سایرین کاربلدتر است! از سوی دیگر همین چندی پیش اعلام شده بود که برای دسترسی مردم به شبکههای فیلتر شده، قرار است «ویپیان» (فیلترشکن)هایی را برای فروختن به مردم در دسترس قرار دهند.
اعتراضهای شدید به افزایش قیمت بنزین آنهم در مقیاس 3 برابری، بهراحتی قابل پیشبینی بود اما نه به اندازه قطع اینترنت و شاید بنزین به این دلیل و بهصورت ناگهانی گران شد تا بتوانند به بهانه و در سایه آن، اینترنت را قطع کنند که مشخص بود علاقه زیادی به این پدیده ارتباطی در نزد آنان وجود ندارد. روحانی و تمامی همکاران و دوستانش با «هوشمندی از نوع منفیِ» آن ـ دو دو تا، چهارتاهایشان را کردند تا در سایه افزایش قیمت سوخت، اینترنت را قطع کنند. سپس اعلام میکنند که «یارانهها» دو برابر میشود (بسته هر نفر55 هزار تومان) تا نشان دهند که در فکر کم کردن فشار از روی گردهی مردم هستند. حالا پس از پرداخت این مبالغ، احتمالا طرح فروش «ویپیان» های پیشگفته را شروع خواهند کرد یعنی در واقع همین مبلغ را اما به شکلی دیگر دوباره به خزانهشان باز خواهند گرداند. هوشمندی در دولت ـ حاکمیت نشانهای بسیار خوب است زیرا مردم امیدوار میشوند که این هوشمندی میتواند مشکلات کمرشکن معیشتی آنان را برطرف کند، اما گویا برنامهها به شکلی دیگر قرار است رخ دهد. باید به امید روزی ماند که این هوش به شکل مثبت و نه منفی در کارکردهای مسئولان دیده شود تا سود حاصل از آن، منافع ملی را تامین کند نه فقط منافع حاکمیت را!
ارسال نظر