مشکلی که کمتر از تحریمها نیست...
در آخرین ماههای حکومت سلسله صفوی وقتی خبر لشکرکشی افغانها به سوی اصفهان به دربار میرسد و شاه از روحانیون درباری چاره میطلبد، آنان با حیرت از اینکه چگونه این نابخردان نمک به حرام، جسارت دست درازی به ملک صاحب الزمان را داشتهاند، به سلطان اطمینان دادند با استعانت از خداوند و استغاثه از حضرت ولی عصر آنان را ناکام خواهند گذاشت.
محسن زینلی پور- روزنامه نگار
خبرگزاری ایلنا خبر داده که شخص محترمی گفته: «چرا نگران هستید که تحریمها تشدید شود به جهنم که تشدید شود. مگر شما خدا ندارید؟ مگر قرآن نمیخوانید؟ خداوند به آنها میگوید شما که هستید؟ آمریکا و فرانسه گرفتار چالش هستند. ما توانستیم با کمک خود دو کشور را بیمه کنیم و نفوذ آمریکا را لگدمال کنیم و از این به بعد هم خواهیم کرد.»
در این باره توجه به چند نکته، شاید بیراه نباشد:
✴نخست اینکه: در آخرین ماههای حکومت سلسله صفوی وقتی خبر لشکرکشی افغانها به سوی اصفهان به دربار میرسد و شاه از روحانیون درباری چاره میطلبد، آنان با حیرت از اینکه چگونه این نابخردان نمک به حرام، جسارت دست درازی به ملک صاحب الزمان را داشتهاند، به سلطان اطمینان دادند با استعانت از خداوند و استغاثه از حضرت ولی عصر آنان را ناکام خواهند گذاشت.
سپس ضمن برپایی مجالس دعا و روضه دستور طبخ آش نذری مخصوصی را نیز دادند اما چیزی نگذشت که خبر آوردند، افغانها به دروازه اصفهان رسیدهاند آش پخته شد، اما پیش از توزیع آن، لشکریان افغان وارد کاخ شده و سلطان را دستگیر و آش نذری را هم میان سربازان خود توزیع نمودند.
✴دوم: سابقه وضع تحریم علیه کشورمان و اثرات ویرانگر آن بر تمامی ابعاد اقتصاد و سیاست و زندگی مردم، برای عامه مردم و حتی کماطلاعترین آنها، آنقدر روشن است که بیان چنین سخنانی در پیشگاه جامعه و جدی نگرفتن آنها، یک واکنش حتمی به دنبال خواهد داشت و آن اینکه جامعه با شنیدن چنین سخنانی، پیش از هر چیز به این نکته میاندیشد که سنگینی بار تحریمها و سختیها و مشکلات بزرگ ناشی از آن، همواره بر دوش مردم عادی بوده و صاحب منصبان و مقاماتی که زندگی خود و نزدیکانشان هیچگاه تحت تاثیر تحریمها نبودهاند، از غم مردم به کلی بیخبرند و یا عامدانه خود را به بیخبری میزنند و چنین بیپروا درباره تحریم، سخن میرانند.
✴سوم: اینکه ایشان مسئلة تحریمهای ساخته و پرداخته دشمن دیرین (آمریکا) را به خدا و قرآن ربط داده و کسانی که از بابت تحریمها نگران هستند را به بیخدایی و بیتوجهی به قرآن و ... متهم میکنند، باز همان داستان قدیمی و نخنمای استفاده ابزاری از دین و باورهای دینی مردم برای غلبه بر نظر و اندیشه مخالف است. نتایج مستقیم ربط دادن چنین مسائلی به دین هم بارها تجربه شده که کمترین آنها، دینگریزی جامعه، سست شدن باورها و عقاید جوانان و مهمتر از همه، صدور مجوز استفاده ابزاری از دین برای از میدان به در کردن اندیشة مخالف است.
✴چهارم: در اینکه تحریم به هر شکلی و با هر اسم و عنوانی و در هر شرایطی به زیان منافع ملی و زمینه ساز بروز انواع فساد و رانت بوده، هیچ عقل سلیمی تردید ندارد. اگر در کشور ما حاکمیت قانون وجود داشت، مثل بسیاری از کشورهای قانونمند دنیا، بیان هر سخنی علیه منافع ملی، عملی مجرمانه تلقی میشد.
✴پنجم: گفتن اینکه «آمریکا و فرانسه گرفتار چالشاند» چه ربطی به تحریمهای ظالمانه و کمرشکنی دارد که علیه ما وضع و اعمال میشود؟ از بار سختی و مشکلات ناشی از تحریم چقدر کم میکند؟
✴ششم: اگر کسی از حال و روز صنعت و تولید کشور و کاهش تولید و بیکاری کارگران، از رنج خانوادههای کودکان سرطانی و کمبود داروهای تخصصی، از آمار خط فقر، از طبقة متوسطی که تحت تاثیر کاهش ارزش پول ملی به طبقة فقیر تبدیل شده، از خانوادههایی که درگیر مشکل ازدواج فرزندانشان هستند، از آنهایی که زندگیشان معطل یک پراید برای مسافرکشی است و دیگر توان خریدنش را ندارند، از خانوادههای آبرومندی که فشار مشکلات معیشتی، آبرو و بلندطبعیشان را نابود کرده و از دهها مورد دیگر...، خبر داشته باشد، وجدانش اجازه میدهد که درباره تحریم، اینگونه سخن بگوید؟
✴هفتم: اگر اندکی تدبیر وجود داشت، ایشان را به واسطة بیان سخنانی که به شکاف موجود میان مردم و حکومت دامن میزند، حداقل شماتت و بازخواست میکرد. مگر نه این است که مردمی که درد و رنج ناشی از تحریم را با تمام وجودشان، احساس میکنند، گوینده چنین سخنانی را در صف مقابل خود و در زمرة بیاعتنایان به حال ملت قرار داده و با او احساس بیگانگی خواهند داشت.
✴و آخر اینکه تحریم، کار دشمنی است که اگرچه ما در ساختنش بینقش نبودهایم اما به هر حال دشمن است و کارش دشمنی و نیش عقربی است که اقتضای طبیعتش هست، اما این دهنکجی به وضع و حال تحملکنندگان اصلی مشکلات تحریم و این نمک به زخم پاشیدنها را چه باید کرد؟ این بیتدبیریهایی که به جای چارهاندیشی و توصیه و تلاش برای بهبود اوضاع، مشکل را تا این حد دست کم میگیرد، باید چه کرد؟ افسوس که تعداد آنهایی که به تحریمها نگاه این چنینی دارند، کم نیست.
ارسال نظر