علی اکبر مختاری - پژوهشگر

آسیب‌هایی مهلک و هراس اجتماعی

ایرانیان در طول تاریخ با ویژگی‌های نیکویی چون مهمان دوستی، عطوفت و خون گرمی شناخته شده‌اند ولی در حوزه سیاست به‌دلایل فرهنگی و تاریخی ذهنیت مثبتی از امر سیاسی و وارد شدن به فعالیت سیاسی وجود ندارد.

ایرانیان در طول تاریخ با ویژگی‌های نیکویی چون مهمان دوستی، عطوفت و خون گرمی شناخته شده‌اند ولی در حوزه سیاست به‌دلایل فرهنگی و تاریخی ذهنیت مثبتی از امر سیاسی و وارد شدن به فعالیت سیاسی وجود ندارد. حوزه سیاست در ایران همواره در اختیار افراد یا گروه‌های خاصی بوده و ایرانیان همیشه با حکومتی متمرکز و اقتدارگرا سروکار داشته‌اند، لذا فرهنگ سیاسی ایرانیان با ویژگی‌های گوناگونی چون اقتدارگرایی، خودمداری، بی‌اعتمادی، توهم توطئه و ارادت سالاری همراه است. سنت‌های ناسالم سیاسی ذکر شده در دوره استبداد و زندگی سنتی در ایران برجسته و اجتناب ناپذیر است ولی با پیروزی انقلاب و سپس استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی انتظار می‌رفت بسیاری از این سنت‌ها، آداب و پلشتی‌های فرهنگی در حوزه سیاست زدوده شود و گرایشات و علاقمندی و مشارکت در سیاست در محیطی امن و ایمن و با طیب خاطر ظهور و بروز پیدا کند. با مداقه در حوادثی که در دهه‌های اخیر توسط برخی از نخبگان اجرایی و شخصیت‌های سیاسی رقم خورده نه تنها بخشی از آن سنت‌های ناسالم سیاسی اصلاح نشده است بلکه مولفه‌هایی چون بی‌اعتمادی سیاسی و توهم توطئه گسترش یافته است. قتل همسر شهردار سابق تهران و حواشی و سناریوهایی که در جامعه هر روز افکار عمومی را به خود مشغول کرده است، نمونه‌ای از آن سنخ موضوعات سیاسی - جنایی است که جامعه را منفعل و سرخورده کرده است. لذا سوال اینست که با تکرار ماجراهای قتل، حذف و خودکشی در بین فعالین سیاسی و زیست محیطی چگونه جامعه ایران دچار تئوری‌های توطئه نباشد؟ روش‌ها و ابزارهای غیرمتعارف که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه برای جمع‌آوری اطلاعات یا حذف سوژه همانند ارسال پرستو به‌کار می‌گیرند آیا در نظام اسلامی قابل توجیه است؟ و این آسیب‌های مهلک و خوفناک چه زمانی ایران و ایرانی را رها می‌کند؟

اولین نکته این است که بین ظاهر و باطن سیاست در ایران فاصله عمیقی است. اگر چه فضای سیاست در همه جای دنیا به‌خاطر ذات آن، به‌دلیل جنگ قدرت دارای پنهان‌کاری و رقابت است ولی شرایط مطلوب برای سپهر سیاسی یک جامعه آنست که ارتباطات و تعاملات افراد و گروه‌های سیاسی شفاف و قانونی و سالم باشد و فاصله بین ظاهر و باطن سپهر سیاسی کوتاه باشد. لذا هرچه ارتباطات سیاسی پنهان و بدون ضابطه و رمزآلود گردد و رفاقت و باند و محفل جای تحزب و فعالیت سالم سیاسی را اشغال کند مسلما فرهنگ بی‌اعتمادی و توهم توطئه در جامعه گسترش می‌یابد.

نکته دوم اینکه جمهوریت با تعیین سرنوشت توسط مردم معنا پیدا می‌کند و مشارکت مردم منوط به ایجاد فضای امن و ایمن است. در وضعیت کنونی ایران باید نسبت به میزان شفافیت و اعتماد سیاسی بی‌طرفانه تحقیق و نظرسنجی انجام گیرد و به‌فکر مشارکت همه افراد و گروه‌ها در سیاست باشیم.

لذا در دوره جمهوری و برقراری دموکراسی چنانچه خشونت و حوادثی که حوزه سیاست را مخوف جلوه می‌دهد تکرار شود، یقینا افراد جامعه دچار این همانی با دوره‌های استبداد پیشین می‌شوند و به همان میزان در اذهان مردم تئوری‌های توطئه قوت می‌گیرد.

لذا شایسته است برای گذار از آسیب‌های حوزه سیاست، شفافیت، اخلاق سیاسی، قانون مداری و پرهیز از پنهانکاری و حذف، در دستور کار حکومت و فعالین سیاسی قرار گیرد و جهت جلوگیری از انسداد سیاسی و پویایی افراد در امور سیاسی، روش‌ها و تکنیک‌های رقابت سیاسی و هر موضوعی که خشونت سیاسی و هراس اجتماعی را ترویج می‌کند مورد ارزیابی و اصلاح قرار گیرد.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها