گوشه رینگ

گوشه رینگ

احسان دری
روزنامه‌نگار

طی بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی دو جریان اصلاحات و اپوزیسیون دوران پرفرازونشیبی را گذرانده‌اند. جریان سیاسی اصلاحات از روز نخست تا به امروز معتقد است می‌توان و باید جمهوری اسلامی را با پکیجی از تغییرات ریز و اساسی سرزنده‌تر و کارآمدتر کرد، در مقابل جریان برانداز از روز نخست تا به امروز معتقد است برای ایران و ایرانی هیچ نسخه و راهی جز سرنگونی جمهوری اسلامی وجود ندارد. این جریان اخیرا بیش از گذشته باورهای خود را جدی گرفته و به رهبری رضا پهلوی تحرکات جدیدی را دنبال می‌کند.
طبیعی است جریان اپوزیسیون سازگاری با جریان اصلاحات که معتقد به حفظ نظام و تقویت آن از طریق ایجاد تغییرات است، نداشته باشد. به همین ترتیب، در مقابل آن نیز اصلاح‌طلبان از برنامه‌های خارج‌نشینان حمایت نمی‌کند.
در دورانی جریان اپوزیسیون به دلیل تقویت جبهه اصلاحات، گوشه رینگ قرار داشت و حرف جریانی که اصلاح و تغییر را کم‌هزینه‌ترین راه پیشِ رو معرفی می‌کرد بیشتر در جامعه خریدار داشت. این جریان توانست در انتخابات مختلفی موج‌آفرینی کرده و جامعه و بخشی از آرای خاکستری را به حرکت درآورده و پشتوانه نظام قرار گیرد.
اما جریان اصلاحات رفته رفته به دلایل مختلفی کم‌فروغ شد، از جمله به دلیل اشتباه در محاسبات و تصمیمات غلط پایگاه اجتماعی خود را از دست داد و مهمتر از آن نگاه بدبینانه حاکمیت نسبت به این جریان و عبور از آنان بود.
کم کم شعار عبور از اصلاحات هم در بین گروه‌های مختلف جامعه که دیگر خوشبین و امیدوار به اصلاح نبودند به گوش رسید و امروز حقیقتا زور اپوزیسیون به اصلاحات می‌چربد و جبهه اصلاحات به سختی گوشه رینگ افتاده و از همه طرف ضربه می‌خورد، گیج شده و نمی‌داند باید چه کند. راهکارهای بزرگان آنان نه از سوی حاکمیت و نه از سوی اپوزیسیون مقبول است و نه در جامعه خیلی خریدار دارد.
چیزی که عیان است تضعیف اصلاحات به نفع جریان اپوزیسیون و به ضرر ساختار سیاسی موجود و کشور شده است.
شاید برجام احیا شود اما احیا اصلاح‌طلبی به مراتب دشوارتر است.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها