باور انسداد سیاسی

باور انسداد سیاسی

احمد قویدل 

فعال مدنی

 

تا مشکلی را باور نکنیم نمی‌توانیم برای آن راهکار موثری ارائه دهیم. اقتدارگرایی در بحران‌های اجتماعی جامعه را به سوی انسداد سیاسی می‌برد. این انسداد معمولا در سایه کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت‌ها رخ می‌دهد. بزرگترین شاخصه انسداد سیاسی بسته شدن راه گفتگو از کوچکترین سطح تا بالاترین سطح جامعه بین موافقین و مخالفین و حتی منتقدان با دولت می‌شود. تقسیم جامعه توسط دولت به "با ما" و "بر ما" تقسیم‌بندی قطبی و سیاه و سفیدی است که منعکس کننده سیمای انسداد سیاسی در کشور است.

قطع گردش آزاد اطلاعات، بیراهه‌ای است که که به انسداد سیاسی جامعه می‌رسد. این که هر حاکمیتی فارغ از ماهیت آن در بحران تلاش می‌نماید نبض اطلاع‌رسانی اخبار بحران را در اختیار خود بگیرد واقعیتی غیرقابل‌انکار است. اما در عصر انفجار اطلاعات، اگر دولت‌ها به جای کار تخصصی در حوزه اطلاعات و میدان‌داری تخصصی در سپهر رسانه‌ای کشور با قوه قهریه راه را بر گردش آزاد اطلاعات ببندند چه بخواهد و چه نخواهد جامعه را به سمت انسداد سیاسی هدایت می‌کند. هرچه بحران اجتماعی بزرگتر باشد، سرعت رفتن به سمت انسداد سیاسی بیشتر خواهد بود. 

دولت‌ها در عصر ارتباطات هر کاری بکنند نمی‌توانند از گردش آزاد اطلاعات جلوگیری نمایند. ممکن است بتوانند در این فرآیند اخلال ایجاد کنند اما نهایتا با توجه به تعدد و تنوع ابزارهای ارتباطی در مسیر مسابقه با انواع اطلاع‌رسانی‌ها قرار می‌گیرد. مسابقاتی که قطعا در آن شکست می‌خورد. سقوط اعتماد عمومی که از ارکان مهم سرمایه اجتماعی دولت است، مانع بزرگی برای باور آنچه دولت‌ها می‌گویند در اذهان مردم به وجود می‌آورد که حتی درست‌ترین اطلاعاتی که دولت منتشر می‌کند، مورد باور مردم قرار نمی‌گیرد.

واقعیت این است، وارد ماه سوم اعتراضات اجتماعی در کشور شده‌ایم. برای اولین بار از طرف مقامات رسمی جان باختن بیش از ۳۰۰ نفر توسط سردار حاجی‌زاده اطلاع‌رسانی شده است. آمار دستگیر شدگان هنوز به صورت رسمی منتشر نشده است، اما وقتی ۱۰۰۰ نفر از زندانیان اعتراضات اخیر فقط به یمن پیروزی تیم فوتبال ایران بر ولز آزاد می‌شوند و در اکثر دانشگاه‌های کشور اولین مطالبه دانشجویان، آزادی زندانیان سیاسی و دانشجویان دستگیر شده است، گمانه‌زنی‌هایی به اذهان متبادر می‌شود. مکانیزم گفتگو بین اصلاح‌طلبان و حاکمیت بر بستر انسداد سیاسی به نتیجه نمی‌رسد و سران اصلاح‌طلب از عبور مردم از آن‌ها به صراحت سخن می‌گویند.

از دیگر شاخصه‌های انسداد سیاسی آن است که سپهر رسانه‌ای کشور از انعکاس مطالبات متعرضین منع شده است و عملا کارگردانی پمپاژ اطلاعات به داخل کشور توسط تلویزیون‌های فارسی زبان و شبکه‌های اجتماعی ایرانیان خارج از کشور است. در فضای انسداد سیاسی اخبار رسمی کشور جذابیتی برای مردم و به خصوص اقشار آگاه و موثر در افکار عمومی جامعه ندارد. در حوزه روابط بین‌الملل نیز ایران آماج قطعنامه و نامه‌های مختلف از مراجع بین‌المللی و همچنین کشورهای آمریکایی و اروپایی قرار می‌گیرد. هرچه این انسداد سیاسی دوام یابد شاهد قرار دادن ایران در ترازوهای داوری بین‌المللی بدون پشتیبانی و حمایت مردم خواهیم بود. بی‌تردید دستگاه دیپلماسی کشور، دیگر آنقدر تجربه دارد که چنین داوری‌هایی را جدی بگیرد. نامه بی‌سابقه یونیسف به ایران با موضوع نگرانی از اعمال خشونت به کودکان یک موضوع بسیار مهم است و باید به دقت مورد توجه دولت قرار بگیرد.

++راه حل چیست؟ 

 

اگر انسداد سیاسی را باور کنیم‌، اگر باور کنیم راه گفتگو بین حاکمیت و نزدیکترین جناح‌های سیاسی منتقد حاکمیت بسته شده است، اگر باور کنیم با بگیر و ببند جنبش دانشجویی ساکت نمی‌شود، اگر باور کنیم هر روز که می‌گذرد هزینه به خیابان آمدن معترضین برای حاکمیت و مردم افزایش می‌یابد، اگر باور کنیم بدون آرامش اجتماعی مهار تورم افسار گسیخته اقتصادی میسر نیست و ... باید از انسداد سیاسی عبور کرد. عبور از انسداد سیاسی در چارچوب حاکمیت اساسا در شرایط کنونی در اختیار مردم نیست. این حاکمیت است که باید با باور این انسداد برای رفع آن اقدام نمایند. باید به گفتگو رسید‌ برای گفتگو شرط لازم اعلام و قصد گفتگو است، اما شرط کافی برای رسیدن به گفتگو گردش آزاد اطلاعات است. این تغییر در استراتژی فعلی می‌تواند کشور را از انسداد سیاسی خارج نماید. باید سپهر رسانه‌ای کشور فضای گفتگو را فراهم کند. باید به زبان رسانه‌ای مقید به حفظ منافع ملی کشور اجازه داد این انسداد سیاسی را که هر روز لایه‌های آن سخت‌تر می‌شود باز کند. دولت می‌بایست به این نکته مهم توجه نماید هر خونی که به هر دلیل از ایرانیان در اعتراضات مردم بر زمین ریخته می‌شود سطح این انسداد را سخت‌تر و شکستن آنرا دشوارتر می‌نماید. عاقبت انسداد سیاسی بر اساس شواهد تاریخی فروریختن دیر یا زود بنای سیاسی است.

 

حاکمیت می‌بایست با اخذ تصمیمات شجاعانه و مدبرانه کشور از انسداد سیاسی با اراده خود خارج نماید.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها