کردها برابری میخواهند، نه برادری!
صلاحالدین خدیو
روزنامهنگار
ترکیه پس از عملیات پرچم دروغین استانبول- بمبگذاری ساختگی میدان تقسیم - با جنگندههای F16 به کردهای سوریه حمله و گفته روز حساب فرا رسیده است.
صد البته "یوم الحساب" ترکها، فصل آغازی تازه و بازبینی دولتسازیهای کج و کولهی صد سال گذشته نیست، بلکه اصرار بر راه حل نظامی و دفن مساله کرد است.
صد البته بمباران هوایی مناطق فاقد دفاع هوایی مانند شلیک مسلسل به صفوف تظاهرکنندگان غیر مسلح است و ارزش نظامی ندارد.
مساله این است که این ناهمسنگی، مساله کردها را حل نمیکند و این زخم خونچکان خاورمیانه، همچنان خونین میماند.
چرخه بستهی "سرکوب- شورش- سرکوب" که الگوی غالب ظهور مساله کرد و مواجههی دولتها با آن در صد سال گذشته بوده، همچنان چرخ میخورد و این سیکل معیوب تمام نمیشود.
ترکیه که دم از برادری با کردها میزند، میداند که برادری بدون برابری بیمعناست. کردها برابری میخواهند نه برادری!
نکته اینجاست که برابری هم بدون آزادی قابل تحقق نیست. فرجام ناکام سوسیالیسم اردوگاهی گویای این موضوع است.
اگر منظور از برادری، هم سرنوشتی در دولتهای ملی است، همانطور که انقلابیون فرانسه در سال ۱۷۸۹ اولویتبندی کردند، بدون آزادی و برابری، نارسا خواهد بود:
سوگمندانه آزادی، برابری، برادری، مانیفیست ۲۰۰ ساله انقلاب فرانسه، همچنان حلقه مفقودهی دولتهای مدرن غرب آسیاست.
به همین خاطر است که طنین این شعار تاریخی را به نوعی میتوان در شعار زن، زندگی، آزادی دید.
کردها بیشتر از همه اهل اخوتند، اما اخوت بدون حریت و عدالت، ترجمان اسارت است. وضعیتی که بیانگر پروبلماتیک مساله کرد در ساختارهای غیردموکراتیک سیاسی منطقه است.
ارسال نظر