معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور "به چه کاری مشغول است"؟
توران ولی مراد/ مدیر شورای همکاریها و شبکه ایران زنان
پاسخ نگارنده به پرسش مطرح شده یک کلام است. "فرصتسوزی". معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور به "فرصتسوزی" مشغول است مانند مسئولین گذشته که بر این صندلی نشستند.
اشکال کجاست؟ معاون راهبردی خانم معاون رئیس جمهور ندانسته و نتوانسته به راهبردی که در شأن جایگاه معاون رئیس جمهور است مجموعه را راهبری کند. وقتی عملکرد معاونت همه دیدار است و سخنرانی و وعده و از فعال کردن وزارتخانهها در حل و رفع مشکلات زنان و خانواده خبری نیست به این معنی است که معاون راهبردی و معاون برنامه معاونت نه میدانند به چه راهی باید راهبرد بدهند و نه توانستهاند برنامهها را به عمل توسط وزارتخانهها برسانند.
عکسها و گزارش کارها نشان میدهد معاونت همه کار میکند جز کاری را که باید انجام دهد که جایش خالی است. خبری از این که وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی را فعال کرده باشد نیست.
خانم دکتر معاون محترم سخنگوی قابلی است همان گونه که بعضی خانم جلسهایها هستند. پرتلاش و پرکار و دلسوز است، ولی بسیار کارهایی چون دیدار در مزرعه و گزارش از زندگی ایلات و مرزنشینان و مستندسازی از آنها برای گذاشتن در اینستاگرام وظیفه این معاونت نیست.
معاون محترم امور زنان و خانواده دولت سیزدهم رسما موارد مصرح و مشخص و مصوب قانون ششم برنامه را عملیاتی نکرده است. مجلس به نمایندگی از ملت حسابرسی نکرده و نه رسانهها به عنوان گوش و چشم و زبان مردم، و نه مجمع تشخیص مصلحت نظام تطبیق عملکرد دولت با برنامه را انجام نداده است. نخبگان و اندیشمندان و مراکز متعدد مطالعاتی امور زنان از حوزوی و دانشگاهی از منظر راهبردی بر کار دولت و مجلس نظارت نمیکنند جز اندکی.
آیا با تغییر فرد کارها بر روال صحیح قرار خواهند گرفت؟
همین امروز بیش از صدنفر را میتوان نام برد که آماده پذیرش پست معاونت امور زنان ریاست جمهور هستند. از روسای همین مرکز و معاونینشان در گذشته و حال تا مشاورین و معاونین رئیس جمهور و وزرا و نمایندگان ادوار مجلس تا دانشگاهیان و حوزویان و فعالین مدنی و رسانهای. چرا نخواهند پست را بپذیرند وقتی امکانات و اعتبار است و از آن طرف نه ماموریتی در کار است و نه کسی سوال میکند. در تمام این سالها این همه حرف بیسند از عمل زده شد و معلوم نشد که کار در چه فرآیندی انجام میگیرد و در چه مراحلی است.
سه دهه امکانات و اعتبار را هر گونه که خواستند پخش کردند که میشود فرصتسوزی تشکیلاتی که در شأن و جایگاه نهاد ریاست جمهوری بوده است. این یک سال گذشته هم بر همان روال سه دهه گذشته. این معاونین حتی قوانین مصوب برنامههای توسعه را عملیاتی نکردهاند و مورد سوال قرار نگرفتهاند.
این آشفتگی و پراکندهکاری و پولپاشی و کارهای از جنس خیریه توسط معاونت دو دلیل مهم دارد:
ماموریت معاونت تعیین نشده تا هم شاخص و دستورالعمل برای خود معاونت باشد جهت تعیین برنامه راهبردی، و هم وسیله سنجه برای نظارت.
نظارتی بر عملکرد معاونت توسط دستگاههای نظارتی و هم تشکلهای مدنی و صاحبنظران و نخبگان نبوده است.
تنها زمانی عملکرد معاونت میتواند بر مسیر صحیح خود قرار گیرد که فردی که بر پست مینشیند این دانش و شناخت را داشته باشد که وظیفهاش فعال کردن وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی است و روشهای آن را بشناسد، حتی اگر هنوز این ماموریت تصویب نشده باشد.
ضروری است ماموریت این معاونت برای دولت روشن باشد و کارنامه فردی که در پست مینشیند گواه این دانش و توانایی باشد. از طرف دیگر توسط رئیس جمهور محترم وزرا با تبیین این ماموریت توجیه شوند که موظفند برنامههای اقدام و عمل ارائه شده توسط معاونت زنان و خانواده را عملیاتی کنند.
++ فرصت سوزی معاونت امور زنان و خانواده:
واکاوی عکسها و گزارشات نشان نمیدهد که معاونت آن چه را وعده میدهد "چگونه" و در چه فرآیندی و توسط کدام وزارتخانهها قرار است انجام دهد.
به عنوان مثال به یک کارگاه تولیدی میگویند ما شما را حمایت میکنیم. این حمایت چگونه است؟ مثلا مبلغی پول میدهند؟ تو گویی همای سعادت بر دوش این صاحبان کارگاه تولیدی نشسته و برایشان از آسمان پول رسیده. در سراسر کشور از این کارگاههای تولیدی فراوان است. کارگاههای تولید دیگر که توسط زنان احداث شدهاند چگونه و توسط کدام وزارتخانه و طی چه فرآیندی حمایت خواهند شد؟
معاونت توجه ندارد به این که جایگاهش ملی است نه محلی و منطقهای و نه فقط برای هر فرد یا جمعی که همای سعادت بر شانهاش بنشیند و با معاونت ملاقات داشته باشد یا ارتباطش را با آن جا برقرار کند.
هر موضوع و محور جایگرفته در برنامه لازم است که از طریق وزارتخانهها عملیاتی شود. معاونت وزارتخانه نیست که خودش وارد اجرا شود بلکه در جایگاه معاون رئیس جمهور موظف است تا پیگیر شود که دستگاهها وظیفهشان را در اجرای طرحها عملیاتی کنند.
مثلا بدیهی است در موضوع اشتغال وظیفه وزارتخانههای کار و صمت و جهاد کشاورزی و میراث که صنایع دستی را سامان میدهد است که فعال شوند. از آموزش و تسهیلگری در گرفتن امکانات و ابزار کار تا بازاریابی وظیفه دستگاههای اجرایی است. این وزارتخانهها هستند که در اقصی نقاط کشور حضور کاری دارند نه معاونت زنان. معاونت موظف به ارائه طرح و پیگیری اجرا و نظارت و پایش آن است تا کارها انجام شوند نه اجرا.
بر همین اساس است سایر موضوعات، مثلا اگر لازم است به زوجین مشاوره داده شود دستگاهی که باید آن را عملیاتی کند وزارت بهداشت است نه معاونتی که نیرو و ابزار کار را در اختیار ندارد. یا هر گونه کار آموزشی، تربیتی، فرهنگی، فرهنگسازی، حمایتی، مددکاری و غیره دستگاههای اجرایی وجود دارند که برای انجام همین ماموریتها تاسیس شدهاند. معاونت هیچ یک از اینها نیست. نه وزارت فرهنگ است و نه مرکز فیلمسازی و مستندسازی و نه بهزیستی و نه کمیته امداد و نه بنیاد نخبگان.
امضای تفاهمنامه با یک دانشگاه علمی کاربردی یا امضای تفاهمنامه با یک بانک توسط کسی که در جایگاه معاون رئیس جمهور نشسته و بسیار کارهای از این دست چگونه توجیهپذیر میشوند؟ معاونت یک کارگاه تولیدی را حمایت میکند و بعد میگوید میتوانیم ارزآوری داشته باشیم. گویا جایگاه ملی خود و ماموریت خود را نمیداند.
با تعریف و تبیین "ماموریت" معاونت توسط دولت یا مجلس معاونت متوجه میشود که موظف به انجام چه کارهایی است تا فرصت را به انجام کارهای دیگر نسوزاند.
"ماموریت" نه "چشمانداز" است و نه هدف و نه "برنامه راهبردی". چشمانداز vision است و ماموریت mission. بیانیه چشمانداز روشن میکند که این تشکیلات به کدام سمت میرود و در آینده به کجا خواهد رسید ولی "ماموریت" روشن میکند که این تشکیلات امروز "به چه کاری مشغول است".
بیانیه ماموریت فلسفه وجودی تشکیلات را روشن میکند به گونهای که این تشکیلات را از تشکیلات مشابه متمایز میکند. فردی که در این پست مینشیند اگر نداند ماموریتش چیست و در آن مسیر امکانات را به خدمت نگیرد فرصتها را برای رفع مشکلات زنان و خانواده میسوزاند حتی اگر همه ساعات شبانه روز مشغول به کار باشد.
ارسال نظر