خروج از بن‌بست

خروج از بن‌بست

بابک ابراهیمی 

استاد دانشگاه 

 

تنم در تبم سوخت و دل به یاد آورد

مر آثارِ حرارت را به ناله‌‌‌ی پر درد

 

حرکت امام حسین و یاران باوفایش طوری انجام یافته است که الگوهای متعددی از آن می‌توان اخراج کرد. با این حال در استخراج الگوها باید به شدت دقت کرد و روشی علمی به کار گرفت و هر تصوری را درست ندانست. تفسیر به رأی مطلوب و تطبیق آن با مکاتب نوین دلخواه گاه برداشتی انحرافی‌ست که برخی نواندیشان دینی مرتکب شده‌اند.

 

فارغ از آن جدلیات- که مستلزم بررسی‌های موشکافانه فراوانی‌ست - این فرضیه دور از ذهن نیست که؛ «وقتی شرارت خاورمیانه‌ای - که بر جایگاه خلافت تکیه زده بود - همه راه‌های آزادی و آزادگی و به عبارت اصیل، «حریّت» را بست و ظفرمندانه به عربدۀ مستانه، سرمست از قدرت مطلقۀ شخصی خلیفۀ نامشروع، گمان برد که «بن‌بست حریّت» را با موفقیت توانسته ایجاد نماید و حسین‌بن‌علی را چاره‌ای نیست جز تأیید اجباری مشروعیت خلیفه نامشروع و این تأیید، خود تأیید تمام پیروان حضرت علی است»، غافل بود که حرکتی غیرقابل‌تصور با ازخودگذشتگی مطلق در برابر قدرت مطلق نقشه‌ها را نقش بر آب خواهد کرد. 

 

مذاکرات تا شب عاشورا ادامه یافت و حتی پیش از آغاز جنگ، پرسش‌هایی از سوی حسین‌بن‌علی خطاب به لشگر وجدان‌خفته و خدافراموش‌کرده مطرح شد، ولی آدمی بیشتر مستعد فریب، وجدان‌خفتگی و تصمیمات اشتباه و غیرانسانی‌ست تا تصمیمات درست خداپسند و انسانیت‌محور. طرفه آنکه حضور دین در دنیا برای یادآوری اصالت آخرت و در نظر گرفتن خدا (توحید)، مشی پیامبر (نبوت)، عدل، امامت و معاد (اصول دین) بود ولی اکنون همه یک جا در حال نقض شدن بود. ظرف تنها چند دهه چه گذشته بود که همه اصول و حقیقت دین در جامعۀ اسلامی فراموش شده بود؟ پاسخ لشگریان تحت فرماندهی عمر بن سعد این بود که حسین باید خود را تسلیم حاکم اسلامی، خلیفه وقت نماید و طبیعی‌ست روح تمام آزادۀ امام حسین بیزار از خفت و ننگ و ذلت، پاسخ داد که هرگز خود را همانند برده تسلیم نخواهد کرد. منابع متعدد همچنان تأیید می‌کنند که او به یارانش تأکید کرد که شروع‌کنندۀ جنگ نیز نخواهد بود.

 

کمتر در تاریخ اتفاق می‌افتد: یک سو حقّ مطلق بود بدون قدرت حکومتی و طرف دیگر، باطل مطلق بود که تمام قدرت را در اختیار داشت و حاضر به جنگ با یاران اندک شخصیتی بی‌تکرار شده بود که در آن صحنه با محترم‌ترین خانواده حضور داشت. تفاوت اینجاست که این بار با شرارت قصد قتل عام فرزندان پیامبر و خانواده‌ها را کرده بودند. نوۀ پیامبر به تمام مفاد صلح برادر بزرگترش با معاویه پایبند مانده بود، زیرا اصل دین بر صداقت بنا شده است ولی معاویه با عدول از معاهدۀ سازش، در غفلت جامعه برای خود جانشین تعیین کرده بود. این اقدام هم نقض عهد و هم بدعت در اسلام بود. یزید فرمان داده بود که از حسین‌بن‌علی بیعت اجباری بگیرند. با این حال، حسین بی‌آن‌که بخواهد هزینه و نظری را به جامعه تحمیل نماید، شنوندۀ درخواست‌های حق و پذیرندۀ آنان بود. می‌دانیم که در شام آخر، واپسین شب وداع با یاران، نیز چراغ‌ها را خاموش کرد تا هر که می‌خواهد جدا شود و راه خود برود. انتخاب آزاد بود و آزمون ایمان. ارقام با ما در آزمون ایمان سخن می‌گویند. حرکت آغازین در عدم تأیید مشروعیت خلیفه و سپس دعوت کوفیان از او مورد توجه دقیق امام معصوم بود. تصمیم‌گیری سخت بود خاصه معصوم بخواهد در اموری تصمیم بگیرد که به هیچ وجه نباید کوچکترین نقض حقیقت و ذره‌ای انحراف از دین صورت پذیرد.

 

نمازِ شامِ غریبان نیازِ دائمِ من است

عراق و شامِ حوادث نمازِ قائمِ من است

 

پیش‌بینی کارگزاران خلافت اموی، تسلیم حسین‌بن‌علی برای نجات خانواده و یک پایان تحقیرآمیز برای پیروان حضرت علی و خاندان برجسته و نژاده بنی هاشم و پیروزی برای اکثریت قریشی و آل سفیان بود. اما بعد، پایان ماجرا که به نبرد نابرابر و کاملأ ناجوانمردانه در دهم محرم سال ۶۱ هجری برابر با دهم اکتبر ۶۸۰ میلادی در سن حدود ۵۵ سالگی آن حضرت و حتی کشته‌شدن طفل شش ماهه معصوم انجامید، برخلاف پیش‌بینی تمام حکومت و شخص خلیفه و کارگزارانش رقم خورد؛ هم آخرت بیش از پیش باخته شد و هم مشروعیت دنیوی کسب نشد و پایه‌های خلافت که از پیش‌ بر زر و زور و تزویر بنا بود، اکنون به خون پاک‌ترین پاکان نیز آلوده گشته بود. این خون نه تنها از دامان خلافت که از تاریخ بشریت پاک‌شدنی نبود. آنچه رخ داده و به دست بشریت آمده بود، پیروزی خون بر شمشیر، حقیقت بر غیر، شکست بن‌بست، گسست و رهایی جامعه از لوث یک انحراف عظیم بود. با این حال اگر جامعه به موقع آگاه بود و امان نمی‌داد، خون پاک او بر زمین ریخته نمی‌شد و اگر جامعه آگاه نگردد، درک پیام و فهم مطلب نکرده است.

 

باغ پر زاغ و دریغ از عندلیب

هست آوازی ز عیسی بر صلیب

بشنو از آوایِ نی بی شک و ریب

شام آخر از چه شد شامی غریب

 

در رساله دکترای محمود ایوب دانشمند لبنانی در دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۷۵ با نام «رنج رستگاری‌بخش در اسلام»، که به مردم ایران به پاس احترام به امام حسین و اهل بیت تقدیم شده است، حسین‌بن‌علی شخصیتی معرفی می‌شود که راه رستگاری را با رنج بسیار در عمل نشان داده است. رفتن در راه او راه رستگاری است. محمود ایوب درگذشته ۲۰۲۱/۱۴۰۰ در جوانی برای مدتی از اسلام خارج شد و حتی پدر و مادرش را تشویق به گرویدن به مسیحیت کرد و سپس در هنگام تحصیل در دوران دانشگاه و به ویژه در دانشگاه هاروارد به خصوص تحت تأثیر کلاس‌های ویلفرد کِنت‌وِل اسمیت Wilfred Cantwell Smith (۱۹۱۶-۲۰۰۰) اسلام‌شناس و دین‌شناس تطبیقی اهل کانادا، به یافته‌ها و کشفیات جالبی از دین آباء و اجدادی خود آگاهی یافت و مجددأ به اسلام بازگشت و شیعه باورمندی شد. زیبایی دیگر کار ایوب تلاش در گفتگو میان اسلام و مسیحیت بود. بررسی ایمان در قلب انسان‌ها و مطالعۀ اشخاص و نه داده‌ها مورد تحقیق کنت‌ول اسمیت است که براساس تعریف خاص خود از دین که بیشتر بر ایمان تأکید دارد، در حوزۀ حقانیت و در حوزۀ نجات صورت می‌پذیرد.

 

کجا رفتید و تنهایم نهادید

از آنجایی که جان به عشق دادید

شگفتا این چه میدان بود و عشقی

که در این عشقبازی جان نهادید

رسیدم دیرتر در صحنه‌ی خون

چه رنگین نقش عشقی جا نهادید

نمی‌دانم چه خوانم آتشِ جان

چه آتش‌ها به سینه‌ها نهادید

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها