عجیب‌ترین فوبیاهای جهان

همه‌ ما از فوبیاها یا هراس‌های بسیار معمول، مانند ترس از ارتفاع یا عنکبوت‌ شنیده‌ایم، اما فوبیاهای عجیبی هم هستند که آگاهی کمتری درباره‌شان داریم.

عجیب‌ترین فوبیاهای جهان

«فوبیا (Phobia)»، نوعی اختلال اضطراب است که موجب می‌شود فرد نسبت به یک موقعیت، موجود زنده یا مکان یا شیء خاص، ترسی نامعقول و بی‌دلیل پیدا کند. فرد مبتلا به فوبیا بسته به‌شدت فوبیای خود، با مواجه شدن با عامل ترس خود، دچار اضطراب، دلهره یا وحشت‌زدگی می‌شود. اما این فوبیاها از کجا آمده‌اند؟ احتمالا ژنتیک نقش اساسی در این مورد ایفا می‌کند. درواقع، بسیاری از ما ژن‌هایی داریم که خطر ابتلا به اختلالات اضطراب را در ما افزایش می‌دهد. اما حتی اگر هیچ‌کدام از این ژن‌ها را نیز نداشته باشید، عوامل دیگری مانند پیش‌زمینه‌های فرهنگی، تجارب و رویدادهای آسیب‌زا و آموزه‌‌های والدین می‌تواند در بروز فوبیا یا هراس نقش مهمی ایفا کند. در اغلب موارد، یک یا چند مورد از این عوامل با هم موجب بروز فوبیا در فرد می‌شود. به‌عنوان مثال، اگر والدین کسی به او گفته باشند که باید از عنکبوت‌ها بترسد، پیش‌زمینه‌ی لازم برای ابتلا به فوبیا را دارد، به‌خصوص اگر در کودکی تجربه بدی از عنکبوت‌ها نیز داشته باشد.

پرهیز از عاملی که موجب ترس می‌شود، به افزایش اضطراب ما از آن کمک می‌کند و هراسی که از آن داریم را نیز افزایش می‌دهد. به این ترتیب، اینکه هر کسی از عامل یا عواملی هراس داشته باشد، چندان عجیب نیست و درحالی‌که اکثر ما از فوبیاهای شناخته‌شده‌تر مانند ترس از ارتفاع یا عنکبوت‌هراسی شنیده‌ایم، اما فوبیاها و هراس‌های عجیب و غریبی هم هستند که کمتر از آن صحبت شده و درنتیجه‌، کمتر نیز شناخته شده‌اند. در بخش اول به برخی از این دست فوبیاها پرداختیم، در ادامه با بخش دوم از عجیب‌ترین فوبیاهای جهان با ما همراه باشد:

«گلوتوفوبیا (Gelotophobia) یا ترس از خنده دیگران، نوعی فوبیای اجتماعی است. درحالی‌که همه‌ی ما دوست نداریم، کسی به ما بخندد، اما گروهی هم هستند که ترس بی‌رویه‌ای از این مسئله دارند و بی‌دلیل هر خنده‌ای را به خود نسبت می‌دهند. بیشتر مبتلایان به این فوبیا، عمدتا از خنده سایرین دچار اضطراب می‌شوند. به همین جهت، دائما در حال جستجوی نشانه‌های خنده و تمسخر دیگران هستند. علاوه بر این، بسیاری از مبتلایان به فوبیا تصور می‌کنند خودشان مضحک و خنده‌دار هستند. در چنین مواردی فرد ممکن است حرکات عجیب و ناشیانه‌‌ای شبیه‌ عروسک‌های چوبی از خود بروز دهد که روان‌شناسان از آن به‌عنوان «سندرم پینوکیو» یاد می‌کنند. افراد مبتلا به این فوبیا برای اینکه مورد تمسخر سایرین قرار نگیرند، منزوی می‌شوند. چهره‌ی عبوس و خشک از دیگر علائم افراد مبتلا به این فوبیا است. در همین حال، مبتلایان به خنده‌هراسی در اغلب موارد علائمی از اختلال‌ روان‌تنی مانند سرخ شدن صورت، سردردهای تنشی، لرزش، سرگیجه و اختلال در خواب دارند. مبتلایان به خنده‌هراسی هیچ درکی از شوخی و شادی در محافل اجتماعی ندارند و عموما در چنین جمع‌هایی با دیگران درگیر می‌شوند.

«هیلوفوبیا (Heliophobia)» یا ترس از نور آفتاب که از مشخصه‌های بارز خون‌آشام‌ها و موجودات ماورالطبیعه دیگری مانند ارواح است در انسان‌ها نیز نسبتا شایع است. فرد مبتلا به فوبیای نور آفتاب ممکن است از هر نوع روشنایی ترس داشته باشد. تجربه‌ی یک رویداد آسیب‌زا مانند سوختگی شدید در اثر نور آفتاب یا میگرن می‌تواند از علل ابتلای فرد به این فوبیا باشد. مورد دیگر اینکه برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد، بسیاری از ترس سرطان پوست یا نابینایی از نور آفتاب دوری می‌کنند. افرادی که به اختلال وسواس فکری دچار هستند اگر از نور آفتاب یا نورهای دیگر دوری می‌کنند ممکن است به این فوبیا نیز دچار شوند.

فوبیای نور آفتاب باعث می‌شود فرد از حضور در مکان‌های عمومی خودداری کند. همچنین، ترس از نور به‌شدت مکان‌هایی که فرد می‌تواند به آن برود را محدود می‌کند. همچنین فرد ممکن است در طول روز لباس‌های بلند بپوشد یا از چتر آفتابی استفاده کند و در موارد بسیار حادتر، در طول روز اصلا از منزل خارج نشود. به همین دلیل مبتلایان به فوبیای نور آفتاب مستعد کمبود ویتامین D و همچنین افسردگی هستند که می‌تواند ناشی از کمبود ویتامین D، انزوا، احساس بیگانگی نسبت به سایرین و زندگی مداوم در تاریکی باشد. علائم آفتاب‌هراسی در افراد مختلف متفاوت است. اما ممکن است فرد بسته به شرایط فوبیا احساس دلهره، لرزش، حالت تهوع یا بی‌حسی کند. در موارد حاد، فرد دچار اضطراب شدید یا وحشت‌زدگی می‌شود.

«نئوفوبیا (Neophobia)» یا ترس از چیزهای جدید، فوبیای نسبتا پیچیده‌ای است. از جنبه‌ای ما انسان‌ها، مخلوق عادت هستیم. ما ممکن است برای چند ده سال در یک خانه زندگی کنیم، یک شغل با همکاران و کارفرمایان همیشگی داشته باشیم، از یک خودرو استفاده کنیم و حتی در ایام خاصی یک غذای همیشگی بخوریم. از سوی دیگر، انسان‌ها موجوداتی ماجراجو نیز هستند. ما همواره مشتاق آنیم که بدانیم در پیچ بعدی جاده‌ی زندگی چه چیزی انتظارمان را می‌کشد و در تلاشی مضاعف همواره به‌دنبال ارتقای شغلی و فردی هستیم. دوست داریم به مکان‌هایی که تا به حال سفر نکرده‌ایم سفر کنیم، فرهنگ‌ها و مردمان دیگر را بشناسیم و دوستان جدیدی پیدا کنیم.

اما فوبیای چیزهای جدید، ماهیت انسانی ما را به چالش می‌کشد. این فوبیا در خفیف‌ترین اشکال خود، حتی ممکن است قابل تشخیص هم نباشد. اما موارد حاد این فوبیا، به‌شدت زندگی فرد را محدود می‌کند. عموما کودکان علائم این فوبیا را دارند. برای کودکان، کل دنیا تازگی دارد و سعی در مقاومت نسبت به چیزهای جدید، درواقع تلاش برای حفظ برخی داشته‌ها در دنیای دائما در حال تغییر است. در افراد سالخورده نیز این فوبیا دیده می‌شود. با پیر شدن فرد ترجیح می‌دهد از ماجراجویی‌های خود بکاهد و بیشتر در همان محیط راحت و آشنا بماند. اما صرف‌نظر از سن، فوبیای چیزهای جدید تأثیر زیادی روی زندگی فرد می‌گذارد. برخی از مبتلایان به این فوبیا سعی می‌کنند در کار یا مدرسه چندان تلاش نکنند. برخی از رفتن به مکان‌های جدید امتناع می‌کنند و برخی نیز به فرصت‌های شغلی و تحصیلی پشت می‌کنند.

«هودوفوبیا (Hodophobia» یا سفر هراسی، ترسی غیرعقلابی و بی‌مورد از سفر است. البته نباید هودوفوبیا را با بیزاری از سفر اشتباه گرفت. افرادی که به سفر هراسی دچار شدند ممکن است هنگام سفر یا تنها با فکر کردن به سفر دچار تشویش و اضطراب شدید و گاها حملات پانیک (وحشت‌زدگی) شوند. برخی از مبتلایان به سفر هراسی ممکن است حتی با فاصله گرفتن از منزل دچار اضطراب شوند. برخی نیز ممکن است از انواع خاصی از وسایل حمل‌و‌نقل مانند هواپیما، قطار، کشتی یا اتوبوس وحشت داشته باشند. دیگرانی نیز هستند که از هر نوع سفری با هر وسیله‌ای به هر جایی ترس دارند. زیگموند فروید، روان‌شناس مشهور و بنیان‌گذار مکتب روانکاوی، در برخی از نامه‌نگاری‌های خود اعتراف می‌کند همواره ترس از سفر داشته است. البته فروید از فوبیای خود با اصطلاح «اضطراب سفر» یاد می‌کند.

همانند سایر فوبیاها، افراد مبتلا به سفر هراسی، از مواجه با وسایل سفر یا فکر سفر دچار اضطراب یا وحشت‌زدگی می‌شوند. در موارد دیگر علائمی مانند تعرق شدید، لرزش دست‌ها، درد معده، اسهال، سردرد یا تنگی نفس نیز در فرد مشاهده می‌شود. ممکن است، فرد مبتلا به سفر هراسی در هر یک از مراحل سفر مانند خرید بلیط، در گیت فرودگاه یا انتظار در صف سوار شدن در قطار دچار حمله‌ی اضطراب یا دلهره‌ی شدید شود. فرد ممکن است نگران از دست دادن کنترل خودش یا گم شدن باشد. ممکن است فرد تجربه منفی از سفر مانند تصادف یا جدایی از والدینش را داشته باشد یا اینکه در هنگام مسافرت برخی مشکلات جسمی مانند بیماری حرکت یا سرگیجه را تجربه کرده باشد. سفر هراسی در صورتی که کنترل نشود می‌تواند زندگی فرد را کاملا مختل کند. فرد ممکن است توان انجام برخی کارها و مشاغل (در صورتی که مستلزم سفر باشند) را نداشته باشد یا حتی از دیدار با اعضای خانواده و دوستانش صرف‌نظر کند.

احتمالا شما هم مانند بسیاری دیگر با دیدن عکس تخم نیلوفر آبی دچار اضطراب، انزجار و در مواردی وحشت می‌شوید؛ به ترسی که به آن دچار هستید در اصطلاح روان‌شناسی «تریپوفوبیا (Trypophobia)» یا ترس ناشی از الگوهای نامنظم یا سوراخ‌ها و حفره‌ها گفته می‌شود. بحث زیادی در مورد تریپوفوبیا وجود دارد. برخی پژوهشگران عقیده دارند، از آنجایی که واکنش بسیاری به تصاویر سوراخ‌ها حفره‌ها به‌جای ترس و وحشت، انزجار یا بیزاری است، نمی‌توان آن را فوبیا دانست. در پژوهش‌هایی که انجام گرفته، افرادی که از این فوبیا رنج می‌بردند، غالبا با مشاهده تصاویری حاوی سوراخ‌های خوشه‌ای در میوه‌ها، حباب یا حفره‌های ایجاد شده توسط حشرات (مانند جای نیش مگس انبه در حیواناتی مانند سگ‌)، سوراخ زخم‌ها و جای بخیه، علائم اضطراب و وحشت را تجربه کردند.

برخی از افراد گفتند که در هنگام مشاهده این تصاویر دچار تپش قلب، احساس تهوع و تعرق شدید و همین‌طور احساس خزیدن چیزی روی سر یا زیر پوست شدند. در موارد حاد دیگر، برخی نیز گزارش دادند که علائمی مانند سیخ شدن مو، لرزش دست، دلهره و عارضه‌های بینایی مانند خستگی چشم یا توهم بینایی را تجربه کردند. علل تریپوفوبیا به‌خوبی شناخته نشده است. اما، برخی پژوهشگران عقیده دارند که این فوبیا واکنش غیرارادی ناخودآگاهی نسبت به نوعی بیزاری زیست‌شناختی است. درواقع از آنجایی که تصاویر برخی حیوانات سمی مانند مار، حشرات و عنکبوت تشابهات بصری با حفره‌ها و سوراخ‌های این فوبیا دارد، تصور می‌شود که تریپوفوبیا یک مبنای تکاملی دارد. درواقع، به عقیده دانشمندان این فوبیا احتمالا موجب شده انسان از موجودات سمی به دور باشد. همچنین خوشه‌های سوراخ و حفره‌ شبیه به ضایعات پوستی، برآمدگی‌ها و جوش‌های چرکی و تاول‌های برخی بیماری‌های باستانی مانند آبله است که در هزاره‌ی گذشته جان حدود ۱۰ درصد از جمعیت جهان را گرفته است. به این جهت، تصور عمده این است که تریپوفوبیا مزیتی تکاملی برای ما انسان‌ها داشته است.

بحث دیگری که به‌خصوص با گرم شدن بازار شبکه‌های اجتماعی به‌صورت گسترده‌ای مطرح شده، شایع بودن این فوبیا است. متأسفانه هنوز اطلاع درستی از میزان شایع بودن تریپوفوبیا در دست نیست. اما، برخی پژوهش‌ها مانند پژوهشی که در سال ۲۰۱۳ انجام گرفت، از شایع بودن این فوبیا خبر می‌دهد. در این پژوهش ۱۶ درصد از ۲۸۶ نفر شرکت‌کننده با دیدن تصاویری از تخم نیلوفر آبی دچار انزجار یا دلهره شدند. پژوهشگران حتی متوجه شدند، افرادی که به این فوبیا دچار نیستند هم با مشاهده این تصاویر دچار میزان خفیفی از نگرانی و دلهره می‌شوند. به‌نظر می‌رسد، تریپوفوبیا در زنان بیش از مردان شایع است.

در شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص فیسبوک و اینستاگرام انجمن‌ها و گروه‌های وجود دارد که مبتلایان به این فوبیا تصاویری را که باعث بروز این واکنش‌ها می‌شود با هم به اشتراک می‌گذارند. برخی پژوهشگران عقیده دارند، به اشتراک‌گذاری این تصاویر مانند تصاویر سوراخ‌ها و حفره‌های خوشه‌ای (به‌ویژه عکس فتوشاپ شده‌ی تخم نیلوفر آبی روی پوست انسان) باعث القای تریپوفوبیا می‌شود. برخی پژوهشگران عقیده دارند مشاهده تصاویر سوراخ و حفره روی پوست انسان، میزان انزجار از تریپوفوبیا را افزایش می‌دهد. برخی نیز عقیده دارند، واکنش‌ها نسبت به این تصاویر در شبکه‌های اجتماعی بیشتر جنبه نوعی شیوع عاطفی دارد.

مورد دیگری که باعث شده بحث تریپوفوبیا گسترده‌تر شود، پرداخت این فوبیا در یکی از قسمت‌های سریال تلویزیونی «داستان ترسناک آمریکایی (American Horror Story)» است. اگرچه این بحث همواره وجود داشته که پرداخت وسیع به یک فوبیا در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های دیگر می‌تواند موجب القای غیر مستقیم آن شود، اما برخی از کارشناسان بر عقیده‌اند که توجه‌ به این فوبیا ممکن است باعث شناخت‌ بهتر از آن شود. در آخرین مورد که حساسیت برخی از کاربران اپل را برانگیخت، می‌توان به نسخه‌ی آیفون ۱۱ پرو اشاره کرد که به دوربین با لنز سه‌گانه مجهز است.

فوبیاهای زیادی وجود دارند که در رده‌های فوبیاهای مرتبط به آب قرار می‌گیرند و «تالاسوفوبیا (Thalassophobia)» یا ترس از اقیانوس، یکی از این فوبیاها است. تالاسوفوبیا عموما به ترس نامعقول و بی‌جهت از آب‌های شور، امواج بزرگ، فاصله گرفتن از خشکی و همچنین ترس از دریای وسیع و تهی گفته می‌شود. برخی از مبتلایان به این فوبیا ممکن است ترسی از دریا نداشته باشند، بلکه ترس‌ آن‌ها بیشتر از موجودات آبزی باشد. اقیانوس‌های کره‌زمین تا حد زیادی نامکشوف باقی‌مانده‌اند و کسانی نیز هستند که از همین اسرارآمیز بودن دنیای زیرآب وحشت دارند. گاهی‌اوقات فوبیاهای دیگر مرتبط به آب مانند آکوافوبیا و هیدروفوبیا نیز در کنار تلاسوفوبیا به کار برده می‌شوند. اما، آکوافوبیا درواقع ترس از همه نوع آب یا طغیان آبِ باران است و حتی در موارد شدید ممکن است با مشاهده‌ی آب وان حمام نیز بروز پیدا کند. از سوی دیگر، اقیانوس‌هراسی ممکن است در مراحل پیشرفته‌ی بیماری هاری بروز پیدا کند. در این حالت، فرد ممکن است آنقدر از دیدن آب به وحشت بیافتد که از نوشیدن آب نیز خودداری کند.

گاهی‌اوقات، پوشش رسانه‌های جمعی مانند تلویزیون باعث القای ترس به بینندگان می‌شود. اخبار مربوط به حمله‌ کوسه‌ها، مارماهی‌ها و سایر موجودات آبزی به انسان به‌طور گسترده‌ای در رسانه‌ها پوشش داده می‌شوند. در همین حال، مستندهای حیات‌وحش زیادی از کوسه‌ها و مرکب ماهیان بزرگ ساخته شدند. همه‌ی این گزارش‌ها و اطلاع‌رسانی‌ها باعث القای ترس از اقیانوس‌ شدند. کتاب‌های مشهوری مانند «بیست هزار فرسنگ زیر دریاها» اثر ژول ورن که به موجودات عظیم‌الجثه تخیلی پرداخته و همین‌طور «موبی دیک یا نهنگ سفید» اثر هرمان ملویل و فیلم‌هایی مانند «آرواره‌ها» اثر استیون اسپیلبرگ؛ نهنگ‌ها و کوسه‌های بزرگی را به تصویر کشیده‌اند که نه‌تنها شکارچیانی بی‌رحم هستند بلکه به اندازه‌ای تکامل پیدا کردند که می‌توانند تفکراتی پیچیده داشته باشند و از انسان انتقام بگیرند!

مورد دیگر، غرق شدن کشتی‌های بزرگی مانند تایتانیک در اقیانوس‌‌ به‌صورت کاملا واقع‌گرایانه‌ای بازسازی شدند. کسانی که از مرگ دردناک و خشن یا به‌ویژه غرق شدن می‌ترسند، به احتمال زیاد از فوبیایی رنج می‌برند که به‌وسیله این فیلم‌ها و کتاب‌ها تشدید شده است. مانند سایر فوبیاها، در اغلب اوقات یک تجربه منفی یا آسیب‌زا می‌تواند موجب ترس فرد از یک عامل خاص شده باشد. به جز این، آگاهی‌های نادرست والدین نیز می‌تواند به ترس کودکان از اقیانوس دامن زده باشد. اختلال‌های ژنتیکی یا بیماریهای غده تیروئید و همچنین نارسایی غدد فوق کلیوی یا نارسایی آدرنال نیز می‌تواند از دلایل دیگر بروز فوبیای اقیانوس‌ در فرد باشد.

«آلکتوروفوبیا (Alektorophobia)» یا ترس از مرغ و خروس، همان‌طور که از نامش مشخص است، ترس غیرعقلانی و مبالغه‌آمیز از مرغ و خروس یا سایر پرندگان و حتی تخم آن‌ها است. افراد مبتلا به فوبیای مرغ و خروس نه‌تنها از دیدن این پرندگان دچار اضطراب و دلهره می‌شوند، بلکه در موارد حاد، حتی دیدن تصاویر یا فیلم‌‌ این پرندگان نیز می‌تواند موجب بروز علائم فوبیا شود.

آلکتوروفوبیا، فوبیای چندان شایعی نیست و به‌همین جهت، بررسی‌های علمی زیادی در موردش انجام نگرفته است. اما تصور می‌شود، در اغلب موارد، فرد تجربه‌ی منفی از پرندگان داشته است. این فوبیا اغلب در بین ساکنان مزارع شایع است. کسانی که از فوبیای مرغ و خروس رنج می‌برند، اغلب خود نمی‌دانند از چه زمانی دچار آن شدند. اما تصور عمده بر این است که این فوبیا ریشه در رویدادهای آسیب‌زایی دارد که فرد در خردسالی تجربه کرده است. از آنجایی که بسیاری از مبتلایان به فوبیای مرغ و خروس از خوردن گوشت این پرندگان ابایی ندارند، بلکه از حمله آن‌ها هراس دارند، روان‌شناسان تکاملی بر این عقیده‌اند در این افراد بخشی از مغز که پاسخ جنگ یا گریز (مکانیسم دفاعی بدن در برابر خطر) را تشخیص می‌دهد با دیدن پرندگان فعال می‌شود. در اکثر این موارد، با بالا رفتن سن از شدت فوبیای فرد کاسته می‌شود، اما در موارد زیادی نیز ترس بیمارگونه‌ تا بزرگسالی در فرد به‌قوت خود باقی می‌ماند.  

کسانی که به «امتوفوبیا (Emetophobia)» یا ترس از تهوع دچار هستند، در صورت مشاهده یا در موارد حاد حتی احتمال تهوع دچار اضطراب، دلهره و در موارد زیادی وحشت‌زدگی می‌شوند. فوبیای تهوع ممکن است زیرشاخه‌ای از علل دیگری باشد که موجب بروز اضطراب در فرد می‌شوند، مانند ترس از ترس از تهوع در مکان‌های عمومی، ترس از دیدن تهوع، ترس از تماشای عمل تهوع یا حتی ترس از داشتن حالت تهوع. کسانی که به فوبیای تهوع مبتلا هستند، در اغلب موارد به دلیل زیاده‌روی در رژیم‌های غذایی و پرهیزهای غذایی دچار کم‌وزنی یا بی‌اشتهایی عصبی می‌شوند. افراد مبتلا به فوبیای تهوع در موارد حاد، حتی زمانی‌که احتمال می‌دهند فردی بالا می‌آورد، به‌سرعت از محل دور می‌شوند.  

به دلیل اینکه پژوهش‌های کمی در مورد فوبیای تهوع انجام گرفته، از جنبه‌ی بالینی نوعی گریز از مخمصه تلقی می‌شود. همان‌طور که گفتیم، فرد مبتلا به این فوبیا، حتی زمانی‌که احتمال تهوع دیگران را می‌دهد، به‌سرعت از محل می‌گریزد. درحالی‌که برخی ممکن است از تهوع دیگران واهمه داشته باشند، برخی نیز ممکن است از اینکه خودشان بالا بیاورند یا حالت تهوع داشته باشند دچار دلهره و وحشت‌زدگی می‌شوند. در موارد زیادی، فرد هر دوی این حالت‌ها را دارد. فرد مبتلا به فوبیای تهوع، ممکن است در مواجه علت ترس خود فریاد بزند، گریه و زاری کند یا در موارد حاد، دچار حمله‌ی غش شود.

در بین پژوهشگران توافق‌نظری در مورد علت این فوبیا وجود ندارد. اما برخی مبتلایان به فوبیای تهوع گزارش دادند که در کودکی تجربه‌ منفی از تهوع داشتند. در بسیاری از موارد مبتلایان به فوبیای تهوع گزارش دادند که در دوران کودکی شاهد تهوع شدید سایرین به دلیل عارضه‌های مختلف، بارداری یا اعتیاد به الکل بودند. برخی پژوهشگران تصور می‌کنند مبتلایان به فوبیای تهوع احتمالا قربانی سوء‌استفاده جنسی و جسمی در کودکی بوده‌اند. از سوی دیگر، برخی دیگر از پژوهشگران نیز نگرانی‌های مرتبط به نداشتن کنترل روی خود را عامل بروز امتوفوبیا می‌دانند. درواقع، بسیاری دوست دارند تا حد امکان خود و محیط‌زندگی خود را تحت کنترل داشته باشند، اما کنترل تهوع بسیار دشوار (و حتی غیرممکن) است و وقتی فرد نمی‌تواند روی تهوع خود یا سایرین کنترل داشته باشد دچار اضطراب فراینده و در موارد حادتر وحشت‌زدگی و حملات غش می‌شود.

برخلاف تصور بسیاری «کامپونوفوبیا (Koumpounophobia)» یا ترس از دکمه، نسبتا فوبیای شایعی است. با این حال، مانند هر فوبیای دیگری، علائم و علل ترس فرد ممکن است با سایرین متفاوت باشد. برخی از دکمه‌های خاصی وحشت دارند. در مقابل دیگرانی هم هستند که تصور می‌کنند دکمه‌ها منبع کثیفی هستند. برخی از مبتلایان به فوبیای دکمه، از لمس یا پوشیدن لباس‌های دکمه‌دار به وحشت می‌افتند. از سوی دیگر، سایر مبتلایان به این فوبیا حتی از دیدن دکمه دچار دلهره و ترس می‌شوند. در همین حال، برخی ادعا می‌کنند که با دیدن دکمه، در عوض ترس، بیشتر حس انزجار به آن‌ها دست می‌دهد. برخی پژوهشگران این فرض را مطرح کردند که ترس و انزجار ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. کسی که از دکمه دچار حالت انزجار می‌شود، ممکن است از دست زدن به دکمه دچار دلهره و وحشت شود. با گذشت زمان این دلهره در فرد بیشتر می‌شود و به تمام دکمه‌ها سرایت می‌کند و فرد از هر دکمه‌ای و در هر حالتی بدون حتی تماس با آن نیز به وحشت می‌افتد. به‌نظر می‌رسد بیشتر مبتلایان به فوبیای دکمه بیشتر از دکمه‌های پلاستیکی می‌ترسند. در مقابل، دکمه‌های فلزی مانند دکمه‌ی‌ شلوار جین، از علل شایع دکمه‌هراسی نیست.

از سوی دیگر، برخی از کسانی که دچار فوبیای دکمه هستند ادعا می‌کنند از دکمه‌های کهنه می‌ترسند. از آنجایی که ترس این افراد بیشتر معطوف کثیفی دکمه‌های قدیمی است، به احتمال زیاد فرد علائمی از مایسوفوبیا یا ترس از کثیفی و میکروب را دارد. در بسیاری از موارد، کسانی که از دکمه‌های کهنه می‌ترسند، به همان نسبت یا کمتر از دکمه‌های نو نیز می‌ترسند. برخی نیز از این وحشت دارند که اشتباه دکمه را خورده یا در بینی خود فرو کنند. کودکان اغلب اشیای کوچک را در بینی یا دهان خود می‌گذارند و ممکن است دکمه‌های افتاده توجه آن‌ها را به خود جلب کند. به این جهت، تصور می‌شود، فرد در دوران خردسالی تجربه منفی از خوردن یا فرو کردن دکمه در بینی داشته است. علاوه بر این، این تجربه آسیب‌زا لازم نیست برای فرد اتفاق افتاده باشد ممکن است مشاهده شخص دیگری که اشتباها دکمه‌ای را بلعیده همان واکنش را در فرد داشته باشد. استیو جابز‌، مؤسس اپل، یکی از مشهورترین مبتلایان به فوبیای دکمه بود. برخی عقیده دارند، همین فوبیا نیز باعث شد جابز به فکر طراحی تلفن‌های همراهی بدون دکمه بیفتد.

افرادی که دچار دکمه‌هراسی هستند، از پوشیدن هرگونه لباس دکمه‌داری خودداری می‌کنند. تخمین زده می‌شود، از هر ۷۵ هزار نفر ۱ نفر به فوبیای دکمه مبتلا باشد. رمان «کورالاین» اثر نیل گیمن که انیمیشنی نیز از روی آن ساخته شده، یکی از مشهورترین آثار ادبی است که به دکمه‌هراسی می‌پردازد. در این رمان دختری به نام کورالاین جونز دنیای موازی را با اشخاصی شبیه والدینش کشف می‌کند. اما در این دنیا همه‌ به‌جای چشم دکمه دارند. دکمه‌هراسی کورالاین زمانی به اوج می‌رسد که شخصیت‌های دنیای موازی می‌خواهند با دوختن دکمه‌ روی چشم‌هایش او را در آنجا نگه دارند. ترس از دکمه می‌تواند علل زیادی داشته باشد، برخی پژوهشگران عقیده دارند که ترس از همه‌ی اشیای گِرد یک مزیت تکاملی برای انسان داشته است. درواقع، همان‌طور که در مورد تریپوفوبیا گفته شد، اشیای گِرد مانند حفره‌ها و سوراخ‌ها شباهت زیادی به زخم‌ها و چاله‌های ناشناخته دارند و انسان همیشه از این عوامل دوری کرده است.  

کسانی که به «آلودوکسافوبیا (Allodoxaphobia)» یا ترس از شنیدن عقاید دیگران دچارند، ممکن است زیر سایه‌ی ترس و اضطراب شنیدن افکار و عقاید دیگران زندگی کنند. درحالی‌که بسیاری می‌ترسند نتوانند عقاید خود را بیان کنند، اقلیتی هم هستند نمی‌خواهند عقاید و نظرات دیگران را بشنوند. این افراد در اغلب موارد درحالی‌که به‌خوبی می‌دانند ترس آن‌ها غیرعقلانی و بی‌دلیل است، قادر به غلبه بر آن نیستند. درنتیجه، برای فرار از این وضعیت، تا حد امکان زندگی خود را محدودیت می‌کنند. ترس از شنیدن عقاید دیگران نه‌تنها در بزرگسالان بلکه ممکن است در هر سنی و حتی در کودکان نیز بروز پیدا کند. وقتی این ترس در ضمیر فرد نقش ببندد، فرد از ترس قضاوت دیگران حاضر به جواب دادن به سوالات دیگران یا شرکت در هرگونه فعالیت اجتماعی نیست. ترس از شنیدن عقاید دیگران، از جمله فوبیاهای نادر و غیر معمول به حساب می‌آید و می‌تواند به‌شدت فرد مبتلا را منزوی کند و تأثیر زیادی روی زندگی اجتماعی و شغلی او بگذارد.

علت این فوبیا همانند دیگر فوبیاهای اجتماعی می‌تواند ناشی از تجارب منفی در سنین پائین باشد. معلمان، والدین یا پرستاران بچه در اغلب موارد می‌توانند با دادن اطلاعات غلط یا رفتارهای نادرست محرک بروز این فوبیا بوده باشند. به کار بردن عبارات هشدارآمیز یا ایراد گرفتن باعث سرکوب شدن کودک می‌شود. همچنین، عقیده بر این است که اکثر کودکانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته یا تجارب منفی دارند به این فوبیا دچار می‌شوند. عموما، افراد منفعل و بسیار حساس که از عیب‌جویی و انتقاد سایرین هراس دارند، به فوبیای شنیدن عقاید دیگران نیز دچار می‌شوند. این افراد ممکن است در مدرسه یا محل کار تجربه‌ منفی را از سرگذرانده باشند. چنین مواردی واکنش آمیگدال (بخشی از مغز که نقش مهمی در یادگیری و حافظه ایفا می‌کند) مغز را در پی دارد و هنگامی که فرد با وضعیت پراسترس مشابهی مواجه می‌شود، مغز به‌دفعات همان واکنش را به‌عنوان نوعی مکانیسم دفاعی بروز می‌دهد.

رسانه‌های جمعی نیز می‌توانند باعث بروز عقیده‌هراسی شوند. فردی که از فوبیای شنیدن عقاید دیگران رنج می‌برد، از شنیدن عقاید دیگران به هر نحوی دچار اضطراب و وحشت‌زدگی می‌شود. فرد ممکن است علائمی مانند تعرق در کف دست، افزایش ضربان قلب، تنگی نفس، احساس تهوع، عصبانیت و پاسخ جنگ و گریز را در مواجه با این وضعیت‌ها بروز دهد. چنین افرادی ممکن است از جنبه‌ی اجتماعی کاملا منزوی و در مواردی به افسردگی دچار شوند. آن‌ها ممکن است از موقعیت‌های شغلی بهتر صرف‌نظر کنند و فرصت‌های زیادی در زمینه‌های شغلی و تحصیلی را از دست بدهند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها