هاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان در گفتگو با مستقل:
نارضایتیها از سر پرتوقعی نیست
به جهت بررسی عملکرد شورای نگهبان و اعتراض گفتگو کردیم با هاشم هاشم زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری، مجتهد، عضو هیئت نظارت بر اجرای قانون اساسی که مشروح آن را میخوانیم:
امیرحسین جعفری/روزنامه نگار
بنظر شما میزان مشارکت در این دوره با وجود ردصلاحیتهای گستردهای که انجام گرفته چگونه خواهد بود؟
پاسخ به بعضی از سوالات بسیار تلخ است، اگر بخواهیم جواب دهیم، جوابی دارد که امیدوار کننده نیست. جواب واقعی جوابی هست که در دید مردم تاثیر دارد آدم نگوید نمیشود و جامعه خسته میشود، باید به جامعه هشدار داده شود هم به مردم و هم به مسئولین آگاهی داده شود و مسئولین هم واقعا تذکر میطلبند. اگر تذکر داده نشود سر انسان به سنگ میخورد و باید هشدار داده شود تا با خطر جدی رو به رو نشویم. پس بنابراین جواب این سوال اگر گفته نشود مشکلات زیادی پیش میآورد. اگر آدم عشق به ولایت و کشور و اسلام داشته باشد باید تذکر دهد.
اینکه چرا مشارکت کم شده است پاسخ آزار دهندهای دارد.
اولا در واقع مشارکت بالای مردم خیلی اهمیت سیاسی دارد و نظام را تثبیت میکند و دشمنان را ناامید میکند. مشارکت بالا برای مردم ثواب عظیمی دارد مثلا نماز جمعه اگر باشکوه برگزار شود عظمت ایجاد میکند مردم هم به عبادت رفتهاند و خداوند نیز خوشنود میشود اما اگر کم باشند و محقرانه برگزار شود آدم از خدا هم خجالت میکشد.
هر چه مشارکت افزایش یابد حتی یک نفر بیشتر تاثیر مثبتی بر نظام دارد. البته ما از خدا میخواهیم به دل مردم بیندازد که با وجود تمام نارضایتیها و مشکلات پای صحنه بیایند و در انتخابات مشارکت کنند و به ندای نظام اسلامی لبیک بگویند. اما در واقع نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم، مردم جدا ناراضی هستند و این ناراحتیها هم از سر پرتوقعی نیست، بیمهری نسبت به انقلاب نیست، مردم واقعا شرایط را تحمل میکنند و اگر جامعه آرامش دارد بر اثر تحمل مردم است.
مسئله هم تنها مسئلهی اقتصادی نیست، اگر چه با فقر نمیشود مردم را راضی نگه داشت وقتی مردم نتوانند به راحتی خود را درمان کنند و حتی به دارو هم دسترسیشان سخت باشد، واقعا ناراحت کننده است اما خودمان را به خاطر علاقه به نظام نگه میداریم.
بنابراین نارضایتی و ناراحتی مردم باعث کاهش مشارکت شده است. چرا دنبال کارهای کارشناسی نمیرویم؟
مشکل مردم از معیشت گذشته است، اکثریت مردم ناراحت هستند. حتی کسانیکه به نظام علاقهمند هستند هم ناراحتند، خانوادههای شهدا هم ناراحتند. کشور به سمت بدی در حال حرکت است و به خدا این حرف را فارغ از عوامل نارضایتی از دلسوزی میگویم. من دنبال مقصر و متهم نیستم و پیدا کردن مقصر نیاز به کارشناسی دارد اما آنچه واقعیت دارد معیشت مردم است. کشور به سوی خوبی حرکت نمیکند و اینطور اگر حرکت کنیم آخر این مسیر بن بست است و باید یک اصلاحی در روندها ایجاد شود و این رفتارها در مشارکت مردم تاثیر دارد.
البته ناامیدی شرایط را بدتر میکند، اگر این شرایط اقتصادی و تورم پیش آمده و هر روز چندین برابر میشود و فقیرها فقیر میشوند مردم را ناراضی میکند. اکثریت قاطع مسئولین ثروتمند هستند و هرروز ثروتشان بیشتر میشود اما مردم یک آلونک ندارند و امیدشان از زندگی بریده میشود که متاسفانه حرکت به این سمت است. این رفتارها در انتخابات تاثیر میگذارد، اگرچه مردم طغیان نمیکنند و رعایت میکنند و نظام را دوست دارند اما شرایط خیلی سخت است. چطور میشود که یک دفعه در یک شب میلیاردها سرمایه مسئولین زیاد میشود و مردم فقیرتر میشوند.
آخر کجا میخواهید بروید؟ فساد علنی و روشن است؛ افراد خانههایی دارند که اصلا روی حساب و کتاب نیست اما برخی مردم آلونک هم ندارند. این وزنهی ترازو آنقدر اختلاف دارد که بخشی از آن میخواهد زمین را بشکافد و بخش دیگر به آسمان میرود و ما هم جز تماشا کاری نمیکنیم.
برخی از مردم نسبت به سرنوشت سیاسی و نظامشان خیلی علاقه ندارند و باید فکری برای اینها بکنیم. به هر صورت در موقع انتخابات چند عیب هم وجود دارد.
سنگینترین انتخابات و پرهزینهترین انتخابات هر چند سال برگزار میشود اگرچه مردم وضع معیشتی خوبی ندارند و بیاعتمادیها افزایش پیدا کرده است. باید ردصلاحیتها هم بررسی شود که عوامل زیادی دارد.
با این وضعیت مشارکت از زمان طاغوت هم کمتر میشود اما از روی عشقی که مردم به اسلام و رهبری دارند مقداری مشارکت جبران میشود. من دلم میسوزد که نظام اسلامی که مشروعیتش عدالت است و بیبدیل است را رها کردهاند و غرور ما را گرفته است! برنمیگردیم ببینیم مردم چه میخواهند، آخر چرا باید فقیرها فقیرتر شوند؟ اکثریت سرمایهدارها هم مسئولین هستند.
ردصلاحیتها در این دوره از انتخابات نیز شدیدا اعمال شده است، نتایج این رفتارها در جامعه چیست؟
در سوال اول پاسخ دادم که این موضوع ضررهای زیادی دارد و دست روی ایمان مردم میگذارد که با همان ایمان انقلاب کردند. با همان ایمان در این انقلاب کار میکنند. این همه رد صلاحیتها هم که میشود در همه جا نارضایتی تولید میشود و به ذوق افراد میزنیم هیچ کجا گلستان نشده است و بدتر شده است.
الان مثلا مجلس، مجلس خوبیست و من هم تشکر میکنم و کارهای خوبی هم میخواهند انجام دهند اما در عین حال بعضی اوقات نمایندهها کاری میکنند که به خدا آدم زجر میکشد که در امور مردم و قوای دیگر دخالت میکنند. نمایندهای من میشناسم که در کار همه دخالت میکند. یعنی هم وزرا شهامت ندارند و هم نماینده عدالت ندارد. الان همه چیز قاتی شده است و معلوم نیست مجلس و دولت و دیگران چه وظیفهای دارند.
با رد صلاحیت که کار درست نمیشود و به تجربه میگویم. این همه مشکل از کجا در میآید؟ از لابلای همین رد صلاحیتها و گزینشهاست! ما باید ملت تربیت کنیم، آدم تربیت کنیم با گزینشهای سخت و شدید و رد صلاحیت کارها درست نمیشود.
از شورای نگهبان واقعا تشکر میکنم که دغدغه دارند که کشور خوب اداره شود اما راهش این نیست.
بیش از چهل سال است این کار را میکنند و روز به روز بدترمیشود و نه دولت و مجلس و کارمند و.. کاملا درست نشدهاند و اختلاس هم داریم. ما از اخلاق حرفی نمیزنیم در حالیکه پیامبر برای اخلاق آمده است و در قرآن آمده است که پیامبران برای پاکی و فضایل اخلاقی آمدهاند.
ما از مهر و محبت و رحمت خدا سخن نمیگوییم، هر کسی از محبت بگوید، به او میگویند سازشکار است!
این رد صلاحیتها ما را به جایی نمیرساند و باید کار دیگری بکنیم. من این صحبت را از باب اعتراض به شورای نگهبان نمیگویم اما باید برگردیم و بررسی و آسیب شناسی کنیم که این روندها کارساز بوده است یا خیر! و الان در کجا قرار گرفتهایم!
دوستان در مجلس باید توجه کنند که یک کار بد تمام خوبیها را از بین میبرد. آنها نمیبینند که برخی نمایندهها چه بر سر مردم میآورند.
چرا در این دوره نظامیها در انتخابات ثبت نام کردند؟
حرفهای امام فراموش شده است. عدم دخالت در احزاب و سیاست و اقتصاد فراموش شده است در حالیکه امام این رفتارها را تحریم کرده بود. من نماینده امام در سپاه بودم و کمیسیونی تشکیل شده بود که در نمایندگیهای امام وابستگیهای سیاسی افراد بررسی شود که حتی اگر به گروههای متدین وابستگی سیاسی پیدا میکرد آن کمیسیون باید بررسی میکرد که یا مناسبات سیاسیتان را ادامه دهید یا حضور در سیستم را ادامه دهید.
نظامیها نباید (از موضع نظامی) در انتخابات موضع بگیرند امام هم همین حرف را میزد و نمایندگیهای امام در سپاه از این مسئله مواظبت میکردند. این حرفها و موضعگیریها در انتخابات هزینه دارد.
وارد شدن نظامیها به انتخابات و کاندیدا شدن از نظر قانونی اشکال ندارد در صورتیکه دیگر نظامی نباشند. اما وقتی روحیات و شخصیت نظامی در آنها وجود دارد که هر کجا بروند آنطور عمل میکنند و برای آزادی کار نمیکنند.
اما این ولع قدرت به ذوق میزند و مصلحت نظام نیست. این کارها در فضای بین المللی تاثیر منفی دارد و باید رعایت کنیم. البته اگر مردم به یک نظامی رای دادند بحث دیگریست. ولی در کل هر کسی باید سر جای خودش قرار بگیرد چون در یک زمینه تجربه دارد.
ارسال نظر