معرفی معبد و زیگورات چغازنبیل؛ بنایی به قدمت تاریخ در شوش
زیگورات دوراونتاش که بیشتر با نام چُغازَنبیل مشهور است، عبادتگاهی باستانی است که حدود ۱۲۵۰ سال قبل از میلاد در تمدن عیلام بنا شده است. این زیگورات، بنای مرکزی محوطه باستانی بهجای مانده از مجموعه عیلامی دوراونتاش است که در حوالی شهر شوش در استان خوزستان واقع شده است.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: معبد چغازنبیل در جنوب غربی ایران در ۳۵ کیلومتری غرب شهر باستانی شوشتر و ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش و در فاصله اندکی با منطقه باستانی هفتتپه قرار گرفته است و به خاطر قراگرفت در غرب رودخانه دز (مرز این دو شهرستان) جزء شهرستان شوش به حساب میآید. این معبد از راهی فرعی در جاده شوش به اهواز، و همچنین از جاده شوشتر به هفت تپه (جاده کشت و صنعت کارون) قابل دسترسی است.
تاریخچه معبد چغازنبیل
محوطه میراث جهانی چغازنبیل (شهر اونتاش) شهری آئینی بوده که در حال حاضر بزرگترین اثر معماری شناخته شده از تمدن عیلام میانه است. این اثر در قرن سیزده قبل از میلاد به دستور پادشاه مقتدر این سلسله، اونتاش نپیریشا ساخته شده و به خدایان بزرگ ایلامی، نپیریشا و اینشوشیناک به صورت وقف اهدا میگردد.
باستانشناسان برای این مجموعه تاریخی، عملکرد دفاعی قائل نشدها ند. ذیقَورَّت با تشدید بر روی حروف "ق" و "ر" کلمهای اکدی است. در ایران تلفظ این کلمه از گزارشات گیرشمن گرفته شده و عموماً زیگورات نوشته شده و به معنای بلند و برافراشته ساختن است.
واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو جزء "چغا" به معنای تپه (همچون چغامیش، چغاگاوانه و غیره) و زنبیل به معنای سبد میباشد. گویا قبل از حفاری معبد، ویرانههای تپه مانند آن، یک زنبیل واژگون را تداعی میکرده است.
مجموعه بناهای دوراونتاش حدودا ۱۲۵۰ پیش از میلاد در دوران حکومت شاه عیلامی اونتاش ناپیریشا، برای پرستش «اینشوشیناک» خدای نگهبان شوش بنا گردید. این معبد در اصل از بناهای سومری محسوب میشود ویژگی مهمش مرتفع بودن آن است ساخته شد و برای عبادت خدایان مورد استفاده قرار میگرفت. این نوع بناهاب مرتفع در ممالک بینالنهرین به فراوانی دیده میشود،مانند زیگورات اور، زیگورات اتمنانکی، زیگورات انلیل، زیگورات لارسا، زیگورات دور شاروکین در عراق. معبد چغازنبیل و دوراونتاش مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایلام، در جریان جنگهای ایلام و آشور، در یورش سال ۶۴۵ ق. م سپاه آشور به سرکردگی «آشوربانیپال» ویران شدند.
دلیل نامگذاری معبد چغازنبیل
زیگورات دور اونتاش نام باستانی این بنا از کلمه زیگورات به معنای نوک، قله کوه، برآمدگی، مکان مرتفع، سازه مرتفع گرفته شده است. «دوراونتاش» نیز از ترکیب کلمه دور به معنای مکان و منزلگاه و اونتاش (Untash) نام پادشاه عیلامی گرفته شده. واژه مرکب چغازنبیل در زبان فارسی به معنی «تپه سبدی شکل» آمده است.
تاریخچه اکتشافات در چغازنبیل
در سال ۱۸۹۰ میلادی زمینشناس مشهور ژاک دو مورگان گزارش داد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. اصولا شرکت نفت ایران در پی همین گزارش بود که تاسیس شد. پس از گذشت پنجاه سال در فاصله سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ میلادی با توجه به فعالیتهای گسترده شرکتهای نفتی خارجی در منطقه و بررسیهای زمینشناسی که توسط کارشناسان این شرکتها صورت میگرفته یکی از کارشناسان شرکت نفت در محوطه چغازنبیل، آجرنوشتهایی یافت و آن را به هیئت باستانشناسی مستقر در شوش به سرپرستی دومکنم تحویل داد.
بررسی و خواندن این آجرنوشته امکان شناخت یکی از شهرهای ایلامی به نام دوراونتاش را فراهم کرد. پس از دومکنم، گیرشمن باستانشناس فرانسوی حفاریهای چغازنبیل را ادامه داد. از سال ۱۳۷۸ خورشیدی، کاوشها و مطالعات باستانشناسی این محوطه به سرپرستی دکتر بهزاد مفیدی ادامه یافت. این معبد اولین بار توسط «براون» تکنیسین نیوزلندی شرکت نفت ایران و انگلیس در سال ۱۹۳۶ میلادی کشف شد و در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ میلادی توسط رومن گیرشمن مورد حفاری قرار گرفت.
قرن متمادی این بنا زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید، اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصاً باقی مانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کردهاست.
معماری زیگورات چغازنبیل
معبد زیگورات چغازنبیل در شهر دوراونتاش حدودا به طول ۱۰۰۰ و عرض ۱۳۰۰ متر از سه حصار تو در تو از جنس خشت ساخته شده است. در میان حصار اول معبد اصلی که زیگورات نامیده میشد واقع شده است. در حصار دوم کاخها و معابد کوچکتر و در حصار سوم تصفیه خانه چغازنبیل، کاخها و گورستانهای زیرزمینی سلطنتی قرار گرفتهاند.
مصالح اصلی به کار گرفته شده در زیگورات چغازنبیل خشت آجری و گل است. همچنین برای محافظت از فرسایش خشتهای بهکار رفته در بنا در طی زمان از پوشش آجری استفاده فراوانی شده است.
نمای زیگورات با استفاده از هزاران آجر پخته و کتیبهدار زینت شده است. آجرهای لعابدار، ملات قیر، اندودهای گچی، تزیینات شیشهای و گل میخهای سفالی از دیگر مصالح به کار رفته در این بنا هستند.
دروازههای ورودی بنای زیگورات دوراونتاش (چغازنبیل) با مجسمههایی به شکل گاوهای نر از جنس سفال لعاب کاری شده مورد محافظت قرار گرفتهاند. همچنین در نزدیکی معابد هیشمیتیک و روهوراتیر کورهای وجود دارد که برای پخت سفالها مورد استفاده قرار میگرفته است. بنای زیگورات چغازنبیل در اصل در ۵ طبقه ساخته شده بود، اما اکنون فقط دو طبقه از آن باقی مانده است. بنای زیگورات دارای ا اضلاع ۱۰۵× ۱۰۵ متر و ارتفاع تقریبی ۵۳ متر از سطح زمین بود اما امروزه تنها ۲۵ متر از آن باقی مانده است. طراحی طبقات زیگورات چغازنبیل به صورتی است که ۵ طبقه آن به موازات یکدیگر و از سطح زمین ساخته شدهاند. داخل همه طبقات زیگورات از خشت پر شده است؛ به جز طبقات اول و پنجم که توخالی و دارای فضایی اتاق مانند هستند. بافت داخلی دیوارها متشکل از خشت و نمای بیرونی آن با آجر احداث شده است.
بعضی از آجرهای استفاده شده در چغازنبیل لعابکاری شدهاند و بعضی نیز تزییناتی همانند گلمیخ دارند که در نوع خود از جمله کهنترین کاشیهای دنیا محسوب میشوند. سرتاسر نمای زیگورات، از آجرهایی به خط میخی ایلامی تزیین شده که نمایانگر نام سازنده بنا و هدف از ساخت آن است.
در سمت شمال غرب و جنوب غرب زیگورات دو سکو به شکل دایره قابل مشاهده است که نظرات گوناگونی در ارتباط با کاربری آنها وجود دارد؛ برخی از باستانشناسان بر این باورند که این سکوها در آن دوران محل پیشگویی و ستارهشناسی، ساعت خورشیدی و یا قربانگاه بوده است.
تصفیه خانه معبد چغازنبیل
برخورداری از تصفیه خانه یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد بنای تاریخی زیگورات چغازنبیل است. تصفیه خانه چغازنبیل یکی از قدیمیترین تصفیه خانههای دنیا بشمار میرود که در نوع خود برای آن دوره بینظیر است.
با وجود اینکه رودخانه دز تنها ۳ کیلومتر از معبد فاصله دارد، منبع اصلی تامین آب این تصفیه خانه رودخانه کرخه بود که توسط یک کانال ۴۵ کیلومتری به چغازنبیل میرسید. علت اصلی عدم تامین آب از رودخانه دز فاصله زیاد ارتفاع چغازنبیل از سطح رودخانه دز است.
رصدخانه زیگورات چغازنبیل
از نگاه باستانشناسان مجموعه چغازنبیل از ۳ بنا تشکیل شده و شامل رصدخانه خورشیدی یا تقویم آفتابی برای محاسبه گردش خورشید و سالشمار بوده است. رصدخانه زیگورات چغازنبیل برای استخراج تقویم و شناسایی روزهای ابتدایی و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی مورد استفاده قرار میگرفته است.
در معماری باستان طرح خاص این طاقنماها (که از چند قوس پشت سر هم که به ترتیب کوچک میشوند) از جایگاه خاصی برخوردار بود. این طرح خاص در معماری ایران باستان ابتدا برای رصد خورشید ساخته میشد؛ اما پس از مدتی در دروازه ورودی بناها به عنوان تزیین مورد استفاده قرار میگرفت.
آجرهای سازنده خورشیدسنجهای چغازنبیل که با طرح خاص به شکل هشت ضلعی هستند مختص رصد خورشید احداث شدهاند. نوشتههای روی این آجرها به وضوح نشاندهنده این واقعیت هستند که سازه مدور کاربری رصدخانه داشته است.
روی این آجرها نوشته شده: «من اونتاش گال، پسر هومنانومنا، شاه انزال و شوش، بنای محترمی در اینجا ساختم؛ یک سیان کوک. در سالها و روزهای پرشمار پادشاهی طولانی به دست آوردم. من یک شونشوایرپی برای خدای گال و اینشوشیناک (سیان کوک) بنا نهادم.»
معنی دو کلمه اصلی «سیان کوک» و «شونشووایرپی» تا کنون مشخص نشده است. اما به نظر باستان شناسان به احتمال زیاد مفهوم رصد گاه و رصد خانه را میرساند.
همانطور که در طرح خورشیدسنجها دیده میشود، تغییرات زاویه مابین کنارههای خورشیدسنجها با تغییرات زاویه طلوع خورشید در ابتدای هر یک از فصول سال برابر است. طراحی این خورشیدسنجها به صورتی است که زمان طلوع یا غروب خورشید با تماشای سایههای ایجاد شده از آن، ابتدا یا وسط هر یک از فصلها را میتوان تشخیص داد.
کتیبه زیگورات چغازنبیل
بر روی کتیبهای که در چغازنبیل یافت شد نوشتههایی از اونتاش گال که بر روی آن حکاکی شده است دیده میشود. متن حکاکی شده روی کتیبه زیگورات چغازنبیل به این شرح است: «به نقل از اونتاش گال: من آجرهای طلایی را حکاکی کردم و برای خدایان گال و اینشوشیناک این مأوا را ساختم و این مکان مقدس را هدیه کردم، باشد که کارهای من که هدیهای است برای خدایان گال و اینشوشیانک پذیرفته شود.»
«من زیگورات شوش را که از آجرهایی با سنگ لاجورد لعاب شده بود، شکستم. معابد ایلام را با خاک یکسان کردم و شوش را به ویرانهای بدل ساختم. به دست من ندای انسانی و فریاد شادی از آنجا رخت بربست.»
ارسال نظر