معرفی ده کتاب پرفروش سال 1399 در بازار نشر
سال 1399 علیرغم همهگیری ویروس کرونا به سال پررونقی برای بازار نشر تبدیل شده است و علاقهمندان به کتاب استقبال خوی از کتابهای تازه بازار نشر کردهاند. مستقلآنلاین مروری دارد بر ده کتاب پرفروش امسال.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
کتاب جزء از کل
- نویسنده: استیو تولتز
- مترجم: پیمان خاکسار
- نشر: چشمه
جزء از کل (A Fraction of the Whole) رمانی نوشته استیو تولتز است که در سال ۲۰۰۸ به رشته تحریر درآمده است شده است. این کتاب درباره خانواده عجیبوغریب دین و دوستان و آشنایان آنها است.
جاسپر دین پسر مارتین دین و همچنین برادرزاده تری دین است. بیشتر اتفاقات در رمان توسط او روایت میشود. روابط تیرهوتار جاسپر با پدرش موضوع اصلی رمان را تشکیل میدهد و او به دلیل تربیت عجیب و زخمزبانهای پدرش دوران کودکی سختی را پشت سر میگذارد. او همیشه از اینکه به پدرش شبیه شود میترسد و تلاش میکند دور از پدرش زندگی و کار کند.
کایلی اسمیت در روزنامه والاستریت ژورنال رمان جزء از کل را کتابی که بهگونهای آشوبگرانه سرگرمکننده و بامزه خواند که نادیده گرفتن آن از نادیده گرفتن دستهای تولهسگ بازیگوش سختتر است درحالیکه حتی چندین برابر از آنها سرگرمکنندهتر و جالبتر است. لان برام از روزنامه کوریر میل درباره رمان چنین نوشته است که: «هر قسمت از کتاب پند و سخن قصاری قابل نقلقول کردن دارد که به صورت یک مشاهده دقیق و سرزنده از رفتارهای انسانی نوشته شده است» و آن را یک اثر هفتصدصفحهای کلاسیک مدرن خواند. جان فریمن منتقد روزنامه نیویورکتایمز اما نظری نهچندان مثبت دارد و میگوید اگرچه لحظات بسیار سرگرمکننده و خوبی در کتاب وجود دارد اما کتاب تلاش میکند اختلافات زیادی میان جاسپر و مارتین در تفسیر وقایع روزانه نشان دهد اما در عمل شکست میخورد چرا که آنها کاملاً مانند هم رفتار میکنند.
نسخه فارسی این کتاب توسط نشر چشمه و با ترجمه پیمان خاکسار در سال ۱۳۹۴ منتشر شد. این کتاب تاکنون بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شده است و امسال نیز در میان پرفروشترین کتابهای سال قرار دارد.
کتاب تکههایی از یک کل منسجم
- نویسنده: پونه مقیمی
- نشر: بینش نو
کتاب تکههایی از یک کل منسجم کتابی جذاب از پونه مقیمی است که توسط نشر بینش نو منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب آنچنان مورد استقبال قرار گرفت که در کمتر از یک ماه به چاپ پنجم رسید. این کتاب درباره مسائل روانشناختی و روابط بین افراد است. اینکه چطور میتوان معنای تازهای را در خود جستوجو کرد و اینکه گاهی اوقات انسان نیاز دارد تا با درونش تنها شود تا بتواند نگاهی دقیقتر به رابطه خودش با درونش داشته باشد. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
شاید زندگی پیدا کردن بخشهایی از خودمان در تکهتکههایی از یک کُلِ منسجم است.
پیدا کردنی که بهاندازهی یکعمر طول میکشد.
و تکههایی که همهجا حضور دارند و فقط کافی است ما در مسیرشان قرار بگیریم، آنوقت اگر هشیار باشیم، شاید بخشهایی از خودمان را ببینیم. بخشهایی از خودمان را در رابطهها و در آدمهایی که تجربه میکنیم، در موقعیتهایی که قرار میگیریم، در فیلمهایی که میبینیم، در تاریخی که مرور میکنیم و حتی در کوچهای که هیچ عابری ندارد و باد درختهایش را بدون حضورِ تماشاچیان نوازش میکند. شاید زندگی همین است. ما زندگی را نه بهصورت یک کل که بهصورت جزئیاتی روزمره میبینیم. درواقع ما در «لحظه»ای از یک زمانِ اکنون همیشگی هستیم و شاید آن لحظه تمام همان چیزی است که «هدف» نام دارد؛ هدفی به نام زندگی کردن. برخورد کردن با تکهای از زندگی و سپس پیدا کردن تکهای ناهشیار از درونِ خودمان. شاید زندگی تلاشی برای منسجم شدن و پیدا کردن بخشهای بیشتری از خودمان است و در این تلاش مدام با اتفاقات زندگی مواجه میشویم. این کتاب تکههایی از یک کل منسجم است. کلی که هنوز تکمیلنشده اما در مسیر پیدا شدن و بیرون آمدن از ابهام است. شاید این کتاب بتواند بخشهایی از درونِ شما را بیدار کند و به پیدا شدن بخشهای گمشدهتان کمک کند.
کتاب نیم دانگ پیونگیانگ
- نویسنده: رضا امیرخانی
- نشر: افق
کتاب نیم دانگ پیونگیانگ نوشته رضا امیرخانی سفرنامه و مجموعه خاطرات او از سفر به کره شمالی است.
کرهی شمالی کشوری عجیب و پررمزوراز است. ازآنرو که برای مردم دنیا کشوری ناشناخته است و اخباری که از آن به گوش میرسد هم عجیب و باورنکردنی است. از سوی دیگر کرهی شمالی ارتباطش را با همه دنیا قطع کرده است و مردمش را نیز از ارتباط با دنیا محروم، خود بر درستی این باورها صحه میگذارد. همین موضوع باعث شده تا روایتهای ضدونقیضی از این کشور در دسترس ما باشد. هنوز هم نمیدانیم واقعاً مردم کره شمالی چطور زندگی میکنند و آیا آنها در یک کلام «خوشحال» هستند یا نه!
رضا امیرخانی که همراه هیئت موتلفهی اسلامی به کرهی شمالی سفر میکند، خاطرات سفرش را در کتاب نیم دانگ پیونگیانگ نوشته است. رضا امیرخانی گفته که در این کتاب سعی کرده روایتهایی از کره شمالی به دست ما برساند که دور از غرضورزیهای متداول رسانههای غربی است. او بدون هیچ ابایی در مقدمه کتاب گفته که با هیئتی سیاسی به این سفر رفته. قدرت نگارش امیرخانی در بیان موضوعات مهم و پیچیده به زبانی ساده است. به حدی که اگر به علوم سیاسی هم علاقهمند نباشید، این کتاب را میتوانید بهراحتی بخوانید و از آن لذت ببرید.
کتاب مثل خون در رگهای من (نامههای احمد شاملو به آیدا)
- نویسنده: احمد شاملو
- نشر: چشمه
کتاب «مثل خون در رگهای من» حاوی بیست نامهی احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان است که در سالهای دهه چهل و پنجاه خطاب به او نوشته است. «آیدا سرکیسیان» همسر احمد شاملو پس پانزده سالی که از مرگ این شاعر جریانساز گذشت، اجازهی انتشار این نامهها را داد. رابطهی عاطفی و عاشقانهی میان احمد شاملو و آیدا سرکیسیان یکی از مشهورترین و جذابترین بخشهای زندگی این شاعر است که باعث تحولی بسیار تأثیرگذار در زندگی شاملو شد؛ بهطوریکه در بسیاری از مشهورترین اشعار او حضور آیدا کاملاً به چشم میآید. به همین دلیل میتوان این رابطه را یکی از تأثیرگذارترین روابط عاشقانهای دانست که شخص شاملو نیز مدام به آن اشاره کرده است. در این نامهها نیز حال و هوای حاکم همین احساسات شخصی شاعر است و صدالبته اشارههایی به برخی مسائل ادبی و سیاسی روزگار. هرچند این موضوع در نامهها چندان پررنگ به شمار نمیآید. در پایان کتاب نیز تصویر هفده نامه با دستخط شاعر آورده شده است. در واقع فارغ از محتوای خاص این نامهها میتوان آنها را بخشی از تاریخ زندگی احمد شاملو به شمار آورد که تاکنون منتشر نشده بود.
کتاب آینه در آینه
- نویسنده: هوشنگ ابتهاج
- نشر: چشمه
این کتاب گزیدهای از اشعار هوشنگ ابتهاج به انتخاب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است. ارتباط عمیق دکتر شفیعی کدکنی با شعر سایه و دوستی نزدیکی آنها باعث شده بهترین اشعار هوشنگ ابتهاج در این کتاب گردآوری شود و مخاطب با مجموعه نفیسی روبرو شود. گردآوری اشعار این مجموعه در بهار سال 1369 و در شهر کلن آلمان آغاز شده است زیرا همچنان که دکتر کدکنی درباره این کتاب گفته است، خود سایه بر روال انتخاب این اشعار اعمال سلیقه نکرده است و او آزادانه بهترین اشعار سایه را از نگاه خود برگزیده است. این کتاب هم بیانگر نوع نگرش دکتر کدکنی به شعر است زیرا انتخاب اشعاری خاص، دید وی را به مقوله شعر خوب نشان میدهد و از طرفی دیگر هدیه ارزشمند برای دوستداران شعر سایه به شمار میآید.
در یکی از اشعار این مجموعه آمده است: «خیال دلکش پرواز در طراوت ابر، به خواب میماند، پرنده در قفس خویش، خواب میبیند، پرنده در قفس خویش، به رنگ و روغن تصویر باغ مینگرد، پرنده میداند که باد بینفس است و باغ تصویری است، پرنده در قفس خویش، خواب میبیند».
دکتر شفیعی کدکنی هدف از گزینش این اشعار را ارائه مسیر خلاقیت هنری سایه در گذر زمان و نمونهای از سبک و تجارب شعری او دانسته است. در این کتاب هم نمونهای از اشعار سایه وجود دارد که در اوج پختگی شاعر سروده شدهاند و هم اشعاری از دوره جوانی وی همچون مجموعه «سراب» انتخاب شدهاند که بر مخاطب و ذهنیت او از سیر تحول شعر سایه تأثیری عمیق میگذارد.
کتاب در باب حکمت زندگی
- نویسنده: آرتور شوپنهاور
- مترجم: محمد مبشری
- نشر: نیلوفر
نیرویی اصیل در همهی انسانها وجود دارد که قدرتمندتر از نیروهای درونی دیگر است و عقل، منطق و اخلاقیات را به سمت آن نیرو هدایت میکند. «شوپنهاور» این نیرو را «میل به زندگی» مینامد. این تمایل به زندگی و تلاش برای زنده ماندن، تمایلی دائمی است که انسان را وادار میکند به جلو برود، به ریسمان هستی چنگ بزند، به دنبال منافع خویش باشد و از خود بپرسد که چگونه خوشبخت زندگی کند؟ جواب به این سؤال همان موضوع اصلی این کتاب است که شوپنهاور آن را «فلسفه سعادت» مینامد و در باب حکمت زندگی به آن پاسخ میدهد.
شاید شما هم از جمله افرادی باشید که فکر میکنید خواندن کتابهای فلسفی سخت یا غیرقابل درک است. پس به شما پیشنهاد میکنیم راحت و بدون ترس کتاب در باب حکمت زندگی را بخوانید.
در باب حکمت زندگی موضوعات مختلفی مانند قدرت ارادهی فردی، استقلال، تمایل به کارهای غیرمنطقی، مذهب، اخلاقیات، زنان، زندگی و ارتباط ما با خودمان و دیگران را موردبررسی قرار میدهد. در کتاب، روشهای مختلف برای دستیابی به بالاترین حد لذت و موفقیت بررسی میشود. وجه تمایز کتاب در باب حکمت زندگی نسبت به سایر آثار فلسفی، نثر شیوا و روان آن است. شوپنهاور در این کتاب از مثالهای عینی و ساده استفاده میکند. همچنین، شوخطبعی که در لحن کتاب وجود دارد خواندن آن را لذتبخش میکند.
کتاب جستارهایی در باب عشق
- نویسنده: آلن دوباتن
- مترجم: گلی امامی
- نشر: نیلوفر
کتاب جستارهایی در باب عشق، داستان زن و مردی است که به صورت تصادفی در یک پرواز کنار هم قرار میگیرند. آشنایی آنها از یک مکالمهی معمولی شروع میشود و پیش میرود تا آنجا که تصمیم میگیرند بعد از پرواز هم یکدیگر را ببینند و در طول داستان ارتباطشان نزدیکتر میشود.
«نیمهی گمشده» هر انسان همان کسی است که همه در زندگی به دنبالش هستند؛ اما چطور شد که انسانها به دو نیمه تقسیم شدند؟
داستانی در اسطورههای یونان باستان وجود دارد که میگوید در زمان یونان باستان، انسانها قدرتمندتر از امروز بودند؛ آنها دو سر، چهار دست و چهار پا داشتهاند. روزی زئوس، خدای خدایان برای اینکه بتواند در مقابل انسانها بایستد و آنها را شکست دهد، این موجودات را به دو نیم تقسیم کرد، از همان موقع بود که هر انسان به جستجوی نیمهی گمشدهاش را پرداخت و این جستجو هنوز هم ادامه دارد؛ اما انسانها برای یافتن این عشق، حاضرند تا چه اندازه جستوجو کنند؟ برای رسیدن به این عشق، حاضرند چه چیزهایی را نادیده بگیرند یا چقدر اقرار کنند؟ چه آسیبهایی بزنند و چه آسیبهایی ببینند؟
آلن دوباتن در کتاب جستارهایی در باب عشق تلاش کرده است به این سؤالها پاسخ دهد و روند پیشرفت و سقوط یک ارتباط عاشقانه را از نگاه فلسفی و روانشناختی موردبررسی قرار دهد.
کتاب یاد جنگل دور
- نویسنده: گوردون اوراینز
- مترجم: کاوه فیضاللهی
- نشر: فرهنگ نشر نو
انسان وقتیکه مار میبیند از ترس نفسش بند میآید. ما از زیبایی بیهمتای یک طلوع آفتاب شگفتزده میشویم. این واکنشها تصادفی نیستند. در حقیقت، بسیاری از پاسخهای انسانی ما به طبیعت به گذشتهی تکاملی ما برمیگردد. ما از مارها به دلیل زهرشان میترسیم و از طلوع خورشید خوشمان میآید چرا که خطرات شب تاریک ناپدید میشوند. بسیاری از ترجیحات زیباییشناسی انسان - از انواع باغهایی که درست میکنیم تا غذاهایی که از آنها لذت میبریم و سرگرمیهایی که به دنبال آنها میگردیم - نتیجه طولانی انتخاب طبیعی است.
در کتاب بلندپروازانه و غیرمعمول «یاد جنگل دور»، زیستشناس تکاملی، «گوردون اوراینز»، نقش تکامل را در پاسخهای انسان به محیط موردبررسی قرار میدهد. او با طرح این مسئله آغاز میکند که چرا انسان احساسات دارد و با رویکردهای تکاملی به زیباییشناسی کتاب را به پایان میبرد. اوراینز نشان میدهد که چگونه زندگی عاطفی امروز ما با تصمیماتی که اجداد ما قرنها پیش در ساوانای آفریقا گرفته بودند ربط مستقیمی دارد، زیرا آنها مکانهایی را برای زندگی، به دنبال غذا و امنیت انتخاب میکردند و در گروههای کوچک شکارچی جمع میشدند. در طول این مدت دلبستگیها و نفرتهایمان در مغز ما شکل گرفتند، زیرا پاسخ مناسب به محیط به معنای تفاوت میان بقا یا مرگ است. تجزیه و تحلیلهای او در کتاب توضیح میدهد که چرا ما از جنگلهای گرمسیری اجدادمان در پارکها و باغهای امروزی خود تقلید میکنیم، چرا ما همزمان به سمت خطر جلب میشویم و با احتیاط به آن نزدیک میشویم. ما همچنین میآموزیم که چرا انگورهای مختلفی را برای شراب ایجاد کردهایم و چرا واکنشهای شدیدی نسبت به بعضی از بوها داریم و چرا از طبقهبندی چیزها لذت میبریم.
کتاب جنگ چهره زنانه ندارد
- نویسنده: سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ
- مترجم: عبدالمجید احمدی
- نشر: چشمه
کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» نوشته «سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ» توسط «عبدالمجید احمدی» به فارسی برگردانده شده است. در این کتاب، جنگ جهانی دوم از نگاه آن دسته از زنان اهل روسیه روایت میشود که تجربهی شرکت در این جنگ را داشتهاند. الکسیویچ نویسنده کتاب برنده جایزهی ادبی نوبل در رشتهی مستندنگاری است. در توضیح پشت جلد کتاب چنین آمده است: «جنگ چهرهی زنانه ندارد، روایت پرفرازونشیب این مستندنگار بلاروسی است از روزگار و خاطرات زنانی که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و حالا بعد از سالها از کابوسها، تنهایی و هولهایشان میگویند. او چندصد نفر از این زنان را مییابد و با تمامشان حرف میزند. از هر قشری هستند؛ پرستار، تکتیرانداز، خلبان، رختشور، پارتیزان، بیسیمچی و... و خاطرات تکاندهندهاند... . زنانی که پوتین پوشیدند و در ترکیب خاک و خون و ترس زنده ماندند... . الکسیویچ با تدوین این آدمها کنار هم کلیتی میسازد متناقض و شورانگیز، پرهیاهو و صامت... . کتاب، گاه شامل چنان لحظاتی میشود که فراتر از خواندهها و شنیدههای مرسوم است دربارهی جنگ. بیپرده و عریان است و ناگهان مادری را به ما نشان میدهد که برای عبور از خط بازرسی آلمانیها بچهاش را نمکاندود میکند تا تب کند و سربازان بهراسند از تیفوس و او بتواند در قنداق بچهی گریان با پوست ملتهب سرخشده دارو ببرد برای پارتیزانها... و این کتاب چنین آدمهایی است... .» در بخشی از کتاب چنین میخوانیم: «من از مادرم خواهش کردم... التماسش کردم تو فقط گریه نکن... شب نبود، اما هوا تاریک بود، مادرامون که اومده بودن تا دخترهاشون رو بدرقه کنن، گریه نمیکردن، فریاد میزدن. مادرم مثل سنگ بیحرکت ایستاده بود. خودش رو نگه میداشت، میترسید بزنم زیر گریه. من دختر مامانیای بودم، تو خونه خیلی لوسم کرده بودن. حالا موهام رو پسرونه اصلاح کرده بودن و فقط یه کاکل روی سرم مونده بود. پدر و مادرم اجازه نمیدادن برم جنگ، اما برای من زندگی فقط یک مفهوم داشت؛ اینکه برم جبهه! این پلاکاردهایی که الان تو موزهها هست، مثل «مام میهن تو را فرامیخواند!» و «تو برای جبهه چهکاری انجام دادی؟» روی من خیلی اثر میکردن. همیشه این شعارها جلو چشمام بود. ترانهها هم همینطور؛ برخیز ای کشور عظیم... برخیز برای آخرین نبرد...».
کتاب توسط نشر «چشمه» منتشر شده است و در میان پرفروشترین کتابهای سال 1399 قرار گرفته است.
کتاب ویراست دوم مرشد و مارگاریتا
- نویسنده: میخائیل بولگاکف
- مترجم: عباس میلانی
- نشر: نو
به مناسبت سالگرد چهلسالگی ترجمه فارسی «مرشد و مارگریتا»، نسخه تازهای از این رمان مهم قرن بیستم توسط نشر نو روانه بازار شده است. این ویراست حاصل تطبیق کامل متن ترجمه با جدیدترین ترجمه انگلیسی و متن اصلی روسی است. یادداشتهای پرشماری که به این ویراست افزوده شده نوشته مترجم، ویراستار و مترجمان انگلیسی کتاب است. این یادداشتها به درک بهتر بعضی ابهامات داستان و نکات مغفولماندهاش کمک شایانی کرده است. تصاویر کمتر دیدهشده کتاب نیز از سری نقاشیهای پاول اورینیانسکی است و نقاشی روی جلد نیز از مجموعه ایوان کولیک درباره این رمان. «مرشد و مارگریتا» را با طرح جلدهای مختلف به یاد میآوریم. جلدهای مرشد و مارگریتا، همچون تعدادی دیگر از رمانهای بزرگ که در طی سالها منتشر شدهاند، تبدیل به بخشی از خاطره تصویری مخاطبان ایرانی ادبیات جهان شدهاند. ویراست تازه را با طرح جلد و کتابآرایی تازه و در دو نسخه جلد نرم و جلد سخت مورد استقبال خوب علاقهمندان کتاب قرار گرفته است.
ارسال نظر