نگاهی به زندگی و آثار رامبراند نقاش مشهور هلندی قرن هفدهم

رامبراند نقاش مشهور هلندی قرن هفدهم بود که آثارش در دوره ای که به دوران طلایی هلند مشهور است، اهمیت فراوانی دارد. او که یکی از برجسته‌ترین هنرمندان تاریخ به شمار می‌رود، شهرت زیادی با پرتره‌هایش کسب کرد.

رامبراند3

سرویس فرهنگی مستقل‌آنلاین: هنر زندگی ما را جالب و زیباتر می‌کند. افرادی هستند که قرن‌ها در حافظه تاریخ باقی خواهند ماند و نسل‌های بعد آن‌ها هنر آن‌ها را به ارث می‌برد. پس از خواندن این مقاله، شما به درک میراث هنر جهانی که توسط نقاش بزرگ هلندی رامبراند ون راین از جمله این افراد است.

امروزه رامبراند را استاد سایه‌ها می‌نامند، همچنین او کسی است که قادر است هر احساسی را به شکلی هنرمندانه بر روی بوم نقاشی ثبت کند. بهتر است ابتدا کمی با زندگی او آشنا شویم.

رامبراند هارمنزون ون راین (1606-1669) در هلند، در شهر لیدن متولد شد. از همان سال‌های کودکی به نقاشی علاقه داشت. در سن 13 سالگی به آموختن از ژاکوب ون سواننبورک یک نقاش مشهور پرداخت. بود. در سن 17 سالگی به آمستردام رفت و نزد پیتر لستمن به یادگیری نقاشی پرداخت. استادش در زمینه کتاب مقدس و اساطیر تخصص داشت. رامبراند ون راین در سن 21 سالگی کار مستقل هنری‌‌اش را آغاز کرد و همراه یکی دوستانش، یک کارگاه نقاشی افتتاح کرد و به نقاشی و آموزش آن به دانشجویان علاقه‌مند پرداخت. طولی نکشید که آوازه هنرش همه‌جا پیچید و آثارش در میان مردم محبوب شد. او همراه با دوستش که «لیونز» نام داشت به خلق شاهکارهایی پرداختند که موردتوجه کنستانتین هویگنس در دربار پادشاه هلند قرار گرفت و به شناخته شدن او در میان ثروتمندان و مجموعه‌داران اروپا انجامید و هنرش را بیش‌ازپیش به مردم شناساند.

زندگی در آمستردام برای رامبراند فرصتی طلایی بود. چرا که این شهر پر از مشتریانی مهم و ثروتمند بود که آینده‌ای درخشان در هنرمند جوان می‌دیدند. در این زمان، دوست او برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در آنجا نیز زیر نظر معلم جدیدی تلاش کرد تا موفقیتش را ادامه دهد. دست یابد. رامبراند نیز شروع به کشیدن پرتره کرد و با کشیدن چهره‌ افراد سعی در انتقال حس و حال و هنرش نمود.

رامبراند توانست به شکلی هنرمندانه همه آنچه را که چشمش در چهره افراد می‌دید را بر روی بوم نقاشی ثبت کند. پرتره‌های او آن زمان موفقیت تجاری فوق‌العاده‌ای برایش به ارمغان آوردند. علاوه بر این، او عاشق کشیدن پرتره از خودش بود. در بسیاری از کارهایش، او خودش را در لباس‌های عجیب و جالب به تصویر کشیده است.

رامبراند

رامبراند جوان در طی سال‌های زندگی در شهر آمستردام موفق به کشیدن بیش از 50 نقاشی شد. این نقاشی‌ها خاص و زنده بودند، منتقدان همه‌جا درباره آثار او صحبت می‌کردند. به‌عنوان مثال واندل، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور آن دوران، در یکی از اشعارش درباره یکی از پرتره‌ای رامبراند به او ادای احترام کرد.

خانه رامبراند در آمستردام
عنوخانه رامبراند در آمستردامان

رامبراند که موفق و ثروتمند بود پول کافی برای خرید خانه شخصی خود داشت. او خانه خود را پر از آثار نقاشان معروف هم دوران خود و آثار قدیمی‌تر مربوط به دوران رنسانس کرد.

ازدواج رامبراند

رامبراند به اتفاق یکی از دوستان خود یک کارگاه نقاشی افتتاح کرد و شروع به جذب دانشجو کرد. او کمی بعد با ساسکیا ون ایلنبورک ازدواج کرد که نفوذ و روابط خانوادگی او تأثیری فراوان در محبوبیت بیشتر رامبراند و افزایش درآمد او پرتره‌ها و کارهای هنری سفارش شده داشت؛ مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ، رامبراند در زندگی خانوادگی خود خوشحال نبود. سه فرزند از چهار فرزند این زوج در دوران نوزادی از دنیا رفتند. یک سال پس از تولد تنها پسر زنده مانده آن‌ها در سن 30 سالگی، ساسکیا نیز درگذشت.

ردپای ساسکیا در بعضی از آثار رامبراند نیز دیده می‌شود. در آثار رامبراند پس از ازدواجش رگه‌های از غم و اندوه نیز دیده می‌شود. چرا که سه فرزندی که آن‌ها در طول ازدواج به دنیا آوردند در جوانی درگذشتند. اتفاق‌های ناخوشایند زندگی رامبراند به‌تدریج تخیل آن هنرمند بزرگ را به خلق نقاشی‌هایی با موضوعاتی درباره کتاب مقدس سوق داد. تابلوی «ایثار ابراهیم» او که در سال 1635 نقاشی کرد از جمله این آثار است.

رامبراند 8

مرگ همسر رامبراند

مشکلات زندگی رامبراند ادامه یافت و با مرگ همسرش به اوج خود رسید و باعث شد دیدگاه‌های او کم‌کم دستخوش تغییر شود

او در سال 1642 سفارش بسیار خوبی برای نقاشی از پرتره تفنگداران دریافت کرد که قرار بود در ساختمان تازه‌ساز انجمن تیراندازی نصب شود. این تابلو به طول 4 متر یکی از بزرگ‌ترین نقاشی‌هایی است که تاکنون توسط استاد نقاشی شده است. بر اساس ذهنیت مشتری، هنرمند قرار بود یک پرتره معمولی از یک سرباز بکشد که از خود قدرت و اعتمادبه‌نفس را ساطع کند، اما رامبراند کار را به روش خود به اتمام رساند. به شکلی که به‌سختی می‌توان کار او را پرتره نامید. این بوم صحنه‌ای کامل از آماده‌سازی یک عده تفنگدار را برای یک راهپیمایی ناگهانی به تصویر می‌کشد. علاوه بر این، می‌توان دید که چگونه حرکت در تصویر متوقف شده است. تابلو از سوی سفارش‌دهنده موردپسند واقع نشد. چرا که برخی از تفنگداران به پس‌زمینه رانده شده بودند و برخی دیگر در حالتی ناخوشایند به تصویر کشیده شده بودند. علاوه بر این، بازی تند رامبراند با نور و سایه که شاید هیچ‌کس نمی‌توانست آن‌قدر روشن و جسورانه آن را روی بوم را به تصویر بکشد موردتوجه مشتری قرار نگرفت. به‌تدریج شهرت رامبراند که در گذشته آثارش از بهترین آثار دوران به‌حساب می‌آمد نزد عموم مردم ثروتمند اروپا کاهش یافت و بسیاری از منبع درآمد خود را از دست داد. شخصی را تصور کنید که تمام زندگی‌اش را در رفاه زندگی کرده و ناگهان منبع درآمدش را از دست داده است. آیا او می‌تواند از زندگی معمول خود دست بکشد؟

مدرنیته‌ای که در هنر مرسوم شده بود به‌تدریج خواستار جزئیات بیشتر در نقاشی‌ها بود. دانش آموزان کلاس‌هایش به‌تدریج کاهش یافتند. چرا که دیدگاه رامبراند با ذهنیت رایج در آن زمان سازگار نبود. سبک‌های جدید در نقاشی به جزئیات بیشتری می‌پرداختند؛ اما رامبراند دوست داشت با سایه‌ و نور بازی کند، لبه‌های واضح اشیا را تار کند. ناتوانی در به دست آوردن سفارش‌های تازه بر وضعیت مالی او تأثیر منفی گذاشت. با توجه به اینکه همسر فقیدش بانویی از خانواده‌ای متمول بود، ارثیه نسبتاً خوبی به رامبراند رسید او همه آن را خرج کرد.

مرگ رامبراند

در سال 1656، رامبراند تمام ارث خود را به پسرش سپرد، او کاملاً ورشکسته بود و چیزی برای ادامه زندگی نداشت. یک سال بعد مجبور شد خانه خود را بفروشد. درآمد حاصل از آن به او کمک کرد تا به حومه آرام آمستردام برود. او در محله یهودیان مستقر شد. نزدیک‌ترین فرد به او در دوران پیری پسرش بود؛ اما رامبراند خوش‌شانس نبود، زیرا زنده ماند تا مرگ پسرش را ببیند. او دیگر تحمل ضربه‌های سرنوشت را نداشت و یک سال بعد نیز درگذشت.

رامبراند 7پ

رامبراند در آیینه زمان

اما هنر رامبراند هرگز نمرد. هنرمندان بزرگ در آثار خود زندگی می‌کنند هنر ذاتی هر شخص در سبک و مهارت نقاشی او منتقل می‌شود. امروزه رامبراند هنرمندی با هنری بزرگ قلمداد می‌شود و توسط همه مردم و منتقدان به‌عنوان نابغه‌ای خلاق شناخته می‌شود. کارهای او امروزه بسیار موردتوجه است. به‌عنوان مثال در سال 2009 در یک حراج نقاشی تابلوی او با نام «نیم‌رخ یک مرد ناشناس در حال ایستادن» نقاشی شده در سال 1658 با قیمت بی‌سابقه 41 میلیون دلار آمریکا (از نظر نرخ ارز آن زمان) به فروش رفت. نقاشی دیگر او با نام «پرتره زن سالخورده» در سال 2000 حدود 32 میلیون دلار فروخته شد. زبان حتی جرئت ندارد این بوم را «نقاشی» بنامد. این تابلو بیشتر مانند یک عکس بزرگ به نظر می‌رسد – و فقط یک هنرمند نابغه می‌تواند چهره را با این همه جزئیات دقیق به تصویر بکشد

آثار نبوغ‌آمیز رامبراند امروزه یکی از قله‌های نقاشی جهان به شمار می‌آید. وسعت خارق‌العاده دامنه موضوعی، اومانیسم عمیق و الهام‌بخش در آثار او و جستجوی مداوم او برای ایجاد شکلی توصیفی در هنر و مهارت بی‌حدوحصر به هنرمند این فرصت را داد تا عمیق‌ترین و پیشرفته‌ترین ایده‌های آن زمان را تجسم ببخشد. رنگ‌آمیزی نقاشی‌های رامبراند که در دوره بلوغ هنری و اواخر عمر او شکل گرفت بر روی ترکیبی از رنگ‌های گرم، نزدیک، کم‌نور و در سایه‌های ظریف و متمرکز، گویی که توسط خود اشیا ساطع می‌شود، به احساسات خارق‌العاده آثار او کمک می‌کند. رنگ‌های گرم غنی‌تر می‌شوند، نور نقش بیشتری پیدا می‌کند و احساس لرزش خاصی به اثر می‌بخشد.

رامبراند در تجسم ایده‌های خود در مورد آرمان‌های والای مدنی از مردمی که برای مبارزه برای آزادی و استقلال ملی قیام کردند بسیار موفق عمل می‌کند. در سال‌هایی که تناقضات درونی که کشور را تقسیم می‌کرد بیش‌ازپیش آشکار می‌شد رامبراند تلاش کرد تا تصویری از هلند قهرمان را خلق کند تا شور و شوق وطن‌پرستی شهروندان خود را ستایش کند. بااین‌حال، این ایده تا حد زیادی برای مشتریانش بیگانه بود. در طول دهه 1640 فاصله این هنرمند با جامعه بورژوازی افزایش یافت. این امر با وقایع دشوار زندگی شخصی وی خصوصاً مرگ همسرش ساسکیا تشدید شد؛ اما در این زمان است که بلوغ در کار رامبراند به چشم می‌خورد.

به نظر می‌رسد که در صحنه‌های ساده روزمره، هنرمند تمام پیچیدگی‌های زندگی ذهنی و جریان افکار قهرمانان را آشکار می‌کند. او در تابلو نقاشی «خانواده مقدس» به خانه دهقانی فقیر می‌رود، جایی که پدر نجاری می‌کند و مادر جوان از کودک در خواب خود به‌دقت محافظت می‌کند. همه‌چیز در اینجا با نفس شعر درمی‌آمیزد و بر روحیه سکوت، صلح و آرامش تأکید می‌کند. این امر با نور ملایم صورت مادر و کودک، ظریف‌ترین سایه‌های رنگ طلای گرم به شکلی هنرمندانه بیان می‌شود.

همه این پرتره‌های رامبراند سفارشی نیستند: هر چه گذشت از تعداد سفارش‌های او کاسته شد و دهه آخر عمر رامبراند غم‌انگیزترین دوران زندگی او بود. او بدهکاری ورشکسته شد، در فقیرترین محله آمستردام ساکن شد و بهترین دوستان و عزیزان خود را از دست داد. دوستش هندریکه و پسرش تیتوس از دنیا رفتند اما بدبختی‌هایی که برای او پیش آمد نتوانست جلوی رشد نبوغ خلاق این هنرمند را بگیرد. عمیق‌ترین و زیباترین آثار او در این زمان خلق شدند. پرتره گروهی از سیندیکا دستاوردهای هنرمند را در این سبک کامل می‌کند. نشاط موجود در عمق و شخصیت هر یک از سوژه‌ها، طبیعی، واضح و متعادل بودن ترکیب‌بندی، وسواس و دقت در انتخاب جزئیات و هماهنگی در یک طرح رنگی محدود و درعین‌حال منسجم از گروهی از مردم که با توجه به یک منافع مشترک که آن‌ها از آن محافظت می‌کنند به‌خوبی به تصویر کشیده شده است.

تأثیر هنر رامبراند در هنرمندان دیگر بسیار زیاد بود. نه‌تنها شاگردان بلافصل وی از جمله کارل فابریسیوس به درک استادشان نزدیک‌تر بودند، بلکه هنر هر هنرمند قابل‌توجه هلندی را نیز تحت تأثیر قرار داد. هنر رامبراند با گذشت زمان تأثیر بسزایی در پیشرفت همه هنرهای واقع‌گرایانه جهان داشت. درحالی‌که بزرگ‌ترین هنرمند هلندی درگیر با جامعه بورژوازی و در تنگدستی از دنیا رفت سایر نقاشان با تأثیری که از هنر او گرفتند و با تسلط بر مهارت واقعی ارائه تصویر، توانستند در طول زندگی خود به شناخت و شکوفایی برسند. بسیاری از آن‌ها که تلاش خود را در زمینه خلق یک سبک دیگر از نقاشی متمرکز کرده‌اند، آثار قابل‌توجهی در زمینه خود خلق کردند.

رامبراند 5

تأثیر رامبراند بر عکاسی

 آنچه عکاسان می‌توانند از نقاشی‌های رامبراند یاد بگیرند ویژگی‌های مشخص نور و هماهنگی بین میزان، جهت و شدت نور است. بافت و رنگ‌ها در تعیین حال و هوای یک نقاشی نقش دارند. یک عکاس می‌تواند این مورد را برای عکس نیز اعمال کند. گرمای این پرتره‌ها آن‌ها را بسیار سرزنده و هنرمندانه می‌کند. نور به‌طور کامل قاب را پر نمی‌کند، فقط در یک منطقه خاص که نیاز به نور دارد می‌افتد. ترکیب و توزیع شگفت‌انگیز سوژه‌ها در تصویر، صرف‌نظر از تعداد آن‌ها در صحنه. اقدامات، وضعیت، محیط و لحظه متوقف‌شده در بعد زمان ایده روشنی از روحیه شخصیت ایجاد می‌کند. شدت رابطه چشمگیر بین نور و سایه درک معنایی از ترکیب تصویر را به همراه دارد.

مطالعه آثار رامبراند برای هنرمندان راهی مستقیم به کمال است و درک درستی از جنبه‌های هنر را فراهم می‌کند.

سرقت آثار رامبراند

حقیقتی باورنکردنی در مورد معروف‌ترین نقاشی‌های او وجود دارد. پرتره «یعقوب دو هین سوم» (1632) در کتاب رکوردهای گینس به‌عنوان بیشترین نقاشی سرقت شده در جهان ثبت شده است. این نقاشی 4 بار به سرقت بردند.

در سال 1985، یک بیمار روانی بازدیدکننده از موزه آرمیتاژ بر روی تابلو «دانا» اسیدسولفوریک ریخت و این بوم را برید. مهم‌ترین قسمت‌های بوم آسیب دید و پس از 20 سال مرمت، دوباره در گالری نصب شد، اما اکنون زیر یک لایه ضخیم شیشه قرار دارد. اشعه ایکس نشان داد که این تابلو در ابتدا صورت شاهزاده خانم شبیه صورت ساسکیا همسر نقاش است که در سال 1642 درگذشت. در نسخه نهایی این تصویر، این شبیه چهره گرتیه دیرکس، معشوقه رامبراند بود که این هنرمند پس از مرگ همسرش با او زندگی کرد.

رامبراند 2

مشهورترین آثار رامبراند

پرتره سیندیکا (1662) به سفارش اعضای سالانه انجمن صنفی پارچه‌های آمستردام ساخته شده است. این آخرین پرتره گروهی است که توسط رامبراند ایجاد شده است. در نقاشی یک نماد غیرقابل مشاهده وجود دارد: بر روی دیوار نقاشی‌ای وجود دارد که فانوس دریایی را به تصویر می‌کشد و سندیکاها نقش آن را در صنف بازی می‌کنند.

ارسطو با نیم‌تنه هومر (1653) این تابلو برای حامی هنری ایتالیایی آنتونیو روفو که مبلغ قابل‌توجهی برای آن پرداخت (که 8 برابر بیشتر از قیمت یک تابلوی متوسط) بود، نقاشی شده است. در ارسطو می‌توانید یک مدالیون ببینید، به گفته کارشناسان، تابلو اسکندر بزرگ را به تصویر می‌کشد. ظاهراً نیم‌تنه به تصویر کشیده شده در تصویر متعلق به خود این هنرمند بود.

عروس یهودی (1665) این نقاشی آخرین و مرموزترین نقاشی رامبراند است. این نقاشی توسط کلکسیونر Van der Noor در سال 1825 به حراج گذاشته شد. او به اشتباه بافکر کرد که این تصویر پدری است که به دختر یهودی خود برای عروسی خود گردن بند می‌دهد. نام واقعی این نقاشی هنوز ناشناخته است، اما فرض بر این است که نامش «ایزاک و ربکا» است، زیرا در سال 1662 رامبراند تصویری با ترکیب مشابه نقاشی کرد. اشعه ایکس از نقاشی نشان می‌دهد که جزئیات اضافی در ابتدا در نقاشی به تصویر کشیده شده است، به‌ویژه، یک سبد گل در دست دختر بود.

 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها