نگاهی به زندگی و آثار هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)؛ شاعر و غزلسرای معاصر
یکی از مشهورترین شاعران معاصر هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) است که هم در زمینه شعر نو و هم در زمینه شعر سنتی اشعار ماندگار و گیرایی از خود به یادگار گذاشته است. نگاهی داریم به زندگی و کارنامه ادبی او.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: امیر هوشنگ ابتهاج ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت چشم به دنیا گشود. او تنها پسر یک خانواده ۴ فرزندی بود. پدرش آقاخان ابتهاج از بزرگان مورداحترام رشت و برای مدتی ریاست بیمارستان پورسینای شهر رشت را بر عهده داشت.
هوشنگ ابتهاج تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات دبیرستان در مدارس عنصری، قاآنی، لقمان و شاهپور در شهر رشت گذراند و بعد برای کلاس پنجم متوسطه همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در دبیرستان تمدن تهران مشغول به تحصیل شد.
هوشنگ نوجوان گرچه در درس و مدرسه چندان شاگرد زرنگی نبود اما از ذوق هنری خوبی برخوردار بود و در کنار نقاشی و مجسمهسازی، به دیگر هنرها نیز علاقه نشان میداد. خودش دراینباره گفته: «در همان هشت تا دهسالگی برای غذا پختن حرص میزدم. یکبار هم سه ماهِ تابستان مرا فرستادند پیشِ یک خانم خیاط. شاید چون در خانه شلوغ میکردم. گلدوزی و دِسْمِهدوزی هم از او یاد گرفتم. مدت کوتاهی هم پیش «موسیو یرواندی» پدر «جرج مارتیرسیان» نوازنده ارکستر سمفونی تهران، مشق ویولن کردم.»
همین زمان بود که ابتهاج اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمهها را منتشر کرد.
اشعار عاشقانه هوشنگ ابتهاج (سایه)
ابتهاج در جوانی شیفته دختری ارمنی به نام گالیا شد که ساکن رشت بود و این عشق سرکش د.ران جوانی باعث شد ابتهاج اشعار عاشقانهای بسراید که بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. سالها بعد که ایران دستخوش خونریزی و جنگ و مشکلات فراوان شد، ابتهاج شعری با عنوان (دیرست گالیا…) سرود که به همان ماجراهای عاشقانهاش اشاره دارد اما با رویکردی اجتماعی و سیاسی.
سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعرخوانی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز پرداخت که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) درباره استقبال شرکتکنندگان و شور و اشتیاق آنها بعد از شنیدن اشعار ابتهاج (سایه) مینویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمیکرده است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد به هیجان بیایند.
هوشنگ ابتهاج (سایه) و برنامه گلها
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ مسئول برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او توسط خوانندگان مشهوری چون محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا شدهاست.
از میان آنها تصنیف خاطرهانگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از ماندگارترین آثار هوشنگ ابتهاج (سایه) است که هنوز در ذهن مردم باقی مانده است.
هوشنگ ابتهاج (سایه) بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد. پسازآن از فعالیت اجرایی در رادیو دست کشید و مدتی بهعنوان مدیرکل شرکت دولتی سیمان تهران مشغول به کار شد.
منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه میگویند سازمانی بوده است) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیدهاست. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را با الهام از آن درخت سروده است.
هوشنگ ابتهاج (سایه) و تصحیح غزلیات حافظ
از ماندگارترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلیات حافظ است که با نام «حافظ به سعی سایه» برای اولین بار در ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را به حافظپژوهی گذرانده و کتاب تصحیحات او بر غزلیات حافظ نتیجه آن پژوهشهای مستمر است. جالب است بدانید که سایه در مقدمه کتاب آن را به همسرش تقدیم کرده است.
زندگی ادبی و هنری هوشنگ ابتهاج (سایه)
سایه هم مانند دیگران شعاری معاصر نیما همچون شهریار در ابتدا سعی کرد تا راه نیما را دنبال کند؛ اما نگاه مدرن و اجتماعی موجود در شعر نیما با طبع او که شاعری غزلسرا بود؛ سنخیت نداشت. به همین دلیل پس از مدتی راه خود را از شعر نیمایی جدا کرد و تنها به سرودن غزل پرداخت.
اولین مجموعه شعر سایه در سال ۱۳۲۵ با نام «نخستین نغمهها» منتشر شد که سبکی کلاسیک دارد. او که نوجوانی بیش نبود هنوز با نیما یوشیج و شعر انقلابی او آشنا نشده بود.
«سراب» اولین مجموعه شعر اوست که با مضامین شعر جدید سرود شده است. گرچه قالب شعرش همان چهارپاره است اما با مضامینی از جنس غزل و بیان احساسات و عواطف شخصی، واقعی و طبیعی.
مجموعه شعر بعدیاش با نام «سیاهمشق»، با وجود اینکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سایه را در سالهای 1325 تا 1329 در خود جای داده است. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را منتشر کرد و مهارت اعجابانگیز خود را در سرودن غزل نشان داد. تا جایی که گروهی از منتقدین تعدادی از غزلهای او در این مجموعه را از بهترین غزلهای دوران معاصر به شمار میآورند.
سایه در مجموعهها شعر بعدیاش، مضامین عاشقانه را کنار گذاشت و با کتاب «شبگیر» خود که حاصل سالهای پرماجرای قبل از سال ۱۳۳۲ است به اشعاری با مضامین اجتماعی روی آورد. مجموعه «چند برگ از یلدا» از او اتفاق تازهای در ادبیات معاصر اجتماعی ایران بهحساب میآید.
هوشنگ ابتهاج (سایه) و گرایشهای سیاسی
هوشنگ ابتهاج در دوران جوانی از طرفداران حزب توده و نحله فکری چپ در ایران بود و این علاقه را نیز تا سالها حفظ کرد. بهطوریکه پس از فوت احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی «قصه خون دل» را به یاد و در سوگ او سرود. ترانه «در این سرای بیکسی» از مشهورترین سرودههای هوشنگ ابتهاج است. درعینحال بسیاری از منتقدین بر این عقیدهاند که بخش عمدهای از شهرت ابتهاج، به خاطر وابستگی او به حزب توده ایران بوده است. ابتهاج در گفتگو با مجله مهرنامه در مهر ۱۳۹۲، درباره ارتباطش با حزب توده گفته است: «عضو حزب توده نبودم؛ اما همیشه سوسیالیست بودم و به تودهایها احترام میگذاشتم و رفیق آنها بودم و با آنها همعقیده بودم.»
ویژگی سبک شعری هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه)
غلامحسین یوسفی درباره شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در زمره آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوه دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجسته اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریه لیلی، چشمی کنار پنجره انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز مضامینی تازه و بدیع دارد؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایه ابتکاری همگام شده، نتیجه درخشانی از آن حاصل شده است.
در شعر پس از نیما در حوزه غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که دراینبین نامهایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم میخورد. عبدالعلی دستغیب در نقدی سایه را در حلقه دوم شاعران نیمایی؛ آنهایی که پیش از پیوستن به نیما شعرهایی در سبک و قالب سنتی مینوشتند، کنار احمد شاملو، اخوان ثالث و سیروس نیرو قرار داده که حلقه اول را شامل توللی، شمس لنگرودی، منوچهر شیبانی، اسماعیل شاهرودی و دیگران میداند و حلقه سوم که سهراب سپهری و منوچهر آتشی و دیگران را شامل میشدهاست.
«پس از شهریور سال ۱۳۲۰ این دو گروه بهعلاوه گروه سوم به نیما پیوستند. این اتصال البته آنقدرها هم اتفاق بزرگی را رقم نزد؛ یعنی برخی از این شاعران در این مدت یک سری نوآوریهایی انجام دادند، اما انگار پیشنهادهای نیما را درست درک نکرده بودند، چون ما دیدیم که دوباره برگشتند. سایه از نیما زیاد تأثیر گرفت، شعرهای نیمایی جالبی را نوشت که هنوز هم بعضاً در خاطرهها مانده است اما این اتفاق چندان دوام نیافت… ایشان یک غزلسرا هستند؛ اما امتیازش به نظر من این است که توانسته غزلهایی را با حال و هوای جدید خلق کند. در واقع غزل کلاسیک و سنتی را نفسی تازه بخشیده است. از این بابت یک غزلسرای نئوکلاسیک به شمار میرود.
مهاجرت هوشنگ ابتهاج به آلمان
سایه درباره مهاجرتش به آلمان چنین گفته است: «رفتن من به آلمان از سر اجبار نبود، اول یکی از بچههایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچهام تنها نباشد، بعد بچههای دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوعالخروج بودم، بالاخره من هم سال ۶۴ رفتم. من مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم.»
او درباره زندگیاش در آلمان میگوید: «در طول روز دو سه ساعت بیشتر نمیخوابم، صبح خیلی زود بیدار میشوم، چایی درست میکنم و با کمی نان خشک صبحانه میخورم. روزها مینشینم تلویزیون تماشا میکنم و میبینم دنیا روزبهروز دیوانهتر میشود، بعد ناهار میخورم و دوباره دیوانگی دنیا را تماشا میکنم که بدانم آخر این دیوانگی دنیا به کجا خواهد کشید. بعد شب هم کمی میروم و میخوابم، ویروس شعر گفتن هم همیشه هست و هرازگاهی چیزهایی مینویسم.»
زندگی شخصی و خانوادگی هوشنگ ابتهاج (سایه)
امیر هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد. حاصل ازدواج آن دو چهار فرزند به نامهای یلدا «۱۳۳۸»، کیوان «۱۳۳۹»، آسیا «۱۳۴۰» و کاوه «۱۳۴۱» است.
آثار هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه)
- نخستین نغمهها، ۱۳۲۵
- سراب، ۱۳۳۰
- سیاهمشق، فروردین ۱۳۳۲
- شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
- زمین، دی ۱۳۳۴
- چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
- یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
- تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
- یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
- حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
- تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
- بانگ نی
از این میان سیاهمشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپهای بعدی رساند و مجموعه و چکیده همه شعرهایش است. بانگ نی نیز در پاییز ۱۳۹۵ بدون آگاهی او منتشر شد.
جوایز و افتخارات هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه)
در مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه بنیاد موقوفات افشار که در این بنیاد برگزار شد، به هوشنگ ابتهاج اهداء شد. در این جلسه علاوه بر سید مصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیتهای برجسته فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، فتحالله مجتبایی، علیاکبر صالحی، سیدرضا صالحی امیری، احمد مسجدجامعی، عبدالحسین مختاباد، ژاله آموزگار و… حضور داشتند.
همچنین در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بینالمللی هنر برای صلح» در ۱۲ مهر ۱۳۹۷، طی مراسمی نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهدا شد.
ارسال نظر