معرفی 10 رمان کلاسیک برتر تاریخ ادبیات جهان که هرگز کهنه نمیشوند
دنیای ادبیات آثار ارزنده و ماندگاری را به خود دیده است. از سروانتس گرفته تا ویکتور هوگو داستایوفسکی و دیوید سلینجر. در این مطلب مروری داریم بر 10 رمان کلاسیک برتر تاریخ ادبیات که خواندنشان لازم است
سرویس فرهنگی مستقل آنلاین: انتخاب ده رمان از میان شاهکارهای ماندگار ادبیات کلاسیک جهان کار آسانی نیست. اما این ده رمان را میتوان آثاری دانست که خواندنشان برای هر علاقمند کتاب واجب است.
1- رمان کلاسیک دن کیشوت اثر سروانتس
رمانهای زیادی وجود دارند که تنها مختص یک قوم و ملتاند و از حدود مرزهای آن کشور گذر نمیکنند. بعضی دیگر از رمانها متعلق به همه ملتها و زبانها هستند. چه تنها موردپسند گروه روشنفکران و طبقات ممتاز باشند و چه در میان عامه مردم مورد استقبال قرار گیرند. رمان «دن کیشوت» که تمام مرزهای جغرافیایی، نژادی، اجتماعی و طبقاتی را درهمشکسته و نام خود را با دنیا و انسانیت گره زده است از قدیمیترین رمانهای اروپایی به شکار میآید. بسیاری از منتقدان، آن را بهترین کتاب نوشته شده به زبان اسپانیایی میدانند و به باور بسیاری نخستین رمان مدرن تاریخ است. میگل سروانتس ساآودرا (۱۶۱۶ ـ ۱۵۴۷)، بخش اول این رمان را در زندان نوشت. این بخش، برای اولین بار در سال ۱۶۰۵ و بخش دوم ده سال بعد در ۱۶۱۵ در مادرید به چاپ رسید.
این رمان به فارسی نیز بارها ترجمه و چاپ شده است. اولین ترجمه «دن کیشوت» توسط محمد قاضی از زبان فرانسوی به زبان فارسی انجام شد. همچنین مرحوم ذبیحالله منصوری نیز این رمان را با کمی دخل و تصرف به فارسی ترجمه کرده است.
«دن کیشوت» داستان فصل پایانی زندگی پیرمردی است که دچار توهم است و زندگی خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذراند. در زمان روایت داستان، نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیهها میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان در خیالش خودش را جای یکی از همین شوالیهها میگذارد و دشمنانی فرضی در برابر خود میبیند که اغلب کوهها و درختها هستند. «گوستاو دوره» تابلو مشهور دن کیشوت و سانچو ـ خدمتکار دن کیشوت در رمان ـ را مقابل آسیاب بادی به تصویر کشیده است. «دن کیشوت» پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خیال میکند شکستناپذیر است. او به سفرهای طولانی میرود و در خلال همین سفرهاست که اعمالی عجیبوغریب انجام میدهد. وی که هدفی جز نجات مردم از ظلم و استبداد حاکمان ظالم ندارد، نگاهی تخیلی به اطرافش دارد و همهچیز را در قالب زندگی جنگی و شوالیهای میبیند.
2- رمان کلاسیک بینوایان اثر ویکتور هوگو
ویکتور هوگو در بینوایان، تصویری واقعگرایانه از زندگی مردم فرانسه در قرن نوزدهم را به رشته تحریر درآورده است. چهره چند شخصیت در بینوایان برجستهتر نشان داده شده است؛ از جمله ژان والژان. مردی میانسال و خسته که با پیراهن کهنه و شلوار وصلهدارش پس از تحمل ۱۹ سال زندان با اعمال شاقه، جایی برای رفتن ندارد و کسی پناهش نمیدهد، حتی در لحظهای حاضر میشود به زندان بازگردد ولی راهش نمیدهند، در اوج درماندگی و سیهروزی به خانه اسقفی پناه میبرد، اسقف با خوشرویی و مهربانی از او پذیرایی میکند، ولی این مهمان ناخوانده نیمهشب ظروف نقره اسقف را به سرقت میبرد. ساعتی بعد به دست ژاندارم دستگیر میشود، ولی بزرگواری اسقف مسیر زندگی او را تغییر میدهد. ژان والژان در بیستوپنجسالگی اسیر پنجههای ستمگری شده است؛ او که روستایی پاکدلی بوده به سبب سرقت یک قرص نان برای سیر کردن کودک گرسنه خواهرش اینهمه زندان تحمل کرده است. درنتیجه مهربانی و عاطفه برایش امر فراموششده ایست. سرانجام نیکی یک مرد روحانی، درهای نیکبینی و خیراندیشی را روی او باز میکند و یکی از بزرگان روزگارش میشود.
اخلاق، فضیلت، پستی، ستم و رویدادهای تاریخی با عمقی تحسینبرانگیز بررسی میشود و تناردیه ماریوس و دیگر قهرمانان این رمان کلاسیک با نظمی خاص در برابر هم قرار میگیرند و اثری جاودانه را خلق میکنند. گرچه رمان بینوایان سرشار است از عشقهای خیالانگیز و لطیف، اما جلوه واقعبینانه زندگی مردم در زمان ویکتور هوگو در آن کاملاً دیده میشود. بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد؛ همان عوامل و محرکهای اجتماعی که به سقوط ناپلئون سوم منجر شد. انحصار قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی نشان میدهد.
3- رمان جنگ و صلح اثر لئو تولستوی
جنگ و صلح رمان کلاسیک لئو نیکولایویچ تولستوی (۱۹۱۰ ـ ۱۸۲۸) بهحق لقب مهمترین رمان ادبیات روسیه را در اختیار دارد. تولستوی، در سایه پیروزیهایی که در عرصه واقعبینی کسب کرده بود، اولین کسی بود که ارزش برخی مشاهدات باریکبینان، گفتوشنودی پوچ و بیمعنی که با اصراری خندهآور و در موقعیتی نمایشی تکرار میشود، چین و شکن نیمتنهای که در اثنای سخنانی پرحرارت جلبتوجه میکند و در جلب نظر حاکم میشود و...- را توانست به رشته تحریر درآورد.
تولستوی بر آن بود تا رمانی درباره توطئه معروف به توطئه «دکابریست ها» و قیام مسلحانه نافرجام ۱۸۲۵ آنان بنویسد. وی حتی همه تحقیقات لازم را نیز انجام داده بود. بااینوجود، مطالعه متون برای نگارش این اثر توجه او را به تاریخ گذشته جلب کرد، چه سرچشمههای آن پدیدههای تاریخی را که وی میخواست روشن سازد در این عصر سراغ میگرفت. به این طریق، او ناگزیر تا زمان جنگهای ناپلئونی به گذشته برگشت. گستردگی دامنه موضوع ـ که رویدادهای مهم و دارای حائز اهمیت اساسی برای روسیه را دربرمیگیرد ـ به نویسنده اجازه میدهد در کتاب جنگ و صلح که حماسه تاریخی تمامعیاری خلق کند؛ هرچند مطالعه عمقی اسناد و مدارک، تولستوی را به آن حقیقتی راهنمایی نکرد که بعضی از منتقدان خواهان وجود آن در اثر بودند.
این مطالعه عمیق در سبک و صورت روایت دقیق و روشن داستان جلوهگر است؛ تغییر دادن برخی از لحظات تاریخی بههیچوجه در رمان تیرگی و ابهام ایجاد نمیکند. نویسنده، با گذشتن از تحلیل روانشناختی چهرههای داستانی به مشاهده حالات نفسانی جمعی، عنصری پراهمیت وارد اثر میکند؛ زیرا سخن بر سر چارچوبی است به وسعت تاریخ روسیه از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۳.
4- رمان جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی
دانشجویی به نام «راسکولنیکف» به دلیل اصول اخلاقیاش مرتکب یک قتل میشود، بنا بر انگیزههای پیچیدهای که حتی خودش نیز او از درک آن عاجز است؛ پیرزن رباخواری را همراه با خواهرش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر شده میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که دزدیده میبیند و آنها را مخفی میکند. پس از چند روز راسکولنیکف این تصور را دارد که هر کس را که میبیند به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون میکشد. دراینبین او عاشق سونیا دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به هر کاری زده میشود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار بهکاربرده است و همان عشق، به نیروی رستگاری بخش تبدیل میشود. البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندان شدن در سیبری به این حقیقت رسید. مضمون و درونمایه کتاب جنایت و مکافات تحلیل انگیزههای قتل و تأثیر قتل بر روح و روان خود قاتل است.
رفتار راسکولنیکف در این رمان کلاسیک را میتوان در دیگر آثار نویسنده همچون یادداشتهای زیرزمینی و برادران کارامازوف نیز دید. او میتواند با توجه به تواناییهایش کار خوبی برای خودش دستوپا کند درحالیکه بسیار فقیرانه گذران زندگی میکند. در همین حال رازومیخین (دوست و همدانشگاهی راسکولنیکف که فردی نجیب، باهوش و دوستداشتنی است در دوران بیماری راسکولنیکف از او حمایت و پرستاری میکند و بعداً با دونیا ازدواج میکند) وضعی مشابه با او دارد، ولی بسیار بهتر از او زندگی میکند و هنگامیکه به راسکولنیکف کاری پیشنهاد میکند او از پذیرفتن این کار امتناع میکند و درحالیکه پلیس هیچگونه مدرکی علیه او ندارد او آنها را به خود مشکوک میکند. داستایوفسکی این داستان را از ژانویه ۱۸۶۶ تا تابستان همان سال، در نشریه «روسکی وستنیک» منتشر کرد.
5- رمان کلاسیک مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر
رمان کلاسیک مادام بوواری اولین اثر گوستاو فلوبر، نویسنده نامدار فرانسوی است که یکی از بهترین آثار او نیز به شمار میآید.
اما شخصیت اصلی داستان بوده و نام داستان از نام او گرفته شده است. او دختری شهرستانی است که انتظارات سیریناپذیری از دنیای پیرامون خود دارد و مشتاق زیبایی، ثروت، عشق و زندگیای سطح بالاست. بخش عظیمی از داستان حول اختلافات میان ایدهآلهای خیالبافانه و جاهطلبانه و واقعیتهای زندگی روستایی او میگذرد، بخصوص که این قضایا او را بهسوی دو عشق ناپاک کشانده و بدهیهای قابلتوجهی برایش ایجاد میکنند که سرانجام باعث میشود او دست به خودکشی بزند.
فلوبر بعد از نوشتن اثری به نام وسوسه از سن آنتوان از دوستان منتقد خود، ماکسیم دوکان و لویی بونه، دعوت کرد تا داستانش را بخوانند، ولی آن دو، به نظرشان داستان بدی رسید و به او پیشنهاد کردند که داستان دیگری درباره دلونه، یکی از آشنایان آنها بنویسد. فلوبر نیز شروع به نوشتن داستان مادام بوواری کرد و تلاش نمود که داستان را بر اساس شخصیتهای واقعی بنویسد و با استفاده از مشاهدات و ذهن خود وقایع را در طول داستان بپروراند. برای مثال اما بوواری همسر دلونه است. نگارش مادام بوواری از سپتامبر ۱۸۵۱ تا آوریل ۱۸۵۶ به مدت پنج سال در کرواسی طول کشید. در طول این مدت فلوبر هرروز بیش از چند خط نمینوشت و مرتب مشغول ویرایش نوشتههای گذشتهاش بود و هر آنچه را که به روی کاغذ میآورد با صدای بلند برای خود میخواند. او برای غنا بخشیدن به داستان علاوه بر بیان داستان اصلی، به بیان چند خاطره و چگونگی ارتباطش با لوئیز کوله پرداخته است. او که بسیار با شخصیت مادام بوواری هم ذات پنداری میکرده است، در نامهای گفته است که هنگام نوشتن صحنه سم خوردن بوواری، مزه آرسنیک را در دهان خودش حس میکرده است. از زمان مادام بوواری تاکنون بارها در تئاتر و سینما اقتباسهایی انجام شده. اولین بار ژان رنوار در ۱۹۳۲ از روی این رمان فیلمی ساخت. آخرین فیلم از این رمان در سال ۱۹۹۱ با همین نام ساخته شده است.
6- رمان کلاسیک گتسبی بزرگ اثر اسکار فیتزجرالد
آمریکا در سالهای دهه ۱۹۲۰ به دنبال شوک و هرجومرجی ناشی از جنگ جهانی اول رشد اقتصادی بیسابقهای را تجربه کرد. شکوفایی اقتصادی و ثروتی که این شکوفایی همراه داشت باعث آن شد که بر تعداد میلیونرهای جامعه آمریکایی افزوده شود. علاوه بر این چون در همان سالها قانون منع تولید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده آمریکا وجود داشت، عدهای از راه تولید و توزیع قاچاق مشروبات ثروتهای بادآوردهای را به دست آوردند. فیتزجرالد هرچند همچون یکی از شخصیتهای داستانش، نیک کراوی، مردمان ثروتمند و زرقوبرق آن دوران را ستایش میکرد، ولی با پولپرستی و سقوط اخلاقی ناشی از آن رابطه خوبی نداشت. تام به عشق و علاقه فراوان گتسبی نسبت به دیزی پی میبرد. او همچنین چند کارآگاه را مأمور تحقیق در مورد گتسبی میکند و متوجه میشود که ثروت گتسبی از طریق قاچاق و فروش غیرقانونی مشروبات الکلی به دست آمده است. او از گتسبی متنفر است. عصر یک روز تابستان، تام، نیک، گتسبی، دیزی و جوردن برای تفریح با دو دستگاه اتومبیل به هتلی در نیویورک میروند. وقتی همگی در هتل دور هم جمع شدهاند بین گتسبی و تام و درحضور دیزی جدال لفظی پیش میآید. گتسبی در همان جلسه دیزی را وادار میکند که بگوید هرگز تام را دوست نداشته است. هدف گتسبی از این کار این است که دیزی از تام جدا شده و بار دیگر بهسوی او بازگردد. تام وقتی از پیوندهای عاطفی دیرینهای که بین همسرش دیزی و گتسبی برقرار بوده است، آگاه میشود خشمگین شده و از دیزی میخواهد بلافاصله به خانه بازگردد. گتسبی، دیزی را همراهی میکند تا او را با اتومبیل به خانه برساند. خود تام هم بعد از مدتی همراه نیک و یک آشنای دیگر از نیویورک راهی لانگ آیلند میشود.
7- رمان وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی
از رمانهای برترِ همه دورانها به انتخاب گاردین، کتابخانه مدرن و دنیل برت. شاهکار بیهمتای ارنست همینگوی (۱۹۶۱ ـ ۱۸۹۹)، نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که سال ۱۹۲۹ به چاپ رسید.
در اوایل ۱۹۱۷، هنری به عشق اعتقاد ندارد و جنگ به نظرش ورزشی سرگرمکننده میآید؛ اما در پایان همان سال، به حقیقت عشق و جنگ پی میبرد. سادگی بیخدشه این رمان، زیبایی کمنظیری به آن میدهد. هنر همینگوی در این است که موضوعی رمانتیک را به طرزی غیر رمانتیک نقل میکند و این نکته تناقضی بس گیرا به وجود میآورد که سختگیرترین خوانندهها را تحت تأثیر قرار میدهد. هنر نویسنده در محسوس گرداندن این تحول به آن سبب است که نه دست به تجزیهوتحلیل میزند و نه دست به نقل جملههای سنگین و پرمعنی، بلکه فقط به واقعیت و مطالب عینی و روزمره اکتفا میکند. اگر هنری تغییر کرده است، به آن سبب است که زیسته و آموخته است. رمان کلاسیک وادع با اسلحه به آن اکتفا میکند که آنچه او میبیند به ما نشان دهد و ملاحظات او را منعکس کند. خواننده، قهرمان داستان را گامبهگام دنبال میکند و نرمنرم، بدون آشفتگی، به جایی میرسد که او را دوست بدارد و خود را جای او بگذارد. سرانجام باید گفت سبک همینگوی چنان نرم و هموار است که هیچ تلاش و تقلایی را نشان نمیدهد. این سبک که در آن زمان انقلابی تلقی میشد، نویسندگان بسیاری، بخصوص آمریکاییان را تحت تأثیر قرار داد. همه آنها کوشیدند، در حد توان خود از همینگوی تقلید کنند، ولی بیهوده بود. چون همینگوی تجربه بیهمتای خود را دارد. زیستی صادقانه که برخلاف معمول، به نوشتههایش طبیعی بودنی ستایشانگیز میبخشد. گفتوگوها و سرگذشتها در یکدیگر حل میشوند و بهگونهای تحسینبرانگیز زلال، جریان مییابند.
8- رمان کلاسیک ناتور دشت اثر دیوید سلینجر
هولدن کالفیلد نوجوانی هفدهساله است که در لحظه آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به اینجا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همین کار را هم میکند و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن پسر شانزدهسالهای است که در مدرسه شبانهروزی «پنسی» تحصیل میکند و حالا در آستانه کریسمس به علت ضعف تحصیلی (چهار درس از پنج درسش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمره قبولی آورده است) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک برگردد. تمام ماجراهای داستان طی همین سه روزی (شنبه، یکشنبه و دوشنبه) که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج میشود، اتفاق میافتد. او میخواهد تا چهارشنبه که نامه مدیر راجع به اخراج او به دست پدر و مادرش میرسد و آبها کمی از آسیاب میافتد به خانه بازنگردد؛ به همین خاطر از زمانی که از مدرسه خارج میشود دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری میکند و این دو روز سفر و گشتوگذار نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتش در جامعه پرهرج و مرج آمریکا. به نظر بسیاری از منتقدان و خوانندگان، ناطوردشت بهترین اثر جروم دیوید سلینجر است.
9- رمان کلاسیک خوشههای خشم اثر جان اشتاین بک
کتاب خوشههای خشم رمانی بسیار جذاب و خواندنی از جان اشتاینبک نویسنده آمریکایی است. این رمان درباره دورهای از تاریخ آمریکاست که قحطی و ماشینیسم باعث آواره شدن هزاران هزار خانوار شد و داستان کتاب روایت یکی از این خانوادههاست. جان اشتاینبک در سال ۱۹۶۲ به خاطر آثارش و بهخصوص به خاطر دو کتابِ خوشههای خشم و موشها و آدمها توانست برنده جایزه نوبل ادبیات شود.
10- رمان موبی دیک اثر هرمان ملویل
وقتی کارشناسان ادبی درباره برجستهترین رمان نوشتهشده به زبان انگلیسی بحث میکنند، موبی دیک یکی از بحثانگیزترین رمانهاست. ملویل قبل از آنکه شاهکارش را در سال ۱۸۵۰ بنویسد، پنج رمان نوشته بود. او در خلق ماجراهای مهیج دریایی شهرت به سزایی داشت، اما بهشدت مجذوب چگونگی و سرشتِ نوع بشر بود. کتابخانه ملویل پر بود از کتابهای فلسفی، دینی، علمی و تاریخی. او در جستوجوی راهی بود که قدری از عقایدش را درباره این مسائل به خوانندگان عرضه کند؛ بنابراین به دنبال موضوعی میگشت که بهاندازه کافی برای چنین منظوری گسترده باشد.
ایده یک نهنگ مهاجم ـ که ذاتاً به انسان حمله میکند ـ در مقابل پیشینه شکار بشر و به انقراض کشاندن یکی از باشکوهترین موجودات روی زمین، به نظر انتخاب خوبی میآمد. ناخدا اهب با سماجت دنبال نهنگ سفید و بدجنسی میگردد که قبلاً در یکی از سفرهای دریایی با آسیب رساندن به پایش، او را معلول کرده است. جستوجوی انتقامجویانه اهب در دل کتاب قرار دارد، اما نویسنده، هرمان ملویل، میخواهد کاری بیش از نوشتن یک داستان ساده انجام دهد.
ارسال نظر