سیدجلال ساداتیان از فرجام پرونده هستهای میگوید:
احتمال دستیابی به توافق ضعیف است
ساداتیان میگوید: تا آنجایی که من میدانم دستیابی به توافق خیلی ضعیف است، اما تلاشهایی در دست انجام است و آنچه در این رابطه میتواند امیدبخش باشد سفر مورا به تهران، سفر امیرقطر به تهران و همچنین سفر آقای رئیسی به عمان است.
احتمال دستیابی به توافق ضعیف است
سرویس بینالملل
شواهد میگوید مذاکرات وین از دستور کار دولتهای رئیسی و بایدن خارج شده و دولتهای غربی برای گذر از شرایط بحرانی کمبود سوخت، خط لوله قطر_ ترکیه_ اروپا یا اقلیم کردستان_ اروپا را در دستور کار دارند.
ضمن اینکه تعامل با ونزوئلا و عربستان نیز از گزینههای روی کاغذ برای غرب است.
شاید اگر توافقی در این نزدیکی اتفاق نیفتد پس از این ولو با توافق صد در صدی نیز چیزی عاید ایران نشود. سایهی بازگشت ترامپ به صحنه سیاست انتخابات آمریکا بر سر برجام است، و با تداوم جنگ اوکراین احتمال ظهور دولتهای پوپولیست و راستگرا در اروپا، میتواند هرگونه امیدی به دستاوردهای برجام را مبدل به یأس کند.
از سویی دولت رئیسی برای پیشگیری از ابرتورم گریزناپذیر باید علاج واقعه را دستکم وسط وقوع آن بنماید. برای فروکش کردن نارضایتیها و همچنین مهار تورم راهی کوتاهتر از وین نمایان نیست.
اما دولت رئیسی حداقل در پیش روی صحنهی سیاسی چندان تمایلی به ادامه مذاکرات و یا نرمش در آن نشان نمیدهد. این وضعیت گویای دو احتمال است؛ یا دولت رئیسی راهکار جایگزین مطمئنی در دست دارد که مذاکرات پشت پرده یا افزایش ارتباط تجاری با شرق یکی از آن راهکارهاست. اما احتمال دوم اینکه دولت نیز بیش از همه نگران است و منتظر است که گشایشی از سوی آمریکاییها در این زمینه صورت بگیرد. در هر صورت تنگنای فعلی برای رئیسی تعیین کننده پیروزی و شکست سیاستهای اقتصادی آیندهاش خواهد بود.
در ادامه گفتگو کردیم با جلال ساداتیان، کارشناس روابط بین الملل و دیپلمات بازنشسته، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
صحبت اخیر رابرت مالی درباره احتمال دستیابی ضعیف به توافق را میتوان به نوعی شکست مذاکرات و پایان آن تحلیل کرد؟
من تا آنجایی که میدانم دستیابی به توافق خیلی ضعیف است، اما تلاشهایی در دست انجام است و آنچه در این رابطه میتواند امیدبخش باشد سفر مورا به تهران، سفر امیرقطر به تهران و همچنین سفر آقای رئیسی به عمان بوده که همه در راستای تلاش برای احیای توافق بود.
در نقطه مقابل نیز تلاشهایی که اسرائیل کرده و میکند به این خاطر بود که نگذارد این اتفاق بیفتد. بارزترین کاری که اسرائیل انجام داده در مقابل خواستهی ایران که خروج سپاه از لیست تروریسم آمریکا بود، لابی حامی اسرائیل توانست هم با ۶۶ رای در سنا تصویب کند که دولت آمریکا حق ندارد سپاه را از تحریم خارج کند.
در مقابل حیثیتی کردن امر خروج سپاه از تحریمها، آمدند در نقطه مقابل این کار را حساس کردند. یعنی شرایط را در یک موضعی قرار دادند که کسی نتواند آن را بشکند.
اینها یعنی سخت کردن شرایط برای دستیابی به توافق که فعلا با آن مواجه هستیم مگر اینکه حرکتهای پشت پردهای در حال وقوع باشد و بتواند به نتیجهای برسد که وضع موجود و شرایط موجود را تغییر دهد.
ارسال پرونده ایران پیش از ۱۶ خرداد به شورای حکام فصل دوم این سناریو است؛ بنظر شما در شورای حکام چه شرایط و نتیجهای پیش روی ایران قرار خواهد گرفت؟
معنی رفتن پرونده ایران به شورای حکام همان تهدیدیست که ممکن است برای ایران بسیار خطرناک باشد و به احتمال زیاد نیز این اتفاق میافتد و ممکن است شورای حکام مصوبهای را در زمینهی مذاکرات ایران تصویب کند و پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند.
در آنجا نیز با توجه به هماهنگیهایی که اروپاییها با آمریکا در شرایط فعلی پیدا کردهاند ممکن است مصوبه جدید تصویب کنند. با توجه به جنگ اوکراین و اقداماتی که چین هم ممکن است انجام دهد احتمالا نمیگذارند قطعنامهای به تصویب برسد.
آیا ممکن است در این مسیر طرفین غربی از مکانیسم ماشه برای دستیابی به اهدافشان یا تسلیم ایران در مذاکرات استفاده کنند؟
چیزی که در زمان ترامپ نتوانستند استفاده کنند یا استفاده نکردند یا ارادهشان بر استفاده از آن نبود و در نتیجه مسئله منتفی شد، اما در شرایط فعلی با توجه به هماهنگیهای جدید که بین آمریکا و اروپا در اثر جنگ به وجود آمده این احتمال زیاد وجود دارد که مکانیسم ماشه یکی از انتخابهای آنها باشد.
اگر این اتفاق بیفتد همه قطعنامههای قبلی برگشت داده میشود و با برگشت آن قطعنامهها شرایط اقتصادی ایران سختتر خواهد شد. حتی اینکه در ایران گفته میشود که ما نیازی به توافق نداریم و متکی به خود هستیم و در داخل مسائل را حل میکنیم، این بخش از ادعای ایران جای تردید بسیار دارد که شرایط ما در صورت تصویب شورای امنیت چه خواهد شد، اما بطور کلی مشخص است که شرایط سختی در پیش است.
در صورت وقوع چنین شرایطی و شکست نهایی مذاکرات؛ دولت رئیسی آیا راهکار جایگزینی هم برای شرایط آینده در نظر دارد؟
بطور کلی دولت رئیسی برای برونرفت از بحران چه راهکار هایی پیش رو دارد؟
در شرایط این چنینی باید دولت بحث مذاکرات را پیگیری کند و اگر در چارچوب مذاکرات بتوانند مشکل را حل کنند از این وضعیت گذر میکنند؛ در ضمن میتوانستند بگذارند که دولت قبل مشکل را حل کند و تمام شود اما نگذاشتند و گفتند ما مذاکره خواهیم کرد و کاری خواهیم کرد کارستان، اما این هم صورت نگرفت. میتوانستند بالاخره یک توافق خاصی را انجام دهند که کار به اینجا نکشد اما الان که به اینجا کشیده شده است یا یک نرمش قهرمانانه جدید باید اتفاق بیفتد یا همه نتایج وضع موجود را بپذیرند.
آیا ممکن است در آیندهای نزدیک یا شاید دور دوباره ایران به صحنه مذاکرات بازگردد؟
اگر اتفاقی بیفتد که ما را از وضع موجود خارج کند ناشی از اتفاقات پشت پرده است که صورت میگیرد و اگر به نتیجه برسد میتوانیم از وضع فعلی گذر کنیم. اما ما از آن اتفاقات پشت پرده خبر نداریم البته تلاشهایی نیز صورت گرفته است، از جمله سفر رئیسی به عمان که باید ببینیم نتایج آن چیست.
سفر آینده گروسی به ایران دارای چه پیامی برای مذاکرات است؟
احتمالا گروسی برای اتمام حجت آخر میآید..
ارسال نظر