سردبیر روزنامه مستقل نوشت:

آقای خاتمی! اول شما پاسخگو باشید!

آیا مردم از اصلاح طلبان عبور کرده‌اند؟ آیا باید پایان اصلاح‌طلبی را اعلام کرد؟ آیا حاکمیت اصلاح و تغییر روندها را می‌پذیرد؟

آقای خاتمی! اول شما پاسخگو باشید!

درک اینکه کشورمان در این روزها چه شرایطی دارد و محتاج چه تدابیری است برای عموم قابل درک و فهم است. اما برای چهره های سیاسی معقول و با سابقه‌ای در تراز سیدمحمد خاتمی پیش‌بینی این روزها از همان دهه‌ی ۷۰ مقدور و مشهود بود. 

در پیامی که خاتمی برای حزب اتحاد ملت داد، بر رفتن به میان مردم و گفتگو با جریان‌های دیگر تاکید شده است.

اما پیش و بیش از این توصیه نیاز داریم به گفتگو با شخص خاتمی و سخنانی از جانب ایشان که چگونگی آغاز مناقشه هسته‌ای را بیان کند؛ و شروع مذاکرات میان ایران و غرب را تبیین نموده و توضیح دهد که چگونه عمر دو نسل از جوانان این کشور در انتظاری بیهوده گذشت و هنوز چشم‌انداز روشنی پیدا نیست. حتی مذاکره کنندگان عوض شدند نسل جدید از راه رسید ولی تقاضای مردم همان تقاضای اواخر دولت خاتمی است. 

در پاسخ به پیام سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق برای هفتمین مجمع عمومی سراسری حزب اتحاد ملت، سردبیر روزنامه مستقل توئیتی نوشت و در آن انتقاداتی را به رویه اصلاح‌طلبان مطرح کرد. 

علی نظری در این توئیت نوشت:

‏آقای خاتمی برای کنگره حزب اتحاد ملت پیامی دادند و گفته‌اند اصلاح‌طلبان پاسخگوی عملکرد خویش باشند.

اولا قبل از همه‌ی اصلاح‌طلبان، ایشان که "تکرار کرد" باید پاسخگو باشد!

دوم اینکه مردم از اصلاح طلبان عبور کرده‌اند.

آخرین مطلب، آقای خاتمی بداند حاکمیت دیگر به اصلاح‌طلبان اجازه حضور در قدرت را نمی‌دهد!

سید محمد خاتمی رئیس جمهور دوره‌های هفتم و هشتم در پیام به مجمع عمومی حزب اتحاد ملت، چنین نوشت:

در این موقعیت حساس و خطیر که ایران عزیز با مشکلات و بحران‌هایی روبرو است که بخش مهمی از آن از بیرون بر ما تحمیل شده است و بخش دیگر ناشی از رویکردها و روش‌های اتخاذ شده در درون در راهبردن جامعه است؛ انقلاب اسلامی که آغاز مرحلهٔ جدیدی از زندگی تاریخی ما است با پرسش‌های جدی و تازه‌ای روبرو است و آنان که دل در گرو انقلاب دارند باید بکوشند آنها را بشناسند و به آنها پاسخ گویند و راه خود را به سوی آیندهٔ بهتر بگشایند.

 

اصلاحات (اصلاح‌گری) از یک‌سو مورد خشم، اعتراض و ناسزاگویی متوهمان به اصطلاح «براندازی» است و از سوی دیگر مورد بی‌مهری و جفای آنان که وضع مطلوب را می پسندند و ناکامی‌های بزرگ را در تأمین خواست و مصلحت ملت نمی‌بینند یا همه را به دیگران نسبت می‌دهند و راه و رسم خود را عین انقلاب می‌دانند با تکیه بر قدرتی که به حق یا ناحق به دست آورده‌اند در صدد حذف و دفع هر آن کس و هر آن چیزی هستند که گذر از وضع موجود به وضع مطلوب را می طلبد.

 

به نظر من آنچه پیش آمده گرچه جفا به ملت است ولی می‌تواند فرصتی مناسب باشد برای اصلاح‌طلبان که بالفعل از قدرت کنار گذاشته شده‌اند و مسؤولیتی ندارند؛ گرچه اصلاح‌طلبان نیز باید پاسخگوی کارنامه و عملکرد خود در گذشته باشند و احیاناً سهم خود را در پدیدآمدن وضع موجود بشناسند و مسؤولیت آن را بپذیرند.

و تذکر چند نکته را مفید می دانم:

در این موقعیت حساس و وضعیتی که جامعه و حکومت و جریان‌های سیاسی و اجتماعی دارند و مشکلات و تهدیدهای فراوانی از بیرون و درون وجود دارد، اصلاح طلبان و غیراصلاح‌طلبان خیرخواه چاره‌ای جز حرکت و عمل جبهه‌ای ندارند. 

 

جامعه ملتهب ما در این به اصطلاح مرحلهٔ گذار بیش از هر چیز به گفت و گو نیازمند است، بلکه گفت و گو اساس هر جامعهٔ انسانی است؛ یعنی تنها وسیله‌ای که انسانیتِ انسان در آن آشکار می‌شود و اگر نبود یا جامعه از هم می‌پاشد یا به جنگ و نزاع و ستیز گرفتار می‌شود که باز نتیجه آن در هم پاشیدن است و از پایه‌های اصلی دموکراسی نیز نهادینه شدن گفتگو است.

 

رفتن به میان مردم، گفت و گو با تشکل‌های رسمی و غیررسمی جامعه، از زنان و مردان، معلمان و کارگران و نخبگان و کارآفرینان و فرهیختگان و بخش‌های مختلف صنفی و اجتماعی و بخصوص جوانان و شناخت بهتر آنان و بهره‌گیری از حضور و توانایی‌های آنان در تشکیلات بزرگ‌تر.

 

 گفت و گو با جریان‌های دیگر. چرا اصلاح طلبان با انبوهی از اصولگرایان خردمند و دردآشنا و بسیار از کسانی که در چارچوب تشکیلات اصولگرایی و اصلاح طلبی قرار نمی گیرند یا نمی‌خواهند قرار بگیرند، ولی خواستار عزت و برخورداری ملت و عدالت و انصاف و گذر به وضعیتی بهتر‌اند گفتگو نکنند؟

 

 اگر یکی از بنیادی ترین شرط‌ها و لازمه‌های دموکراسی و نظام حکمرانی خوب مسؤولیت‌پذیریِ قدرت است و قدرت اگر به خود رها شود طبیعتاً به خودکامگی خواهد گرایید، وقتی حاکمیت یا بخش‌هایی از آن احساس نیازی به اصلاح‌طلبان و غیراصلاح‌طلبان مستقل و خردورز و در واقع مردم نمی کند و آنان را نمی پذیرد، چه رسد به این که حاضر به گفت و گو با آنها شود، اگر همهٔ کسانی که خیرخواه کشور و ملت‌اند در کنار هم باشند و به درک متقابل برسند، قادر خواهند بود که حاکمیت را قانع و حتی وادار به گفت و گو کنند و در نتیجه زمینه مسؤولیت‌پذیری و اصلاح آن را فراهم آورند.

 

و علاوه بر گفت و گو: اینک که کشور با مشکلات و خطرات فراوان روبرو است اصلاح‌طلبان (و حتی غیراصلاح‌طلبان) در ضمن حفظ موضع انتقادی (و نه تخریبی) خود باید بدانند و بگویند که راه حل برون‌رفت از مشکلات چیست؟ و بر فرض که کار به دست آنان بدهند راه‌کارهای عملی، واقع‌گرا و مفید برای حل مشکلات دارند و آنها را هم به مردم و به حاکمیت عرضه کنند.

 

برای حزب اتحاد ملت ایران و همهٔ خیرخواهان میهن و ملت آرزوی سلامتی و موفقیت می‌کنم و امیدوارم که نشست سراسری عزیزان منشاء خیر و صلاح برای حزب و برای جامعه باشد و امیدوارم حاصل نشستِ سراسری این حزب مفید فایدهٔ فراوان برای خود حزب و کشور باشد.

 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها