سید محمد غرضی در گفتگو با مستقل:
تا آقا نباشد آقازاده نیست
اگر نخواهیم از دید سیاست خارجی و لزوم ارتباط موثر با غرب، موانع سیاسی پیش روی جامعه در ماههای آینده را تحلیل کنیم بحث انتخابات و احتمال عدم مشارکت حداکثری موضوعی جدی در پیوند با مسائل داخلی روز کشور است.
گفتگو از امیرحسین جعفری، خبرنگار
تجربه انتخابات مجلس یازدهم زنگ خطری برای جریانهای سیاسی شد که به بازنگری درباره عملکرد پیشین خود و برنامههای آیندهشان بپردازند. اینکه چرا مردم دیگر امید و توجهی به صندوق انتخابات جهت تعیین سرنوشت سیاسی خود ندارند شاید عمده دلیل آن به افزایش تبعیض در جامعه برگردد. تبعیضی که منجر به گسترش حاشیه نشینی، اختلاف طبقاتی شدید و ایجاد پدیده آقازادگی شده است. مردم در این شرایط به جای وعدههای انتخاباتی به چشماندازی روشن برای پیشبرد امور کشور و بهبود وضعیت معیشتی خود نیازمندند. از طرفی عملکرد دولت روحانی در دوره دوم نیز بر اعتماد مردم نسبت به کارکرد دولت تاثیر منفی زیادی گذاشت زیرا امید به برجام و توانایی دولت با تکیه بر شعارهایش مبنی بر بهبود وضعیت کشور با روی کار آمدن ترامپ و عملکرد ضعیف دولت ناامید شد. در این زمینه گفتگو کردیم با محمد غرضی، فعال سیاسی، وزیر سابق پست و تلگراف، نفت، نیرو و از موسسین سپاه پاسداران که مشروح آن را میخوانیم:
چه عواملی باعث کاهش میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم شد؟
در آغاز باید یادآور تعیبری که پیشتر نیز گفتهام بشوم و بر آن مبنا پاسخ شما روشن میشود. در ایران چپ نمیتواند دولت نگه دارد و راست نمیتواند ملت نگه دارد. قاعده جامعه و فقرا کشور را از آسیبها مصون داشتهاند، علت اصلی اینکه مردم نسبت به این مجموعههای معرفی شده مثل اصلاحطلب و اصولگرا و مستقلین بیتفاوت شدهاند این است که خیر و برکتی در حیات خودشان به جهت ارتقا سطح اعتماد ندیدهاند. بنابراین در این شرایط قدرت سیاسی تمام تلاشش را میکند که بتواند اجماعی به وجود بیاورد و با کاندیداهایی که معرفی میکند رضایت مردم را ایجاد کند که موفق نمیشود. مثال خیلی قابل تکیه این است که ۵ هزار نفر از فرزندان مسئولین کشور، ایران را ترک کرده و به آمریکا رفتهاند و چند میلیارد سرمایه را با خودشان بردهاند. با وقوع این اتفاقات مردم از دست اندرکاران سیاسی ناامید میشوند. البته این مسئله که مردم در انتخابات مجلس مشارکت نکردند را من مثبت نگاه میکنم، این عدم مشارکت خودش یک پتانسیل انقلابی بسیار قوی در مقابل رانتخواران است تا وقتیکه رضایت مردم را به دست نیاورند این پتانسیل در خدمت قدرت سیاسی قرار نمیگیرد.
شما یک بار دیگر نیز به پدیدهی آقازادگی اشاره کرده بودید؛ از کجا و به چه علت با این فاجعه رو به رو شدیم؟
تا آقا نباشد، آقازاده نیست؛ آقا و آقازاده یک مسئلهاند، کسانیکه حقوق عامه را زیرمجموعهی حقوق خاصه میدانند از این دستهاند، لذا وقتی حقوق عامه لطمه میبیند با این مسئله مواجه میشویم. شما بارها و بارها ملاحظه کردهاید در مجالس قوانینی وضع میشود که حقوق عدهای را تثبیت میکند و در این شرایط مردم مایوس میشوند. با ایجاد رانتها آقا و آقازادهها شکل میگیرند سپس برای خودشان جایگاهی تعریف میکنند که مردم به شدت از آن جایگاه متنفرند. ملت میایستد تا کسانیکه امتیاز طلبند از بین بروند
بنظر شما طبعات کاهش میزان مشارکت در انتخابات چه خواهد بود اگر انتخابات 1400 هم مثل مجلس یازدهم برگزار شود با چه شرایط سیاسی مواجه میشویم؟
این تعریف من را داشته باشید که ایران تمامی دشمنان خارجی خودش را ذلیل کرده است، از شوروی سابق تا آمریکا و اروپا در این چهل سال از اعمالی که بر علیه ما انجام دادهاند هیچ نتیجهای نگرفتهاند بلکه به ضررشان شد. شوروی که به افغانستان حمله کرد و کل مجموعهاش به باد رفت، آمریکاییها به خاورمیانه آمدند و با سرافکندگی برگشتند و ملت خاورمیانه علیرغم دشمنیهای بسیار زیاد اروپا و آمریکا و شوروی سابق کم کم تشخیصش بر این شد که باید روی پای خودش بایستد و محور این کار ملت ایران بود که جنگ ۸ ساله را طی کرد. بنابراین میتوانیم این حرف را بزنیم که قدرت سیاسی ایران هم آمریکا و هم نظامیها و هم اروپا و دیگر دشمنان را از اینکه بتوانند در ایران تغییری در نوع بینش مردم ایجاد کنند مایوس کرده است و این بینش هم سالهاست که شکل گرفته است. وقتی این استحکام فکری در ایران درست شده است، دشمنان داخلی هم دارد، دشمنان داخلی هم مثل دشمنان خارجی به تدریج در حال مایوس شدن هستند بنابراین ملت ایران دشمنان داخلی و خارجی را مایوس کردهاند.
بنظر شما در ۴ سال دوم، دولت روحانی چه ضعفهایی نشان داد که تا این حد شاهد کاهش میزان محبوبیتش هستیم؟
ین پدیده متعلق به کل ایران از مشروطه به بعد است. مردم هر کسی را که ادعا میکند که خواهان اداره کشور و کمک به مردم است طبیعتا جامعه نسبت به آن استقبال میکند اما ببینید چگونه قاجار از بین رفت؛ قاجار وقتی از بین رفت که به جای اینکه با دشمن خارجی بجنگد زیر بار قدرت خارجی رفت، ناصرالدین شاه میگوید به شمال میروم میگویند روسی شدی، به جنوب میروم میگویند انگلیسی شدی؛ و این تحرک مردم بوده است که بالاخره به مشروطه انجامیده است، بعد خاندان پهلوی تحت عنوان اینکه کشور را اداره میکنند روی کار آمدند و زمانیکه دیدند اوضاع کشور به مراتب از دوران قاجار بدتر شده آنها هم رها کردند به طوریکه رضا شاه از ایران برده شد و مردم کوچکترین عکس العملی نسبت به شاه خودشان نشان ندادند. حالا در دورههای جدید هم کسانی ادعا کردهاند که ما خدمتگذار مردم هستیم اما از داخل آن چپ و راست در آمد و همه مدیران چپ و راست اکثرا به سمت تجملگرایی و دوری از مردم پیش رفتند و آقازادههایشان به مقربین درگاه تبدیل شدند و مردم هم این پدیده را هیچگاه حمایت نکردند و گفتند کشور متعلق به کل مردم است. مخصوصا در این دوره که امتیازطلبی خیلی شده است، عدهای صادرات و واردات در انحصارشان است، عدهای دلار ۴۲۰۰ تومان میگیرند اما مردم بیچاره باید در بازار دلار ۲۵ هزار تومان بخرند. مردم به شدت مراقب صاحبان قدرت هستند و طبیعیست که دین، سیاست و انسانیتشان ایجاب میکند که از این مدیران حمایت نکنند.چ بنابراین انتخابات تبدیل میشود به چنین پدیدهای که قدرت سیاسی مستاصل میماند
بنظر شما این تبعیضی که در جامعه وجود دارد، که از یکسو ۱۶ میلیون حاشیهنشین داریم و از سویی عدهای به شدت سرمایه و رانت دارند چه نتایجی خواهد داشت؟
نتیجه این رفتارهای اینگونه میشود که قدرت سیاسی به شدت اعمال نفوذش در مردم کم میشود و مردم هزینههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و مذهبی و.. را به دولت تحمیل میکنند به طوریکه نفس دولت گرفته میشود.
در سال ۱۴۰۰ شاهد کاندیداتوری ریاست جمهوری شما هستیم؟
من که همیشه آمادهام. من ۸۰ سالم است و خدا این طول عمر را به من داده که از دهه سی سیاست را دنبال کردهام و طی سالها مبارزه و فرار در سایه حضرت امام، برای انقلاب تلاش کردیم و همیشه به عنوان یک سرباز یک سری مسئولیتهایی به من سپرده شد که افتخار میکنم همیشه آماده بودهام. امام ۵ مرتبه من را به عنوان نخست وزیر معرفی کردند اما حزب جمهوری اسلامی مخالف بود من هم هیچ اعتراضی نکردم تا سال ۹۲ در ثبت نام ریاست جمهوری شرکت کردم و شورای محترم نگهبان من را تایید صلاحیت کرد. دولت آن زمان از حرفهای من خوشش نیامد. در سال ۹۶ هم ثبت نام کردم که شورای نگهبان تایید نکردند؛ الان هم ثبت نام میکنم و میایستم و یک شعار هم بیشتر ندارم؛ حقوق عامه و حقوق خاصه ترجیح دارد و اگر شورای نگهبان من را تایید کند و ملت ایران رای دهند من حقوق خاصه را در حد حقوق عامه نگاه میکنم. ایران ۸۰ میلیون جمعیت دارد و ۱۸۰ میلیون سیمکارت در کشور وجود دارد و متوسط پرداخت ۳۰ هزار تومان است؛ حالا تفاوت را ببینید، آمریکا ۳۲۰ میلیون جمعیت دارد با ۲۷۰ میلیون سیمکارت که در انحصار ۶ شرکت خصوصیاند و ماهانه از مشترکین ۵۰ دلار دریافت میکنند حالا چه صحبت کنند چه صحبت نکنند، من به شما عرض میکنم سیاست حضرت امام که توجه به قاعدهی جامعه داشت خیلی نتایج بزرگی به همراه داشت که بقیه قدرتهای سیاسی از آن محروماند.
بنظر شما شرایط اقتصادی در آینده با وجود اینکه هنوز نتوانستهایم با آمریکا به یک توافق دست یابیم به چه سمتی میرود؟
ایران هیچ احتیاجی به آمریکا ندارد. ایران به شدت ثروتمند است و به هیچکس محتاج نیست من ۵ وزارتخانه بودم و همه با تکیه بر داخل کارهایشان انجام میشد، وزارت نیرو، نفت، کشور، پست و تلگراف، سازمان نظام مهندسی را با دست خالی و با تکیه به مردم توانستیم اداره کنیم ما به عنوان ملت ایران به خاطر سرزمینمان تلاش میکنیم. محققین آمریکا میگویند که طبقه متوسط تحصیل کرده در ایران از آمریکا به مراتب قویتر است به چه علت؟ ۸ میلیون تحصیل کرده ایران در دنیا مشغول کارند بنابراین طبقه متوسط تحصیل کرده قوی است و هیچ عکس العمل منفی را نمیپذیرد.
ارسال نظر