هر دم از حلقه عشاق پریشانى رفت

اسماعیل شاه محمدی سومین سالروز درگذشت ابراهیم یزدی را تسلیت گفت

ترک یار بر ملت شریف ایران تسلیت باد

اسماعیل شاه محمدی، فعال سیاسی اصلاح طلب؛ سومین سالروز درگذشت ابراهیم یزدی را تسلیت گفت.

اسماعیل شاه محمدی سومین سالروز درگذشت ابراهیم یزدی را تسلیت گفت

 اسمعیل شاه محمدی_دبیر حزب کارگزاران سازندگی شهرستان ری

بزرگ مردى متعهد و جستجوگر که با زمان پیش رفت ، از بر ما رفت. 

اندیشمند و سیاست مدارى مردمی و دانایى که در گذشته ریشه داشت و به آینده می‌اندیشید،به لقا الله پیوست.

ابراهیم یزدى پلی فرهنگی میان فرهنگ مذهبی، ملی و متجدد بود ،کمتر متفکر معاصری در ایران توانسته است چنین پیوندی در خود ایجاد کند….

مبارزى که خدایش به او نعمت ” توکل ” و ” رضا” عطا کرده بود و در سخت ترین طوفانها و خطرناکترین گردابها، آنچنان با توکل بر حضرت حق ،آرامش مى یافت که با سرنوشت و همه پستی ها و بلندیهایش آشتی کرد و به آنچه زمانه بر او روا داشت رضا داد.

اندیشه اش عشق به مام وطن بود و در قلب عشاق وطن میسوخت . اشکى بود که در چشم متعهدان به آرمان هاى اسلام و انقلاب میجوشید ،آهى بود که از سینه بینوایان و دردمندان به آسمان تفکر صعود مى کرد.

فریادى بود که کلمه حق را هر چه رساتر برابر جباران ستم شاهى بر آورد و گرچه که در دریاى مصیبت و بلا و انزوا غرق گردید ،اما هرگز پاى دل را از دایره اعتقادات اسلامى و انقلابى خود ،

بیرون نکشید.

بر کسى پوشیده نیست که مبارزانى چون ابراهیم یزدى ،همانى که روح خدا خمینى کبیر در آن وادى سهمناک روزهاى طوفانى انقلاب از میان حلقه مردان خویش ،او را به مشاورت و راز دارى برگزید ، بنای عظیم و شکوهمند انقلاب اسلامى را بنیان نهادند و بنیاد نهادن، برافراختن و آراستن آن به همت تمام مردم به ویژه خردمندان ِو اندیشمندان و شهدا و … نقشی اساسى داشته اند و چون نیک بنگریم برخی از اینان در برافراختن و آراستن این بنا و لاجرم در استمرار و بقای آن چنان موثر بوده اند که تامل کننده احساس می کند که اگر ایفاى نقش مردانى چون دکتر یزدى نبود این بنا برافراشته نمی شد و اگر برافراشته می شد چندان مانند امروز درخور اعتنا جهانیان نبود.

بارى از تو ما را حدیثی در سینه است و غمی جانکاه بر دل، اما دوباره سلام بر تو که فصل پرواز را غنیمت شمردى و بالاتر از عشق پر کشیدى و قصه تلخ زمین‌گیر شدن‌ها ى ما را از آبی آسمان به نظاره خواهى نشست و بدرود و امید اینکه در جوار حضرت حق سر فراز از لباسی را خدا بر قامت تو پسندید که شبیه ترین تار و پودها به ردای رسالت بودو الحق که رسالت خویش را با سینه ای که رازدار علم و اشارت خمینى کبیر بود و با صبری از جنس صبر رسولان و با شمشیری به نام قلم و اندیشه به پایان رساندى .

روحت شاد و جایگاهت بهشت

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها